امروزه میتوان مدعی گردید اکثر اندیشمندان بر این اصل اتفاقنظر دارند که علوم انسانی نسبی است و میتوان؛ از سطوح تحلیل و مشربهای فکری مختلف در خصوص آن به نظریهپردازی پرداخت و درعینحال به تجزیهوتحلیل در خصوص امور انسانی و اجتماعی پرداخته شود. یکی از سطوح تحلیلی کاملی که میتواند با توجه به منشأ پیدایش آن در خصوص انسان نظریات جامعی ارائه دهد؛ رویکردهای ایدئولوژیک و دینی در حوزه علوم انسانی اجتماعی بالنسبه جرمشناسی است. در این مقاله با نگاهی توصیفی تحلیلی و با بهره جستن از روش اسنادی و کتابخانهای در پی یافتن پاسخ این سؤال میباشد؛ که در هزاره سوم آیا آموزههای جرمشناسی علمی و مدرن، گرایشی بنام جرمشناسی دینی را به رسمیت میشناسد؟ به نظر پاسخ میتواند مثبت باشد با نگاهی به آموزههای ادیان مسیحیت و یهودیت به رگههای از جرمشناسی با منشأ مذهبی میرسیم. با چنین پیش فرضی یافتههای تحقیقاتی ما را بدین سمتوسو راهنمایی مینمایند که در خصوص کلیت جرمشناسی اسلامی میتوان مدعی شد برخی از دستوراتی که (در کتاب و سنت) آمده است دارای قرائتهای جرم شناختی میباشد که حداقل در جهت پیشگیری از گناهان جرم انگاری شده میتوان مثمر ثمر باشد و مکمل مناسبی برای جرمشناسی علمی باشد. پس با در نظر گرفتن این پیشفرض میتوان گفت جرمشناسی اسلامی (همانند جرمشناسی مسیحیت و جرمشناسی یهودیت) وجود دارد و یکی از گرایشهای مورد تأیید در حوزه جرمشناسی علمی میتواند در نوع خود لقب بگیرد.
کلید واژگان :جرمشناسی جرمشناسی اسلامی علوم انسانی ایدئولوژیک
ارزش ریالی : 150000 ریال
با پرداخت الکترونیک