هوش مصنوعی (AI) به عنوان یکی از فناوریهای پیشرفته و نوآورانه، در سالهای اخیر به یکی از محورهای اصلی تحول در فرآیندهای مدیریتی تبدیل شده است. با توجه به پیچیدگیهای روزافزون محیطهای کسبوکار و حجم بالای دادههای تولیدشده، مدیران به ابزارهای هوشمند و تحلیلی نیاز دارند که به آنها در اتخاذ تصمیمات بهتر کمک کند. این مقاله به بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر تصمیمگیریهای مدیریتی، چالشها و فرصتهای ناشی از آن میپردازد. با توجه به رشد سریع فناوریهای هوش مصنوعی و تأثیرات آن بر صنایع مختلف، ضروری است که سازمانها به درک عمیقتری از این فناوری و تأثیر آن بر فرآیندهای تصمیمگیری خود دست یابند. این تحقیق میتواند به مدیران کمک کند تا با شناخت بهتر چالشها و فرصتها، از هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار استراتژیک بهرهبرداری کنند. روش تحقیق بهکاررفته در این مقاله، کیفی و توصیفی-تحلیلی است. در این روش، دادهها از طریق مصاحبههای عمیق با مدیران و کارشناسان حوزههای مختلف جمعآوری شده و سپس تحلیل محتوا بر روی این دادهها انجام شده است. این روش به ما این امکان را میدهد که دیدگاههای عمیق و متنوعی از تأثیر هوش مصنوعی بر تصمیمگیریهای مدیریتی به دست آوریم. برای جمعآوری دادهها، از مصاحبههای نیمهساختاریافته با 20 مدیر و کارشناس از صنایع مختلف استفاده شد. این مصاحبهها بهصورت حضوری و آنلاین برگزار شد و سؤالات بهگونهای طراحی شدند که به بررسی تجربیات و چالشهای ناشی از پیادهسازی هوش مصنوعی در فرآیندهای تصمیمگیری بپردازند. تحلیل این دادهها به شناسایی الگوها و روندهای مشترک در دیدگاهها و تجربیات افراد کمک کرد. نتایج تحقیق نشان میدهد که هوش مصنوعی بهطور قابل توجهی میتواند دقت و سرعت تصمیمگیری را افزایش دهد. همچنین، مدیران به این نتیجه رسیدند که هوش مصنوعی میتواند به بهینهسازی فرآیندها و کاهش هزینهها کمک کند. با این حال، چالشهایی مانند موانع فرهنگی و مسائل اخلاقی نیز در مسیر پذیرش این فناوری وجود دارد که باید بهدقت مدیریت شوند. چالشهای ناشی از پیادهسازی هوش مصنوعی شامل مقاومت فرهنگی در برابر تغییر، نیاز به تخصص فنی و مسائل اخلاقی است. در عوض، فرصتهایی که هوش مصنوعی به همراه دارد، شامل افزایش دقت تصمیمگیری، کاهش زمان لازم برای اتخاذ تصمیمات و نوآوری در محصولات و خدمات میباشد. این دو جنبه باید بهطور همزمان در نظر گرفته شوند تا سازمانها بتوانند از مزایای هوش مصنوعی بهرهبرداری کنند. در نهایت، این مقاله به این نتیجه میرسد که هوش مصنوعی میتواند به عنوان یک ابزار قدرتمند در تصمیمگیریهای مدیریتی عمل کند، اما برای بهرهبرداری بهینه از آن، نیاز به درک عمیق چالشها و فرصتهای موجود است. سازمانها باید استراتژیهای مناسبی را برای پیادهسازی هوش مصنوعی در تصمیمگیریهای خود تدوین کنند و بهطور مستمر به بهبود فرآیندها و فرهنگ سازمانی خود بپردازند. این تحقیق میتواند به عنوان یک راهنمای عملی برای مدیران در مسیر پذیرش هوش مصنوعی در فرآیندهای تصمیمگیری مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان :هوش مصنوعی، تصمیمگیری مدیریتی، چالشها، فرصتها، روش تحقیق کیفی.
ارزش ریالی : 200000 ریال
با پرداخت الکترونیک