چکیده :

کودکان از ديرباز از مخاطبان اصلي افسانه ها و قصه هاي عاميانه بوده اند. افسانه ها با پاسخگويي غيرمستقيم به نيازها و پرسشهاي کودکان و بارورساختن قوة تخيل آنها الگوي تربيتي مهمي در امر آموزش و درمان محسوب ميشوند. اين پژوهش برآن است تا ضمن ا شاره به برخي کارکردها و تأثيرات افسانه هاي ايراني، تأثير روان درماني آن را بر کودکان بررسي نمايد. به همين منظورچهل افسانه ايراني که داراي بيشترين بنمايه ها و کارکردهاي آموزشي، تربيتي و روان درماني هستند انتخاب شدند. با اتخاذ شيوة توصيفي – تحليلي ، جنبه هاي روانشناختي و روان درماني موجود در اين افسانه ها بر اساس مؤلفه هايي همچون اضطراب درماني، فكرآفريني و توانايي حل مسئله، پرخاشگري، اعتماد به نفس، پرورش عواطف و احساسات، تخيل، تصميمگيري، غلبه بر ترس، سازگاري با شرايط، روابط خانوادگي و اخلاق محوري مورد بررسي و تحليل قرار گرفتند. نتايج نشان ميدهند كه افسانه ها، ابزار مناسبي در درمان مشكلات و اختلالات روحي و رواني كودكان هستند؛ اگرچه گهگاه برخي كاركردهاي منفي نيز در افسانه ها ديده ميشود. اما بطور کلي افسانه ها و قصه هاي عاميانه ايراني در فرايند روان درماني جايگاه ويژه يي در شکلگيري شخصيت کودکان، پرورش انديشه، کسب تجارب جديد در مواجهه با مشکلات، تخلية هيجاني و تعادل رواني آنها دارند.

کلید واژگان :

افسانه؛ افسانه هاي ايراني؛ ادبيات كودك؛ قصه درماني؛ كودكان؛ قصه هاي عاميان



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک