چکیده :

بنای با شکوه طرح واره کارکردی پارسونزی، همچنان که در دوره ای چهل سااله در میاناه ساده باه آرامی تطور می یافت، الهام بخش قسمت بزرگای از انتقااد هاایی باود کاه از درون و بیارون دیادگاه کارکردگرایی بر آن وارد شد. با این حال، کارکردگرایانی بودند که چندان تماایلی باه کناار گتاشاتن انتزاعات سطح باال نداشتند. بلکه انتخاب بدیل، کاهش پیچیدگی و سختی بنای مفهومی همراه با نگه داشتن طرح واره کلی در سطح باالی انتزاع بود. نیکالس لومان کسای اسات کاه انتقاادات مهام باه پیچیدگی تحلیلی رویکرد چهار کارکردی پارسونز را جدی گرفت و بسیاری از ویژگی های طارح واره پارسونز را کنار زد ولی هدف ایجاد چارچوبی انتزاعی برای تحلیل واقعیت اجتماعی را نگه داشات. در این مقاله بر آن هستیم تا پس از بیان اجمالی از زندگی نایکالس لوماان باه بررسای تحلیلای رابطاه نظریه او و تالکوت پارسونز پرداخته شود. بررسی نشان داده است از آنجایی که معموال رسام بار ایان است که مباحث از چیستی شروع میشود؛ اما لومان در ابتدای بحث خود از اختالف سیستم و محیط سخن میگوید. تمایز اساسی بین سیستم و محیط امکان شکل گیری ناوع جدیادی از تحقیاق باین رشته ای را مبتنی بر این فرض فراهم می آورد که پیچیدگی مسیله ای فراگیر است و قلمرو های باه ظاهر جدا از هم علوم طبیعی و انسانی را به هم مرتبط می سازد. پارساونز در تیاوری سیساتم خاود معتقد است اگر پدیده های به هم مرتبط بتوانند بهگونهای با یکدیگر ارتباط برقرار کنناد کاه کاارایی مشخص و معینی داشته باشند، یک سیستم به وجود میآید؛ اما کارکرد سیستم از کارکرد همه اجازا متفاوت است. نیکالس لومان برخالف پارسونز از تفاوت صحبت میکند و میگوید مشخصاه سیساتم این است که با محیط خود متفاوت است

کلید واژگان :

پارسونز، نیکلاس لومان، نظریه سیستم ها، محیط



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک