چکیده :

بر مبنای اصول هرمنوتیک فلسفی، فهم به عنوان یک وصف وجودی به نحو عام و فهم مفسر از متن، از جمله متن دینی، به نحو خاص در چهارچوب انتظارات، پرسش ها و دانسته هاي قبلي وي صورت مي گيرد و نه فقط عميقاً از آنها تأثير مي پذيرد، بلکه خارج از آنها اساساً امکان پذیر نیست. علامه طباطبایی مفسر بزرگ قرآن، در تفسیر المیزان از مبانی و مقبولات متعددی در مقام فهم وحی و تفسیر قرآن سود جسته است که می توان آنها را در شمار پیش فهم های وی به حساب آورد. اما در عین حال ایشان دخالت ناروای آنها در تفسیر و تحمیل آنها بر قرآن را بر نمی¬تابد. موضوع در این نوشتار اولاً احصای پیش فهم ها و پیش فرض های علامه طباطبایی در تفسیر المیزان و سپس بررسی نقش آنها در جهت گیری تفسیری او و در نهایت ارزیابی برخی از جوانب این پیش فهم ها خواهد بود. نتيجه اي كه به دست آمده اين است كه مي¬توان ديدگاه تفسيري علامه را منطبق با هرمنوتيك عيني¬گرايانه و در تقابل با نسبي گراييِ هرمنوتيك فلسفي دانست.

کلید واژگان :

پيش فهم، تفسير، هرمنوتيك، علامه طباطبايي، نسبي گرايي، عيني گرايي.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک