چکیده :

در تابستان 1389 یک راس اسب نژاد عرب با علائم دلدرد ملایم بصورت نگاه کردن به شکم و نشستن و بلند شدن مورد معاینه قرار گرفت. هیچ سابقه ای از بروز نشانه های دلدرد، تغییر جیره، تمرین بدنی شدید و غیره در روزهای قبل وجود نداشت. حیوان بی حال و خسته بود، حالت دفع ادرار به خود می گرفت ولی هیچ ادراری دفع نمی شد. دمای بدن در روز اول 37.5 و در روز سوم 38.5 بود. تنفس در ابتدا نرمال و در روز سوم کمی افزایش (54 حرکت در دقیقه) یافته و سطحی شده بود. تعداد ضربان قلب در روز اول 50 و در روز سوم 88 ضربه در دقیقه بود. در معاینه اول صدای حرکات روده ها در محوطه بطنی قوی و شدید بود ولی در روز سوم هیچ صدایی از محوطه بطنی شنیده نشد. در توشه رکتال، رکتوم نسبتا خالی و خم لگنی قولون متسع با گاز لمس شد. تجویز روزانه 4 لیتر پارافین به مدت دو روز و 20 میلی گرم دگزامتازون به مدت 3 روز و 10 لیتر سرم قندی در روز دوم و سوم جهت درمان انباشتگی روده های بزرگ بی اثر بود. حیوان در روز چهارم بدلیل جراحات شدید وارده به خود و وضعیت نامناسب بدنی و بنا به خواسته صاحب دام طی تزریق داخل وریدی فرمالین، کشته و کالبدگشایی شد. در کالبد گشایی، محوطه بطنی پر از مایع خون آلود بود. دیواره خم لگنی و قولون پایینی چپ سیانوزه و نکروتیک بود. لاروهای استرونجیلوس در برخی از عروق مزانتر وجود داشت. در حدود 25 کیلو خاک مجرای قولونهای زیرین را بطور کامل مسدود کرده بود. وخیم تر شدن تدریجی نشانه های حیاتی در اسب مبتلا به دلدرد مشابه آنچه در این گزارش دیده شد می تواند با انباشتگی های قسمتهای انتهایی دستگاه گوارش همراه باشد که به تفریق از حوادث روده ای از قبیل توهم رفتگی روده ها، پیچ خوردگی روده ها و غیره کمک می کند.

کلید واژگان :

دلدرد، اسب، انباشتگی قولون، خاک.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک