تغییرات نوین در سازماندهی سیاسی فضا و تأثیر آن بر توسعه کالبدی مناطق روستایی (مورد: استان قزوین)

هدف از انجام اين پژوهش، بررسي علل و تغییرات سازماندهی سیاسی فضای استان قزوین و نقش آن در توسعه کالبدی مناطق روستایی استان قزوين است. بدين منظور برای گرد آوری داده ها ، از بررسی اسناد و مدارک،مطالعات ادبيات پیشینه تحقیق و تکنیک پرسشنامه استفاده گرديده است . روش تحقیق پژوهش حاضر، روش تبیین تغییرات قبل و بعد از استان شدن است. بر این مبنا ،این تحقیق با استفاده از رویکرد ترکیبی (کمی و کیفی) اقدام به شناسایی آثار و نیز تغییرات مكاني – فضايي( کالبدی) در مراکز روستایی استان تازه تاسیس قزوین نموده است. براي آزمون فرضيات از آزمونهاي t و تحليل واريانس خطي در سري هاي زماني مكرر متناسب با گويه هاي تبيين كننده تغییرات کالبدی استفاده شده است. یافته های تجربی تحقيق نشان داد که در زمینه کالبدی- فضایی اثرات کیفی و کمی قابل تأملی در مناطق روستایی استان ایجاد شده است. بر این پایه همچنین یافته ها حاکی از این مطلب بوده است که تغییرات سازماندهی جدید سیاسی فضا در استان موجبات تغییرات کلان کالبدی در حوزه روستایی را در کوتاه مدت فراهم نموده و توانسته است تغییرات مفیدی در عرصه های روستایی به لحاظ معماری و کالبدی فراهم نماید و پایداری سازه های روستایی را تقویت نماید.

سازماندهی سیاسی فضا، توسعه روستایی،بعد کالبدی-فضایی،استان قزوین