انسان موجودی است محدود در حصار زمان و مکان و از بدو آفرینش موجودی با ابعاد مختلف نیازمندی در حوزه حدود امکان بوده و در واقع ماده اولیه و محصول نهایی مدیریت می باشد. امروزه با گذشت دهها سال از تولد مدیریت نوین و پیدایش تئوریها و مکاتب گوناگون صاحبنظران و اندیشمندان در این علم مهمترین عنصر مدیریت را در توجه به عوامل انسانی دانسته اند و در واقع نقش انسان محوری و تعامل بین انسان و جهان در ایجاد مجموعه ای از باورها به عنوان منشا مبانی این علم شناخته شده است. مدیریت به معنای مطلق تلفیق دو عنصر دانش و هنر بوده که از قرار گرفتن حقایق و دانشهای اثباتی در کنار مهارتهای تجربی به یکدیگر گره خورده است. آنچه امروز در مرزبندی تمدنها و تشخیص تفاوت و تنازع میان آنها بیش از پیش جلوه می کند وجود و گرایش در نوع نگرش و ائدیولوژی در مکاتب مدیریتی است. گرایش اول تنظیم مادی جهان و تلاش برای دستیابی به منابع قدرت مادی بوده و گرایش دوم پی ریزی تمدنی بر لایه اصالت تقرب به خداوند متعال می باشد و دراین تقابل مدیریت اسلامی با توجه به نگرش انسان محوری نقش اساسی و حیاتی خود را در دنیای پیچیده و پرتلاطم امروز ایفا، می نماید. که متکی بر جهان بینی و توجه به معارف و ارزشهای الهی می باشد صاحب نظران عقیده دارند که در آستانه قرن بیست و یکم چالش همیشگی مدیران تکنولوژی نیست بلکه هنر مدیریت انسانی است. آنچه در این مقاله مورد بحث قرار گرفته ریشه یابی وانتزاع علم مدیریت اسلامی مدون از منابع اسلامی و فقهی و تطابق یا تنازع با سایر مکاتب مدیریتی مانند مکتب کلاسیک و نئوکلاسیک، مکتب سیتمی و نظام سازمانی بوروکراسی و انفکاک و جدایی مدیریت اسلامی دینی و مدیریت علمی غربی می باشد.
کلید واژگان :مدیریت اسلامی- منابع فقهی- مکاتب مدیریت غربی
ارزش ریالی : 300000 ریال
با پرداخت الکترونیک