چکیده :

امروزه دانشگاه ها با چالش هاي ويژه ای در ارتباط با محيط و فرآيندهاي داخلي خود مواجه‌اند. پديده جهاني شدن و به تبع آن نياز به کسب مزيت رقابتي در ورود به عرصه‌هاي گوناگون، وجود تنوع در ترکيب جمعيت دانشجويي، تحول بنيادين نسبت به شيوه‌هاي آموزش و يادگيري در موسسات آموزشي به ويژه تاکيد بر يادگيري مادام العمر همراه با توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات و ظهور دانشگاه هاي مجازي ، ضرورت دستيابي به منابع جديد و متنوع مالي و پايدارسازي اين منابع به منظور حمايت از فعاليتهاي مرتبط با وظايف دانشگاه هاو... از جمله چالش هاي پيش روي آموزش عالي در اکثر کشورها به ويژه کشورهاي در حال توسعه است. همچنین از منظر بازاريابي، آموزش عالي مستلزم پاسخگويي در قبال بازار، يعني نياز و انتظارات دانشجويان، جلب حمايت جامعه، زمينه سازي براي جذب کمک هاي مردمي، مشارکت در فعاليت هاي تحقيقاتي با نهادها و سازمان هاي موجود در محيط و عرضه خدمات مشاوره‌اي به موسسات توليدي _خدماتي است، و اين بيانگر وجود بازارهاي متنوع وگوناگون در محيط فعاليت دانشگاه هاست. استفاده از فنون بازاريابي از جمله آميخته بازاريابي يا مدل 4P "" در آموزش عالي مي‌تواندکاربرد داشته باشد. در آموزش عالی، فعالیت محصول نسبت به دیگر فعالیت های بازاریابی برای فراهم کردن رضایت مشتری، نسبتاً مهم تر است. تمرکز این مقاله بر بکارگیری مفاهیم بازاریابی در نظام آموزش عالی است و با بررسی اجمالی برخی از مفاهیم اصلی بازاریابی شروع می شود و با مرور اینکه چگونه چنین مفاهیم بازاریابی را می توان در نظام آموزش عالی مورد استفاده قرار داد، ادامه می یابد. وسعت و محدودیت های کاربرد مفاهیم بازاریابی شناسایی و مورد بحث قرار گرفته است و این مقاله نشان می دهد که در حال حاضر کدام یک از ایده های بازاریابی بصورت گسترده در آموزش عالی کاربرد دارد.

کلید واژگان :

بازاریابی، آمیخته بازاریابی، آموزش عالی، کیفیت خدمات آموزشی.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک