چکیده :

در خلال سالهای اخیر ارزيابی عملکرد به عنوان یکی از مفاهيم مهم مديريت تبديل شده و با فرهنگ سازمانهاي پيشرو عجين گشته است که ضمن ارتقای پاسخگویی، ميزان تحقق اهداف و برنامه های هر سازمان را مشخص می کند. همچنین علمکرد هر فرد در هر موقعیتی که قرار دارد نشانگر بینش و آگاهی آن شخص نسبت به آن موقعیت و یا مسئله خاص است که در مورد آن ارزیابی می گردد و با توجه به اینکه هوش سازمانی افراد، نشانگر آگاهی و اطلاعات افراد در رابطه با عوامل مؤثر بر سازمان است بنابراین هوش سازمانی می تواند یکی از عوامل مؤثر بر عملکرد فرد در داخل سازمان باشد. از آن جا که در هر سازمان، نقش مدير آن سازمان به عنوان يکی از عوامل مهم رهبری و هدايت سازمان، غير قابل اغماض است، لذا ارزيابی عملکرد مدير برای آگاهی از ميزان موفقيت در انجام نقش رهبری خود برای دستيابی به نتايج صحيح ارزيابی عملکرد سازمان ضروری است. بنابراین در دنیای پیچیده کنونی مدیران یک سازمان به منظور دستیابی به اهداف و برنامه های سازمان خود و همچنین رشد و بقاء در محیط متلاطم و متغیر امروزی نیازمند مؤلفه ها و ویژگیهای خاصی می باشند که هوش سازمانی یکی از مؤلفه هایی است که مدیران عصر حاضر بایستی دارا باشند تا با کسب دانش عمیق نسبت به همه عوامل محیطی باعث هوشمندی سازمان باشند و در نتیجه آن بهتر بتواند سازمان تحت هدایت خود را در دنیای متلاطم و رقابتی مدیریت کنند. در این مقاله سعی شده است تا با تشریح ابعاد و قابلیتهای هوش سازمانی به ضرورت ارتباط آن با عملکرد مدیران پراخته شود.

کلید واژگان :

هوش سازمانی، عملکرد، ارزیابی عملکرد



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک