امروزه سازمانها و شركتها به دانش توليد شده و موجود در سازمان به عنوان يك سرمايه اصلي نگريسته و سعي در جمعآوري و نگهداشت اين دانش دارند. خصوصاً با گسترش جغرافيايي سازمانها و استفاده از شبكههاي رايانهاي و پايگاه دادههاي توزيع شده نقش مديريت دانش كليديتر گشته است. در اين راستا سيستمهاي حافظه سازماني به عنوان يك سيستم رايانهاي فعال جهت سازماندهي انواع دانش موجود در سازمان از طريق جمعآوري، نگهداري و توزيع مجددِ فعالانه و آگاهانهي آن بين افراد مناسب و در زمان مناسب مطرح شدهاند. از سويي ديگر، مديران نيز همواره به دنبال كاركناني هستند كه متناسب با شرايط كار بوده و با حداكثر بهرهوري عمل كنند. در واقع يكي از مهمترين مسائل پيش رو در اداره سازمانها، تعاملات كاركنان با وظايف، مسئوليتها و شرايط كاريشان است و بر اين اساس است كه توانمندسازي نقشي بيبديل در سازمانها ايفا ميكند. اين پژوهش با بررسي جامعه آماري كاركنان اداره كل دادگستري استان گيلان تلاش دارد تا با رويكردي كاربردي ضمن بررسي رابطه حافظه سازماني و توانمندسازي كاركنان، راهكارهاي لازم براي دستيابي توانمند نمودن كاركنان ارائه دهد. نتايج اين مطالعه حاكي از آن است كه بین حافظه سازمانی و توانمندسازي رابطه معناداري وجود دارد.
کلید واژگان :حافظه سازماني، مديريت دانش، اشتراك دانش، توانمندسازي روانشناختي، اداره كل دادگستري استان گيلان.
ارزش ریالی : 300000 ریال
با پرداخت الکترونیک