چکیده :

بدون شک یکی از افتخارات هر ملت و کشوری، صنایع دستی و بومی آن کشور است. چرا که این صنعت و به عبارتی این هنر- صنعت بی بدیل و بی رقیب حاصل ذوق و هنر، سلیقه، ابتکار و خلاقیت هنرمندان و صنعتگران عزیزی است که صبورانه آداب، سنن و رسوم ودر یک کلام پیام فرهنگی نسل ها را در محصولات تولیدی شان متجلی کرده و از آن پاسداری می نمایند. صنایع دستی، خصوصاً در مناطق روستایی یکی از عوامل مکمل اقتصاد کشاورزی بوده و مانع مهاجرتهای دایمی یا فصلی آنها می شود که این امر به توسعه پایدار روستایی کمک شایان توجهی می نماید. از آنجایی که بخش کشاورزی به دلایلی نظیر کمبود زمین، خشکسالیهای دوره ای، تغییر در قیمت محصولات و... به تنهایی پاسخگوی درآمد روستاییان نیست. پس باید در جستجوی راهکارهایی برای افزایش درآمد و اشتغال برای روستاها باشیم و در راستای توسعه پایدار روستایی بکوشیم. از طرفی صنایع دستی از ویژگیهایی همچون:عدم نیاز به سرمایه گذاریهای کلان، آموزش آسان و رایگان، در دسترس بودن مواد اولیه در محل و... قابلیت ایجاد و استقرار در اکثر نواحی و به خصوص روستاها را دارا می باشد. خشکسالیهای اخیر، پایین بودن سطح توسعه روستاها، مشکلات افراد در زمینه درآمد و اشتغال و ... ضرورت توجه و بررسی هر چه بیشتر به این مسأله را روشن می سازد. در این تحقیق ما به دنبال این امر هستیم که آیا صنایع دستی می تواند سطح توسعه روستایی را ارتقاء بخشد و مکملی برای بخش کشاورزی در منطقه مورد مطالعه باشد و در نهایت منجر به توسعه پایدار روستایی و در حقیقت توسعه پایدار فرهنگی گردد؟ روشهای جمع آوری در این تحقیق از طریق مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. همچنین برای انتخاب روستاهای نمونه از روش نمونه گیری طبقاتی استفاده شده است. یکی از اهداف اصلی در این تحقیق را می توان توجه دولت به نواحی روستایی و تأمین منابع جدید مالی و تعریف در سرفصلهای توسعه اقتصادی کشور دانست و دیگر اینکه بررسی صنایع دستی به عنوان مکمل بخش کشاورزی می تواند در ایام کم کاری و یا بیکاری افراد روستایی به عنوان یک منبع درآمدی محسوب شود و برای افراد در کنار کشاورزی شغل دوم ایجاد کرده و در نهایت باعث جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها گشته. نتایج نهایی حاصله از پرسشگری بوسیله نرم افزارSPSS تحلیل آماری شده است که نتیجه گرفته می شود که بین صنایع دستی و درآمد روستاییان رابطه معناداری وجود دارد و با احتمال 95% قابل تعمیم به جامعه آماری می باشد و نتیجه دیگر اینکه بین صنایع دستی و میزان مهاجرت رابطه معناداری منفی وجود دارد به این معنی که با افزایش هنر سوزندوزی در بین خانوارها میزان مهاجرت کاهش یافته و درصد مهاجرت در بین خانوارهایی که مشغول سوزندوزی هستند کمتر از کسانی است که به این هنر اشتغال ندارند.

کلید واژگان :

صنایع دستی، توسعه پایدار روستایی، دهستان ایرندگان، شهرستان خاش.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک