چکیده :

مقدمه : اصل ارتباط دو سویه در تعامل های بین مادر و فرزند کاملا مشهود است. خلق و خوی کودک و خصوصیات او در کیفیت و کمیت مراقبتی که از او می شود تأثیرمی گذارد و به همین نحو روش های فرزندپروری نیز درخصوصیات کودک و رشد ویژگی های نابهنجار او تأثیر می گذارد. روش : پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه کیفیت تعامل مادر-کودک با اضطراب اجتماعی در کودکان 11و12 ساله شهر ساری طراحی و اجرا شد .جامعه آماری این پژوهش شامل 200 دخترو200 پسر(11تا12 ساله) و 400 مادر بود که به شیوه ی تصادفی چند مرحله ای و از بین مدارس دو ناحیه ی 1و2 آموزشی شهر ساری انتخاب شدند . برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه ی ارزیابی رابطه مادر-کودک رابرت راس و همچنین پرسشنامه تشخیصی اختلالات مرتبط با اضطراب کودکان (دارای دو فرم والد و کودک) بیماهر استفاده شد . داده هاي پژوهش با استفاده ازآمارتوصیفی،ضریب همبستگی پیرسون و تحليل رگرسيون به روش همزمان مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند ) (P<0/05 . يافته ها : نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین بیش حمایت گری و سهل گیری مادر با اختلال اضطراب اجتماعی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد.بین طردکنندگی مادر با اضطراب اجتماعی رابطه منفی (معکوس) معنی دار وجود دارد و مادران در ارزیابی سبک های فرزند پروریشان بالاترین میانگین را در پذیرندگی و کمترین میانگین را در سهل گیری به دست آوردند.نتیجه گیری : به نظر می رسد با توجه به یافته های پژوهش سبک های تعاملی بیش حمایت گر و طردکننده والدین پیش بینی کننده اضطراب اجتماعی کودکان در آینده است. والدین بی تفاوت و طرد کننده نیز همانند والدین بیش حمایت گر اضطراب اجتماعی را در فرزندان خود پرورش می دهند.

کلید واژگان :

اضطراب اجتماعی، بیش حمایت گری،پذیرندگی، طرد کنندگی، سهل گیری



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک