چکیده :

در چارچوب فرايند خصوصي‌سازي، يك اقتصاد رقابتي شكل گرفته و اقتصاد رقابتي به تغيير نقش دولت، ايجاد امكانات مالي جديد و گسترش رفاه عمومي منجر مي‌شود. خصوصي‌سازي از جمله اثربخش‌ترين و ضروري‌ترين راهبردهاي دستيابي به صنعت و اقتصادي مترقي و پويا است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهيت و روش توصيفي- پيمايشي است. ابزار اصلی جمع‌آوری داده‌های این تحقیق، پرسشنامه بوده است كه براي تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و جهت سنجش روایی پرسشنامه نيز از روایی محتوایی استفاده گردید. برای تجزيه و تحلیل داده¬های جمع-آوری شده از طریق پرسشنامه از روش تحلیل آمار توصیفی نظیر فراوانی، درصد و جدول، بهره گرفته شده است. همچنین به منظور بررسی رابطه بین پاسخنامه مدیران یا برای اثبات یا ابطال سؤالات پژوهش از شاخص¬های آماری استنباطی آزمون خی دو (2 x) استفاده شده است. هدف از انجام اين تحقيق، شناخت چگونگی، نیازها و چالش¬های مديريت خصوصی¬سازی در كشور می¬باشد. نتايج تحقيق حاكي از این است که برای پیشبرد اهداف مديريت خصوصی¬سازی در كشور باید با توجه به چشم¬انداز 20 ساله طراحی شده در جهت نیل به اهداف گام برداریم. همچنین عدم امکانات کافی در سطح شرکت¬های مادر تخصصی مشاهده شد که باید با برنامه¬ریزی مناسب برطرف گردد. علاوه بر آن باید آموزش¬های متفاوت در سطوح عالی مدیریتی صورت گیرد. با توجه به عوامل مورد بررسی می¬توان نتیجه گرفت كه اگر فرایند خصوصی¬سازی با برنامه¬ریزی دقیق¬تر صورت گیرد سیر مطلوبی را طی خواهد كرد. همچنين مقاله حاضر به بررسي عوامل موثر در عدم موفقيت كامل اجراي سياست خصوصي‌سازي در بخش صنايع كشور پرداخته است كه از آن جمله مي‌توان به عدم شفافيت در قيمت‌گذاري، عدم ثبات اقتصادي، وجود قوانين دست و پا گير، ناكارايي بازار سرمايه، انقباضي عمل كردن بانك‌ها، عدم نگرش صحيح بخش خصوصي به بخش دولتي و عملكرد برخي مجريان اشاره نمود.

کلید واژگان :

خصوصی¬سازی، نيازها و چالش¬های خصوصی¬سازی، بخش خصوصي



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک