امروزه یکی از وظایف مدیر و رهبر در سازمان بالا بردن انگیزش افراد برای انجام شدن بهتر کارهاست (1). بنابراین توجه به عوامل انگیزش کارکنان و نیازهای آنها و توجه به تفاوتهای فردی در هریک از کارکنان یکی از مهمترین عواملی است که در بهره وری نیروی انسانی می توان به آنها دست یافت و یکی از شرایط مهم و اساسی برای رسیدن به هدف در هر کاری برانگیختن و ایجاد انگیزه در افرادی است که آنرا انجام می دهند(2). نتایج تحقیقات نشان می دهد که کارکنان با رضایت شغلی بالاتراز نظر فیزیکی و توان ذهنی در وضعیت خوبی قرار دارند. رضایت شغلی نتیجه ادراک کارکنان است از محتوا و زمینه شغل آن چیزی را که برای کارمند ارزشمند است فراهم می کند(3). یکی از نظریه های مبتنی بر نیازها، نظریه آلدفر می باشد. آلدفر بجای گروه های پنجگاه مازلو تنها به سه سطح از نیازها توجه دارد که عبارتند از: وجود. وابستگی. رشد. به همین مناسبت این نظریه به نظریه سه وجهی شهرت یافته است (4). از خصوصیات نظریه آلدفر یکی عدم رعایت نوبت سلسله مراتب در انگیزه هاست.بر خلاف نظریه مازلو نظریه سه وجهی آلدفر اجازه جهش را از سطحی به سطحی دیگر بدون رعایت سلسله مراتب به فرد میدهد.یعنی بی آنکه نیاز سطح پایین تر ارضا شود.نیاز بالاتر میتواند فعال شود و فرد را به تکاپو وادارد. مطالعات سالنسیک و ففر این امر را تاکید کرده است.(5) در بحث راجع به انگیزش معمولا این سوالات مطرح می شود چرا مردم کار می کنند؟چرا بعضی به کارشان علاقه مند هستند در حالیکه برخی دیگر علاقه ای به کارکردن ندارند؟ چه عواملی در ایجاد و میزان این علاقه ها دخالت دارند؟بالاخره مدیران چه نقشی می توانند در برانگیختن کارکنان داشته باشند؟
کلید واژگان :رضایت شغلی، انگیزش، سازمان های ورزشی
ارزش ریالی : 300000 ریال
با پرداخت الکترونیک