چکیده :

تغييرات سريع و عظيم دو دهه اخير درتکنولوژيو به خصوص افزايش نقش تکنولوژي اطلاعات و نظام هاي کامپيوتري در اداره سازمان ها، نحوه مديريت و رهبري سازمان ها را دگرگون کرده و اداره سازمان ها به روش هاي قديم و ساختارهايي که ريشه آنها به ابتداي قرن بيستم برمي گردد، تقريباً غيرممکن شده است. سازمان ها بايد خود را براي همگامي با نظام هاي جديد آماده سازند. تجارت الکترونيکي، نظام هاي يکپارچه اطلاعاتي، و خدمات براي سازمان ها، مديريت ارتباط با شهروندان و غيره همه داراي يک فصل مشترک مديريتي هستند. پايه موفقيت تمامي اين نظام ها بر ديدگاه فرآيندي استوار است.در دنياي رقابتي امروز رمز موفقيت در شناسايي و تمرکز بر عواملي است که براي شهروندان مهم است .مرحله بهبود فرايندهاي سازمان براي فراهم نمودن محصول يا خدمات با کيفيت مطلوب شهروندان از اهميت ويژه اي برخوردار است . براي تحقق اين مهم، از رويکردها و ابزارهاي مختلفي استفاده شده‌است . اما ايجاد هماهنگي و همراستا نمودن اين فعاليت‌ها در جهت موفقيت سازمان بسيار مشکل و گاهي اوقات نيز با شکست روبرو شده‌است . در حقيقت آن چيزي که مورد نياز است داشتن يک سازمان اثربخش براي ارايه محصولات و خدمات بيش ازانتظارات شهروندان درهر زمان است .سازمان یکپارچه واثرگذارنخواهد شد مگر بایک نظام مدیریت فرآیند؛ نظام مديريت فرآيند و مهندسي مجدد به عنوان ابزارهاي اصلي بهبود فرايند با در نظر گرفتن گام هاي مورد نياز براي انجام کار و ايجاد ارتباط زنجيره اي بين اين گام ها، سعي در يکنواخت کردن، ايجاد ثبات رويه، افزايش ارزش افزوده و مستندسازي مي نمايند.در اين مقاله به بررسي نظام مديريت فرآيند و اهميت گذر از وظيفه گرايي به فرآيندگرايي و مهندسي مجدد در سازمانهاي دولتي مي پردازيم.

کلید واژگان :

فرآیند،سازمان،مدیریت،نظام،بهبود



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک