مقایسه عوامل وفاداری به برند پوشاک ورزشی در بین دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار

هدف پژوهش حاضر مقایسه عوامل وفاداری به برند پوشاک ورزشی در بین دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار است. روش تحقیق، علّی مقایسه¬ای است. جامعة تحقيق کلیه دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکاری است که از یکی از فروشگاه¬ها و نمایندگی¬های برند پوشاک ورزشی در سطح شهر مشهد اقدام به خرید لوازم دلخواه خود کرده¬اند. با استفاده از روش¬ نمونه-گیری غیرتصادفی دردسترس تعداد 162 نمونه بطور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش‌نامة ارزیابی وفاداری برند پوشاک ورزشی (لائو و همکاران، 2006) استفاده شد. همسانی درونی پرسش‌نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 854/0 و ضریب پایایی بازآزمایی پرسش‌نامه با استفاده از ضریب همبستگی درون طبقه¬ای برابر 856/0 بدست آمد. جهت بررسی توزیع داده¬ها از آزمون M باکس و برای بررسی تجانس واریانس گروه¬های مورد مقایسه از آزمون لوین بهره گرفته شد. برای مقایسه اهمیت عوامل وفاداری برند پوشاک ورزشی دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) استفاده شد. کلیه تحلیل¬ها در سطح معنی¬داری 05/0≥α و با بکارگیری نرم¬افزار آماری SPSS نسخه 13 انجام شد.نتایج نشان داد در بین ورزشکاران و غیرورزشکاران بالاترین میانگین مربوط به کیفیت محصول و سپس سبک محصول و قیمت بود. نتایج حاصل از بررسی فرضیه، حاکی از آن بود که بین دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار در هیچ کدام از عوامل وفاداری به برند پوشاک ورزشی تفاوت معنی¬داری وجود ندارد. این نتایج پیشنهاد می¬کند که نام برند که آمیخته¬ای از هویت و محتوی محصول است نقطه برشی برای وفاداری ایجاد می¬کند. بدین معنی که برندهای خاص، درحالی که در برگیرندة کیفیت بالا می¬باشند، سبک¬های مختلف و زیبایی را در اختیار مشتریان قرار می¬دهند. در نهایت نام برند نمایندة تمامی ویژگی-های محصول است که می¬تواند وفاداری مشتریان را برانگیزاند.

برند، وفاداری به برند، ورزشکار ، غیرورزشکار