چکیده :

هنجارگریزی یکی از شگردهایی است که در آثار شاعران، از گذشته تا به حال به شکل و شیوه¬های مختلف وجود داشته است. علی معلّم دامغانی نیز از این امکان برای غنا و توسعۀ زبان شعری خود استفاده کرده و موجبات درک ادبی بیشتر از شعر خویش را فراهم آورده است. سؤال اساسی این نوشته آن است که از میان انواع هنجارگریزی که موجب برجسته ¬سازی و آشنایی¬¬زدایی در کلام او شده، کدام یک بیشترین نقش را در شعر او داشته است. این پژوهش به صورت کتابخانه¬ای و به روش «جفری لیچ» (J. Leech) انجام شده است. نتیجۀ بررسی نشان می¬دهد علی معلّم، در استفاده از ترفند هنجارگریزی، با توجّه به روحیّۀ شخصی، تعهّد اجتماعی و دلبستگی شدید، اشراف و احاطۀ زیاد بر زبان و ادب کهن فارسی و داشتن بینش فلسفی عمیق و نگاه مذهبی و اساطیری و لحن حماسی، که با ضمیر وی سازگاری بیشتری دارد، توانسته به قدرت شاعری خود کمک کند؛ امّا در بعضی مواقع از جمله در مواردی که اصرار بر کاربرد واژگان متروک و نامستعمل سبک خراسانی و مضامین ناشناخته و اساطیر نادر عجم و اشارات غریب قبایل عرب داشته، نتوانسته حتّی با خواندۀ جدّی اشعارش نیز ارتباط برقرار کند. در نتیجه جز در ترانه¬ها و تصنیف¬های مشهور خود، حتّی مخاطب عامّ خود را هم از دست داده و شاعر خواص نام گرفته است.

کلید واژگان :

آشنایی زدایی، باستانگرایی، جفری لیچ، علی معلّم دامغانی، هنجارگریزی



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک