چکیده :

رسالتی که انبیای الهی بر دوش داشته اند، رها کردن انسان از زنجیرهای ظلم و ستم ظالمان و مستکبران بوده است؛ همان حرکت آزادیبخش که زمینه را برای انسان جهت پذیرش هدایت آماده کرده و محیط فکری او را از عناصر مضر پاک می کند. حضرت موسي (ع) نیز با پیاده کردن الگوی جامع الهی اخلاقی سعی داشتند، به ایجاد نظمی نوین و حاکمیتی فوق بشری در حیات دینی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ملتها دست بزنند تا در این راه، مستضعفان را ضِد مستکبران یاری کرده و محیطی عاری از شر و اشرار تأسیس کنند. بدون تردید، آن حضرت در طول زندگي خود از زمان تولد تا پايان دوران حيات با بحران هاي زيادي روبرو بود بطوري كه دوران زندگي آن حضرت به سه دوره متفاوت كودكي، هجرت از مصر به مدين ،نبوت و پيامبري تقسيم گرديده و آن حضرت در هر دوره اي بابحران هاي مختلفي برخورد داشته است. در این مقاله ابتدا به بررسي مباني تئوريك بحران و مديريت آن وهمچنين فرآيند وتعاريف آن پرداخته شده است سپس از نظر قرآني به بحران و زندگي حضرت موسي (ع) طي سه دوره متفاوت نگاهي گذارا گرديده، از آنجا که تمام حیات آن حضرت(ع) پر از دغدغه و بحران بوده است، برای تمرکز بیشتر، فقط به بحران های ایجاد شده در دوران حکومت آن حضرت و نحوة مدیریت آن حضرت در مواقع بحرانی پرداخته و زوایایی هر چند اندک را به صورت شفاف مورد تأکید قرارداده است.

کلید واژگان :

مديريت، بحران، سيره، حضرت موسي (ع).



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک