مبانی نظری هنر در هر دورهای به اقتضای روح حاکم قابل مطالعه است. از جمله بنمایههای رایج و مورد پسند هنرمندان اواخر سدهی دوازدهم هجری همزمان با دورهی زندیه(1209-1163ه.ق) ادبیات است که در آثار آفرینشگران بهکار رفته است. داستانها، اشعار، حکایات و روایتهای اصیل ایرانی سرچشمههای شور و آفرینش هنری آنان محسوب میشود. داستانهایی همچون شیخ صنعان و دختر ترسا، پیرزن و سلطان سنجر، خسرو و شیرین و بسیاری دیگر شواهدی بر مدعاست. مقاله سعی دارد بازنمود مضامین ادبی بر پیکره نقاشی عصر زندیه را یادآور شود. سپس موضوعات غالب ادبی را طبقهبندی نماید. به نظر میرسد برخی مضامین ادبی به فراخور شرایط بیشتر مورد اقبال اهالی هنر بوده است. یکی از پرسشهای استوار تحقیق پیشرو این است که آیا میتوان الگوی ادبی غالبی در نقاشی عصر زند یافت؟ یافتهها حاصل مشاهده منابع تصویری و مطالعه مکتوبات کتابخانهای است. روش پژوهش توصیفی و تحلیل محتوای کیفی بوده و جامعه آماری نقاشیهای عصر زندیه و دربردارندهی مولفههای ادبی است. نمونهگیری هدفمند و غیراحتمالی انجام شد.
کلید واژگان :ادبیات، نقاشی، بنمایه، زندیه
ارزش ریالی : 500000 ریال
با پرداخت الکترونیک