چکیده :

حُسن تعلیل یا همان علّت ادّعایی از مباحث مهمّ ادبیّات است که جنبۀ هنری و استحسانی دارد، و بر تشبیه یا تشخیص مبتنی است. همان¬گونه که از عنوان این صنعت بدیعی، پیداست؛ باید علّتی مُمتنع، برای معلول ذکر شود که حقیقی نباشد تا آن علّت، جای توجیهات علمی و منطقی قرار بگیرد. گاهی این علّت ادّعایی، آنقدر محکم، قوی، زیبا و مستحسن، بیان می-شود که امر غیر ممکن را ممکن جلوه می¬دهد. از طرف دیگر، چون در علّت ادّعایی، معنی قراردادی و مفهوم آشنا و رابطۀ معمول و پذیرفته شده در بین مخاطبان، دگرگون می¬شود و شاعر با بر هم زدن مألوفات ذهنی مخاطب، شگفتی ایجاد می¬کند؛ بحثِ برجسته ¬سازی به پیش می¬آید. برجسته ‌سازی خود شامل ترفندهایی است که هنجار گریزی، یکی از آن¬هاست. شاعر می¬کوشد با برهم زدن روابط معنایی مرسوم و به عبارتی بهتر، آشنایی زدایی، مخاطب را به شنیدن مطلب ترغیب و تحریض کند. کمال خجندی، یکی از شاعران طراز اوّل قرن هشتم هجری قمری است که در غزلیّات خود، از این ترفند زبانی، ادبی و بدیعی، به نحو احسن و با بسامد بالا، برای تصویر سازی و مضمون آفرینی و در نتیجه زیبایی و تأثیرگذاری بیشتر سخن خود استفاده کرده است. در این مقاله، جنبه¬های ادبی حُسن تعلیل در غزلیّات کمال خجندی را به روش توصیفی- تحلیلی، بررسی کرده¬ایم. نتیجۀ این پژوهش نشان می¬دهد، شیخ کمال از این امکان ادبی و زبانی برای آفرینش موضوعات تازه و غریب و پرداختنِ مضمون¬های بکر، نغز و خیالی و در یک کلام برجسته¬ سازی مطلب، استفاده کرده است. بسامد بالای حُسن تعلیل در غزلیّات کمال تا حدی است که می¬توان این موضوع را به عنوان یکی از مشخّصه¬های سبکی شعر وی پیشنهاد کرد.

کلید واژگان :

آشنایی زدایی، برجسته سازی، حُسن تعلیل، علّت ادّعایی، کمال خجندی.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک