مقدمه غربالگری دانش آموزان و جایگزینی آنان در مدارس متفاوت، طرفداران و مخالفان زیادی دارد. طرفدارن این امر معتقدند که در کلاس های معمولی و با برنامه های فوق العاده، ارائه آموزش های متناسب با ویژگیهای خاص دانش آموزان مستعد امکان پذیر نبوده و تنها با تشکیل کلاسهای خاص و مجزا بروز خلاقیت و پیشرفت تحصیلی بالا برای آنان ممکن خواهد شد. در مقابل گروهی دیگر بر این باورند که جداسازی دانش آموزان در رشد روانی و روابط اجتماعی آنها با همسالان نقصان ایجاد می کند چرا که دانش آموزان عملاً بر اساس متوسط عملکرد مدرسهای که در آن تحصیل می کنند، چارچوب مرجعی را جهت ارزیابی و مقایسه خود با دیگران در نظر گرفته و بر این اساس معیارهایی را برای عملکرد خود و دیگران تعیین می نمایند. این معیارها به نوبه خود پیشرفت تحصیلی، مؤلفه های مختلف روان شناختی و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار میدهد. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر آسیب شناسی غربالگری دانش آموزان دبیرستانی و جایگزینی آنان در مدارس عادی و خاص(شاهد، نمونه و استعدادهای درخشان) و بررسی تأثیرات آن بر مؤلفه های کمالگرایی، رفتارهای غیر اجتماعی و پرخاشگری و رفتارهای تکانشی است. روش پژوهش طرح این پژوهش از نوع توصیفی بوده و جامعه مورد مطالعه آن را تمامی دانش آموزان پایه سوم دبیرستان های عادی و خاص استان خراسان شمالی در سال تحصیلی 90-89 تشکیل می داد. 340 دانش آموز(169 دختر، 171پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای با تخصیص متناسب از میان جامعه مورد مطالعهانتخاب شدند و مقیاس های کمال گرایی هیل(2004) و مهارتهای اجتماعی ماتسون(1983) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS.17 و از طریق محاسبه آزمون های t مستقل، ANOVA و HSD صورت گرفت. نتایج نتایج تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که میان دانش آموزان مدارس مختلف در کمال گرایی منفی تفاوت معناداری وجود دارد(02/0=P). میزان کمالگرایی منفی در دانش آموزان مدارس عادی بالاتر از سایر مدارس بود و دانش آموزان استعداد های درخشان کمترین میزان کمال گرایی منفی را داشتند. در کمال گرایی مثبت دانش آموزان نمونه بالاتر از دانش آموزان سایر مدارس و دانش آموزان استعدادهای درخشان در پایین ترین سطح قرار داشتند و تفاوت گروهها از لحاظ آماری معنادار بود(005/0=P). مقایسه رفتارهای غیر اجتماعی در مدارس مختلف نیز نشان داد که دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان رفتارهای غیر اجتماعی بیشتری دارند. میزان اینگونه رفتار ها در مدارس نمونه کمتر از سایر مدارس بود. تفاوت گروهها نیز در سطح 01/0=P) معنادار بود. در پرخاشگری و رفتارهای تکانشی نیز تفاوت مدارس مختلف معنادار بود (05/0=P) و دانش آموزان استعدادهای درخشان در بالاترین سطح و دانش آموزان نمونه در پایین تر سطح قرار داشتند. مقایسه های جنسیتی میان مدارس مختلف نشان داد که در کمال گرایی مثبت(005/0=P) و منفی(02/0=P) تفاوت دانش آموزان دختر مدارس مختلف معنادار است بدین ترتیب که در کمالگرایی مثبت و منفی، دانش آموزان مدارس دخترانه نمونه در بالاترین سطح و دانش آموزان استعداد های درخشان در پایین ترین سطح قرار داشتند. دانش آموزان مدارس دخترانه مختلف در رفتارهای غیر اجتماعی و پرخاشگری و رفتارهای تکانشی با یکدیگر مشابه بودند. در مدارس پسرانه مختلف نیز در کمال گرایی مثبت(04/0=P)، رفتارهای غیر اجتماعی(01/0=P) و پرخاشگری و رفتارهای تکانشی(05/0=P) تفاوتهای معناداری بدست آمد بدین ترتیب که در کمال گرایی مثبت دانش آموزان مدارس عادی و در رفتارهای غیر اجتماعی و پرخاشگری و رفتارهای تکانشی دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان در بالاترین سطح قرار داشتند. مقایسه های کلی میان دختران و پسران نشان داد که تنها در کمال گرایی مثبت تفاوت جنسیتی معناداری وجود دارد(005/0=P) و دختران کمال گرایی مثبت بالاتری دارند. مقایسه دختران و پسران در مدارس مشابه نیز نشان داد که در مدارس استعداد های درخشان در متغیرهای کمال گرایی منفی(02/0=P)، کمال گرایی مثبت(005/0=P) و رفتارهای غیر اجتماعی(01/0=P) تفاوت معناداری میان دختران و پسران وجود دارد. بدین ترتیب که پسران مدارس استعداد های درخشان کمال گرایی منفی بالاتر، کمال گرایی مثبت پایین تر و رفتارهای غیر اجتماعی بیشتری داشتند. در مدارس شاهد تنها در کمال گرایی مثبت تفاوت جنسیتی معناداری وجود داشت(005/0=P) و پسران کمال گرایی مثبت بالاتری داشتند. در مدارس نمونه دختران تنها در کمال گرایی منفی با پسران تفاوت معناداری داشتند(005/0=P) و کمال گرایی منفی آنان بالاتر بود. در مدارس عادی نیز تنها در کمال گرایی مثبت تفاوت جنسیتی معناداری وجود داشت(01/0=P) و پسران کمال گرایی مثبت بالاتری داشتند. بحث و نتیجه گیری یافته های این پژوهش نشان داد که غربالگری و جایگزینی دانش آموزان در مدارس خاص مختلف و مدارس عادی، تأثیرات متفاوتی بر مؤلفه های روان شناختی آنان دارد و این تأثیرگذاری بر دختران و پسران به گونه متفاوتی صورت می گیرد. تحصیل در مدارس استعدادهای درخشان که تنها پذیرای دانش آموزان مستعد و با هوشبهر بالا هستند، رفتارهای غیر اجتماعی، پرخاشگری و رفتارهای تکانشی را در دانش آموزان تشدید نموده و نظم و سازماندهی و هدفمندی در زندگی(بعنوان شاخص های کمال گرایی مثبت) را در آنان کاهش می دهد. این وضعیت در مدارس پسرانه شدید تر از مدارس دخترانه است. این مسأله ممکن است ناشی از رویکرد صرفاً علمی موجود در این مدارس که عمدتاً باً تاکید کمتر بر جنبه پرورشی همراه است، باشد. مقایسه مدارس گویای آن است که دانش آموزان مشغول به تحصیل در مدارس نمونه در سطح مطلوب تری نسبت به دو نوع دیگر مدارس خاص قرار دارند چرا که میزان رفتارهای غیر اجتماعی، پرخاشگری و رفتارهای تکانشی در آنان در سطح پایین تری نسبت به سایر دانش آموزان قرار دارد. علاوه بر آن دانش آموزان این مدارس نظم و سازماندهی و هدفمندی بیشتری در زندگی دارند. در مجموع و بر اساس نتایج این پژوهش به نظر می رسد که نظام آموزشی نیازمند بازنگری در تعریف، اهداف و ساختار آموزشی مدارس خاص است تا این مدارس بتوانند در کنار پیشرفت علمی و تحصیلی دانش آموزان، زمینه بهبود سازمان روانشناختی و مهارتهای اجتماعی آنان را نیز فراهم آوردند.
کلید واژگان :غربالگری، مدارس خاص، مدارس عادی، کمال گرایی، رفتارهای غیر اجتماعی، پرخاشگری و رفتارهای تکانشی
ارزش ریالی : 100000 ریال
با پرداخت الکترونیک
جزئیات مقاله
- کد شناسه : 7143875859137570
- سال انتشار : 1390
- نوع مقاله : چکیده مقاله پذیرفته شده در کنفرانس ها(فایل کامل مقاله بارگزاری گردد)
- زبان : فارسی
- محل پذیرش : اولین کنگره بینالمللی سلامت مدرسه
- برگزار کنندگان : مرکز تحقیقات سیاستگذاری سلامت دانشگاه شیراز
- تاریخ ثبت : 1394/05/14 11:39:51
- ثبت کننده : فرهاد تنهای رشوانلو
- تعداد بازدید : 354
- تعداد فروش : 0