چکیده :

درويشي گيوه در پا نماز می گزارد، دزدی طمع در گيوه‌ او بست. گفت: با گيوه نماز نباشد. درويش دريافت و گفت: اگر نماز نباشد، گيوه كه باشد. (عبید زاکانی، http://www.hakimaneha.ir/jomalat/jomalatziba/zakani.html) و تو خود بخوان قصه نظام آموزشی را كه بزرگترين شاخصه ‌آن فقدان کارآمدی در نظام آن است. با اقسام دليل می­ توان اثبات كرد نظام آموزشی از نظام، تهی است. آموزش بی ­پرورش و ايضاً قصه دانشگاه­ ها حكايت همان درويش- پیش­ گفته- است،‌ نامش اسلامی است؛ ولی از بنيان، پُر از تناقض با اسلام است. در این بحبوحه نامعلوم، وقتي نقدی نیز انجام شود، ظاهر الصلاح ­ها مي ­گويند همين ظاهر اسلامی باشد، بهتر از آن است كه ظاهرش نیز نگون­سار؛ گويي پذيرفته ­اند كه نماز اگر قضا شد، بهتر است از اين­كه گيوه ­ای دزديده شود. به نظر می ­رسد این جمله مشهور نیز با اين اشاره گفته شده است که: ترجیح می ­دهم با کفش هایم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا این­که در مسجد بنشینم و به کفش هایم فکر کنم.

کلید واژگان :

عقل، جهل، دانشگاه



ارزش ریالی : 150000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک