چکیده :

يكي از ويژگي هاي قرآن كريم و باورهاي بنيادي مسلمانان، جامعيت كلام الهي است كه همانند جهان شمولي و جاودانگي قرآن مورد توجه مفسران و قرآن پژوهان از گذشته تاكنون بوده است. فخر رازي(544– 606) صاحب تفسير مفاتيح الغيب و علامه طباطبایی(1281–1360) مؤلف المیزان از جمله مفسراني هستند كه به موضوع جامعيت قرآن توجه كرده اند. اين مقاله با روشي توصيفي– تحليلي و مطالعات کتابخانه ای به بیان این مطلب می پردازد که فخر رازي در تفسير جامعيت قرآن رويكرد حداقلي دارد و قرآن را در حوزه اصول و فروع دين جامع مي داند، با این دید که به نظر وي مساله اشتمال قرآن با جامعيت تفاوت دارد. علامه طباطبایی در تفسیر جامعیت قرآن رویکرد اعتدالی دارد، ایشان جامعیت قرآن را به معنای کامل بودن آن می داند و آنرا بر سه نوع تقسیم بندی می نماید: الف) جامعیت در بیان؛ ب) جامعیت در گستره موضوعات و مسائل؛ ج) جامعیت از هر دو جهت؛ هر یک از موارد یادشده یا در مقایسه با کتب پیشین آسمانی لحاظ می شود یا فی نفسه. جامعیت فی نفسه قرآن در هر یک از انواع نیز دو گونه است: در جمیع جهات؛ در محدوده¬ی خاص مانند نیازهای هدایتی که مجموعاً نُه قسم می¬شود. امروزه مطالعه و بازبینی انديشه هاي متفکران مسلمان اعم از شیعه و سنی در حوزه پژوهش هاي قرآني مورد نياز است و از رهگذر اين مطالعات، منشا اصلي يک انديشه و همچنين تحول موضوع هاي قرآني آشکار مي شود.

کلید واژگان :

جامعیت، فخر رازی، علامه طباطبایی، قرآن.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک