ارتباط موثر زوجین
برای داشتن ارتباط موثر (effective communication) با همسر خود همواره:
1-موضوعات مهم را تلفنی بیان نکنید
2-همواره تماس چشمی محبت آمیز داشته باشید
3-کانال ارتباطی همسر خود را بشناسید(سمعی، لمسی، بصری)
4-سعی نکنید در گفتگوهایتان جنگ قدرت به راه بیاندازید
5-همواره خواسته ی خود را به صورت شفاف بیان کنید، همسر شما علم غیب ندارد
6-همواره به یاد داشته باشید وجود تعارض در زندگی مشترک امری اجتناب ناپذیر و قابل مدیریت است
چگونه بتوانیم به طور صحیح از همسر خود انتقاد کنیم
1-توجه به شرایط جسمی و روحی همسر در زمان انتقاد
2-بیان نکات مثبت همسر قبل از بازگو کردن انتقاد
3-پرهیز از کلمه ی تو و چرا و پرهیز از به کار بردن زبان بدن نامناسب
نیازهای اساسی مردان در زندگی مشترک
توجه به این نیازهای همسرتان زندگیتان را متحول خواهد کرد:
1-قدرت: مردان از اینکه تونا باشند یا احساس توانایی کنند لذت می برند، به توانایی های همسرتان ایمان داشته باشید. مقایسه، سم مهلک زندگی است، همسرتان را با مردان دیگر مقایسه نکنید.
2-قدردانی و تشکر: از همسرتان برای کارهای حتی کوچک، تشکر کنید. تشویق باعث تکرار کار خوب خواهد شد.
3-تایید: تواناییهای مرد را تایید کنید، تایید شدن از نیازهای بارز در مردان است.
4-تشویق: همسرتان، تشویق شما را تا عمر دارد به خاطر می سپارد.
5-اعتماد: مسئولیت دهید، اعتماد کنید، رشد اتفاق می افتد
6-فضا و استقلال: امر و نهی و نصیحت کردن به هیچ عنوان جواب نمی دهد
نیازهای اساسی زنان در زندگی مشترک
به این نیازهای بارز خانمها در زندگی مشترک حتما توجه کنید:
1-نیاز به درک و توجه: دفترچه ی بیمه ی خانمها زودتر پر می شود، نه برای اینکه بیشتر مریض می شوند، برای اینکه به توجه بیشتری نیاز دارند.
2-نیاز به حرف زدن: خانمها روزانه 8-6 هزار لغت به کار می برند، در حالیکه این میزان در مردها یک سوم است. پس شنونده ی خوبی برای همسرتان باشید.
3-اعتبار و ارزشمندی: موفقیت هایتان را به حضور همسرتان در کنارتان نسبت دهید و حس ارزشمندی را در او تداوم بخشید. از زمانی که وارد زندگی من شدی...
4-احترام: در زندگی مشترک ضروری است
5-قوت قلب: زنها به تکیه گاه بودن شما نیاز دارند پس بگویید همواره در کنارت خواهم بود
1-ارتباط تنها وسیله ی انتقال و دریافت اطلاعات با دیگران است.
2-انسان از طریق برقراری ارتباط می تواند احساسات خود را به دیگران نشان دهد
3-ارتباط غیرموثر ریشه ی اکثر مشکلات بین فردی است
4-ارتباط غیرموثر می تواند بر نارضایتی شخصی، حرفه ای، تنهایی، تعارض و بیگانگی در جامعه منجر شود
5-ارتباط موثر قابل یادگیری است
1-کلامی:
الف: صحبت یا کلام: طبق آمار سازمان بهداشت جهانی تنها 7 درصد تاثیرگذاری کل مطلب را بر عهده دارد.
ب: لحن و طنین کلام: 38 درصد تاثیرگذاری کل مطلب را بر عهده دارد
2-غیرکلامی:
شامل زبان بدن است که 55 درصد یعنی بیشترین سهم را در ارتباط بر عهده دارد.
1-احترام
2-پذیرش
3-مسئولیت
4-احساس امنیت
5-اعتماد
6-صداقت
7-حساسیت داشتن نسبت به علایق و نیازهای طرف مقابل
1-قضاوت کردن
2-نصیحت کردن
3-تهدید کردن
4-مسخره کردن
5-برچسب زدن
6-ذهن خوانی
7-بی توجهی به احساسات طرف مقابل
اصطلاحات و لغات ارتباط موثر زوجین
ارتباط موثر |
effective communication |
زوج |
Couple |
ذهن خوانی |
mind reading |
برچسب زدن |
Label |
تشویق |
Encouragement |
منابع و پیوندها
تهیه شده توسط بهسرا(باشگاه همگانی سلامت روان آتیه)، به مناسبت هفته سلامت روان
» مشاهده ادامه مطلبسخنان آلبرت انیشتین
فقط دو راه برای زندگی کردن وجود دارد.
یکی این است که هیچ چیزی معجزه نیست.
راه دیگر این است که انگار همه چیز معجزه است .
هیچگاه چیزی را خوب نمی فهمی، مگر اینکه بتوانی آن را برای مادربزرگت شرح دهی!
در دنیایی که دیوارها و دروازهها وجود ندارند
چه احتیاجی به پنجره و نرده است؟
هنگامی که مهمانان سرشناسی به ملاقاتش آمده بودند و همسرش از او خواست لباس رسمی بپوشد :
اگر میخواهند مرا ببینند من اینجا هستم .
ولی اگر میخواهند لباسهایم را ببینند درب کمد را باز کنید و کت و شلوارهایم را نشانشان دهید
به سختی می توان در بین مغز های اندیشمند جهان، کسی را یافت که دارای یک نوع احساس مذهبی مخصوص به خود نباشد؛ این مذهب با مذهب یک شخص عادی تفاوت دارد.
دشواریهای بزرگی که ما با آنها روبرو هستیم، نمیتوان با همان دیدگاهی که آنها را پدید آورده است، از بین برد.
دوچیز بیپایان هستند: اول «منظومه شمسی»، دوم «نادانی بشر»، در مورد اول زیاد مطمئن نیستم.»
انبوهی از آزمایشها نمیتوانند ثابت کنند که من درست گفته ام ،
ولی تنها یک آزمایش میتواند ثابت کند که اشتباه گفته ام .
اگر کسی احساس کند که هرگز در زندگی دچار اشتباه نشده
این بدان معنی است که هرگز به دنبال چیزهای تازه در زندگیش نبوده است
هیچ دشواری را نمی توان در همان سطحی که به وجود آمده از بین برد؛ باید یاد بگیریم که نگاهمان را به جهان تغییر دهیم.آلبرت انیشتین
زندگی مثل دوچرخه سواری می مونه …
واسه حفظ تعادلت همیشه باید در حرکت باشی …
تمامی دانش ما ، در مقایسه با واقعیت ، ابتدایی و کودکانه است.
ولی با این حال با ارزش ترین دارایی ما است .
آنچه به راستی فراتر از فهم ماست، خودش را به والاترین شکل خرد نمایان میسازد و درخشانترین زیبایی را دارد.
از دیروز درس بگیرید ، در امروز زندگی کنید و به فردا امیدوار باشید.
مهم این است که از پرسیدن باز نایستید .
«یک فرد باهوش یک مسئله را حل میکند اما یک فرد خردمند از رودررو شدن با آن دوری میکند.»
اگر انسانها در طول عمر خویش
فعالیت مغزشان به اندازه یک میلیونیوم معدهشان بود
اکنون کره زمین تعریف دیگری داشت.
«نگران مشکلاتی که در ریاضی دارید نباشید. به شما اطمینان میدهم که مشکلات من در این زمینه عظیمتر است.»
پی بردن به اسرار اتم برای من آسانتر از درک مکنونات [ =نهان داشته های ] یک زن است.
» مشاهده ادامه مطلبچه کسانی به روابط فرازناشویی نزدیکترند؟
شکلگیری روابط فرازناشویی را میتوان به چند عامل نسبت داد. معمولا در بیشتر این افراد یکی از نشانههای زیر دیده میشود:
ا) یکی از مهمترین علتهای روابط فرازناشویی، عدم ارضای جنسی است. یعنی ممکن است بعضی از افراد از روابط زناشویی خود لذت نبرند و در جای دیگری به دنبال ارضای نیازهای خود بگردند.
2) معمولا افرادی که اعتمادبهنفس پایینتری دارند، بیشتر به دنبال اینگونه روابط میگردند چون نیاز دارند مورد تایید قرار بگیرند و شاید فرد جدید بتواند احساس خودارزشمندی به آنها بدهد.
3) وقتی عشق به همسر به هر دلیلی از بین رفته باشد، ممکن است یکی از همسران در طولانیمدت مورد خشونت روانی و عاطفی قرار بگیرد و همین مساله و فشاری که او تحمل کرده، باعث از بین رفتن عشق او به همسرش شود.
4) برخی از افرادی که به شکلی غیرطبیعی میل به داشتن تجارب جدید دارند، آنقدر احساس نوجویی دارند که دائم دنبال کشف چیزهای جدید هستند؛ از کار گرفته تا تحصیل و روابط و...
5) برخی از افرادی که معمولا میل به انجام اعمال ممنوعه دارند، نیز ممکن است از مخفیکاری و هیجانی که هنگام اعمال مخفیانهشان دارند لذت ببرند و دست به چنین کارهایی بزنند.
6) برخی از افرادی که به هر دلیلی میخواهند از طرف مقابلشان انتقام بگیرند بیشتر به سمت برقراری اینگونه روابط میروند. مثلا کسی که همسرش قبلا رابطهای با کسی داشته یا سالها خشونت رفتاری، کلامی یا جنسی همسرش را تحمل کرده است، بیشتر میل به انتقام دارد.
7) بعضی از افراد که اصطلاحا بیمار جنسی هستند و دائم دوست دارند با شخص تازهای رابطه جنسی نویی را تجربه کنند هم ممکن است وارد چنین روابطی بشوند که معمولا هم اینگونه روابط کوتاه هستند چون آن فرد بعد از مدتی خسته میشود و به دنبال فرد جدید میرود.
8) بعضی از افرادی که خیلی رمانتیک هستند، این قبیل هیجانهای عاطفی را دوست دارند و مایلند هرازگاه فضاهای عاطفی جدیدی برای خود ایجاد کنند تا از تنشهای روزمره دور باشند. آنها معمولا در بهترین ساعات با پوشیدن بهترین لباسها و به دور از هر تنشی، اینگونه فضاها را برای خود به وجود میآورند.
9) گاهی بعضی از افراد وقتی احساس میکنند که از دوستانشان در این مورد عقب ماندهاند، ممکن است وارد این نوع روابط شوند. گروهی از این قبیل افراد فکر میکنند از قافله عقب افتادهاند! این گروه میخواهند هر طور شده این بهاصطلاح عقبماندگی(!) را جبران کنند تا خودی در میان همسالان و دوستان خود نشان دهند.
» مشاهده ادامه مطلبتأثیر ریزگردها بر بهداشت روانی انسانها
بيابان زدايي و تغيير اقليم مهمترين چالش زيست محيطي مناطق خشك جهان هستند كه عوارض ناشي از آنها از جمله الودگي هوا مردم همه جهان را تحت تاثير قرار ميدهد الودگي هوا اگرچه براي همه افراد و در همه سنين پديده اي مضر و بيماري زا است اما طيف وسيعي از افراد از جمله سالمندان، خانمهاي باردار، كودكان و افراد بيمار آسيب پذيري بيشتري نسبت به آن دارند. بيشتر اسيبهاي ناشي از الودگي هوا مربوط به سيستم تنفسي و ريه ها، سيستم ايمني، قلب و همچنين سيستم بينايي افراد مي شود در بررسي مواد و ذرات الوده كننده هوا گردوغبار و ريزگردها بخش مهمي را به خود اختصاص ميدهند در اين تحقيق سعي شده تا پس از اشنايي با اين مواد و چگونگي بوجود امدنشان نحوه عملكرد آن ها بيماريهاي حاصل از آنها و همچنين راههاي پيشگيري از ايجاد اين الاينده هاي مضر تا حدودي تشريح شود.
ریزگردها تنها گرد و خاکی نیستند که از زمین بلند شده اند و شاید بتوان با تحمل کردن چند روزه این پدیده سلامت خود را از خطرات آن رهانید بلکه این ریزگردها در صورت استمرار می توانند تبعات خطرناکی به دنبال داشته باشنددر مورد منابع آلوده کننده هوا نباید تصور کرد که تمامی ذرات آلاینده هوا در حالت گازی هستند چرا که در سال های اخیر ذرات معلق که حاوی ذرات جامد کوچک و قطرات مایع هستند نیز مسائل و مشکلات زیادی را برای ما انسانها به وجود آورده اند.در حال حاضر منشا این ذرات معلق که غرب و مرکز ایران را فلج کرده است هم دارای منشا داخلی است و هم منشا خارجی دارد.
خشک شدن تالاب ها و رودخانه ها در کشورهای همسایه و همچنین غرب و جنوب ایران تاثیر بسزایی در به وجود آمدن این ذرات معلق داشته به طوریکه در سالهای اخیر بیابان زایی در مناطق یاد شده با افزایش چشمگیری روبرو بوده است.این ذرات معلق در برخی موارد حاوی ذرات قابل زیستی هستند که برای سلامتی مردم به شدت خطرناک می باشند.این ذرات معلق می توانند انواع باکتری ها، جلبک ها و کپک ها را با خود به دورترین نقاط ممکن انتقال دهند.
ریزگردها حیات تمامی زیستمندان را تحت تاثیر قرار می دهند
این در حالیست که این ذرات همچنین می توانند مواد غیر زنده دیگری را نیز با خود جابجا کنند که می توان به ترکیبات آلی، فلزات و گرد و غبار اشاره کرد.تمامی ذرات معلق موجود در جو زمین سرانجام بر روی زمین ته نشین می شوند و بدین ترتیب حیات تمامی زیستمندان این کره خاکی را به خطر می اندازند.
در حال حاضر جنگلهای زاگرس و پوشش گیاهی این منطقه از فرو نشست این ذرات معلق آسیب های فراوانی را متحمل شده اند چرا که گرد و غبار هنگامی که با نم باران و یا رطوبت ترکیب شود، تشکیل یک لایه ضخیمی را در طبقات فوقانی برگ ها می دهد که به سادگی نمی توان آن را پاک کرد.ورود ذرات معلق به بدن انسان تقریبا تنها از راه مجاری تنفسی است که اثرات این ذرات کار قسمت تنفسی بدن را مختل خواهد کرد.
عفونت های ریوی و اختلالات تنفسی از جمله تبعات ریزگردها
اما باز هم امکان عبور برخی از ذرات معلق که قطر کمتری دارند وجود دارد به طوریکه این ذرات در نایژه ها ته نشین می شوند و تعدادی از آنها وارد کیسه های هوایی خواهند شد.مطابق بررسی کارشناسان امر اگر ذرات معلق وارد ریه ها شوند و در آنجا باقی بمانند به چند طریق می توانند اثرات سمی خود را اعمال کنند به طوریکه مطالعات نشان می دهد افزایش غلظت ذرات معلق در هوا می توانند در دراز مدت بیماری هایی همچون عفونت های دستگاه تنفسی، اختلالات قلبی، برونشیت و ... را به وجود بیاورند.اگر این ذرات معلق با مواد حاوی کربن همراه شوند برای سلامتی مردم بسیار خطر آفرین خواهند شد.
همان طور که گفته شد بخش عمده ای از این ذرات معلق منشا خارجی دارند که باید مسئولین از طریق روابط بین المللی در تثبیت شن های روان این مناطق مشارکت های موثرتری را در دستور کار خود قرار بدهند.
از سوی دیگر سدسازی های متعدد در حریم بالادست رودخانه های کشور عراق توسط ترکیه و سوریه موجب رشد بیابان زایی در این کشور شده است که باید سازمانهای جهانی در این زمینه اقدامات لازم برای تامین حق آبه پایین دست را انجام دهند.
عدم تثبیت شن های روان بیابانهای منطقه نیز موجب تشدید پدیده ریزگردها شده است، بر ضرورت پیگیری در این زمینه توسط نهادهای متولی امر تاکید کرد.تا زمانی که چاره اندیشی جدی در زمینه ریزگردهای و برنامه های عملیاتی در این زمینه در دستور کار قرار نگیرد 18 استان کشور همچنان با پدیده ریزگردها دست در گریبان خواهند بود.
متاسفانه در سال های اخیر برخی از نقاط غرب کشور به سرعت در حال بیابانی شدن هستند که برای جلوگیری از به وجود آمدن این ذرات معلق باید در قسمت های غربی کشور حق آبه تالاب ها و رودخانه ها داده شود تا بدین ترتیب از به وجود آمدن ذرات معلقی که منشا داخلی دارند جلوگیری به عمل آید.مهم ترین عامل حیات بر روی کره زمین هوا است که باید بیش از هر چیزی برای داشتن جامعه ای سالم مورد توجه قرار گیرد.
افزایش 10 میکروگرم در مترمکعب ذرات معلق در هوا یک درصد میزان مرگ را افزایش می دهد
در سالهای اخیر علاوه بر آلاینده های صنعتی ریزگردهای عربی که به طور عمده از کشورهای همسایه وارد می شوند سلامت مردم در استانهای غرب و جنوب کشور را تحت تاثیر قرار داده است.
در این راستا باید هماهنگی های بیشتری میان دستگاهها متولی امر برای تامین سلامت عمومی مردم وجود داشته باشد.همچنین باید اقدامات لازم و موثری از طریق سازمان بهداشت جهانی و تعاملات منطقه ای به منظور حفظ سلامت عمومی مردم در دستور کار قرار گیرد.بر اساس مطالعات سازمان بهداشت جهانی افزایش 10 میکروگرم در مترمکعب در میانگین سالانه ذرات معلق در هوا یک درصد میزان مرگ و میر را افزایش می دهد.این در حالیست که همچنن 3.4 درصد مرگ و میرهای ناشی از مشکلات تنفسی به خاطر مواجهه مستمر با آلاینده ها است.آلاینده های هوا می توانند روی ریه ها انسان تاثیر بگذارند و بر روند بیماریهای قلبی و عروقی تاثیر گذار باشند.
مطابق این شاخص اگر میزان ذرات معلق در هوا بین 100 تا 200 میکروگرم بر مترمکعب باشد هوا در شرایط ناسالم قرار دارد و اگر این میزان بیشتر از 300 میکروگرم بر مترمکعب شود شرایط آلودگی هوا در وضعیت خطرناک قرار دارد.همچنین مطابق ماده 7 قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا در مواقع اضطراری که آلودگی به حدی است که به تشخیص وزارت بهداشت سلامت مردم را به خطر می اندازد باید محدودیت های موقت زمانی و مکانی اعلام شود.همچنین باید ماسک های مورد نیاز برای مردم خریداری و در انبارها دپو شود تا در شرایط اضطراری توسط ستاد بحران میان مردم این ماسک ها توزیع شود.
باید یکسری ماسک های دارای فیلتر که از ورود ذرات ریز جلوگیری می کند مورد استفاده مردم قرار گیرد.
استفاده از ماسک های دارای فیلتر در هنگام خروج از منازل و استفاده از دستگاه تصفیه هوای مناسب در فضای بسته کمک شایانی به سلامت شما خواهد کرد.به هر حال به نظر می رسد پدیده ریزگردها بیش از آنکه یک مشکل موقتی باشد تبدیل به معضلی دائمی شده است که باید برای عبور از این بحران زیست محیطی چاره اندشی جدی از سوی متولیان امر صورت گیرد و در این راستا شاید علاوه بر پیگیری مستمر راهبردها و استراتژی های بین المللی از طریق نهادهای جهانی باید اطلاع رسانی و آگاهسازی از تبعات این پدیده در دستور کار قرار گیرد.
تأثیر آلودگی هوا بر اعصاب و روان
دومین شكل نیز مربوط به ریزگردها یا ریزآلایندهها هستند كه با چشم دیده نمیشوند اما براحتی از راه تنفس وارد ریه شده و خطرات جدی برای سلامت انسانها بهدنبال میآورند.
آلودگی هوا را باید به دو بخش تقسیم كرد:
1- گرد و غبارها و ذرات درشت كه با چشم دیده میشوند و شعاع دید افراد را به حدی كم میكنند كه حتی تا چند متر جلوتر را نمیتوان دید. به طور قطع این گرد و غبارها و ذرات درشت از راه بینی و دهان وارد گلو شده و حساسیت، تحریك چشمهاو مخاط دهان و بینی را به دنبال خواهد داشت. البته مخاطرات آنها نسبت به نوع دیگر آلایندهها كمتر است.
2- دومین شكل نیز مربوط به ریزگردها یا ریزآلایندهها هستند كه با چشم دیده نمیشوند اما براحتی از راه تنفس وارد ریه شده و خطرات جدی برای سلامت انسانها بهدنبال میآورند. این نوع آلایندهها خطراتی نظیر واكنشهای آلرژیك، حملات آسم، ایجاد بیماریهای قلبی و عروقی را در پی داشته و بویژه در افراد سالمند و كسانی كه مشكلات قلبی و عروقی یا ناراحتیهای تنفسی دارند باعث مرگ میشوند.
اما خطرات ریز آلایندهها تنها به مشكلات جسمی ختم نمیشود بلكه نشانههای روانپزشكی هم در انسان به وجود میآورد. اضطراب، تغییرات خلقی، بیقراری، افسردگی، سردرد، احساس خستگی و كاهش تمركز از جمله نشانههای روانپزشكی ریزآلایندههاست. در این میان بررسیها و تحقیقات روانپزشكی نشانداده تنفس فلزات سنگین، گازهای ناشی از سوخت و سوز ناقص مواد سوختنی و ریزگردها در كلان شهرها وضعیت شناختی افراد را نیز دچار اشكال میكند. بهعبارتی كاهش قدرت تفكر، ضعیف شدن حافظه، پرخاشگری، عصبانیت و تحریكپذیری از دیگر نشانههای آلودگی هواست.متأسفانه در كلان شهرها كه آلودگی هوا شدیدتر است رفتارهای نوع دوستانه مانند احترام به دیگران و رعایت حق تقدم در رانندگی كاهش پیدا میكند و برعكس میزان برخوردهای كلامی حتی به صورت درگیریهای فیزیكی افزایش مییابد.در برخی موارد نیز از لحاظ مغزی افرادی كه به صورتمداوم و طولانی در معرض تنفس ریزگردها قرار میگیرند در انجام حركات ظریف با دست مثل سوزن نخكردن، تایپ و نوشتن ناتوان شده و حتی گاهی اوقات براثر آلودگیهای طولانیمدت در كلانشهرها شاهد دگرگونی شخصیتها میشویم.
بهعنوان مثال حالت ناتوانی در تحمل دیگران. تحریك پذیری و احساس خستگی دائم كه این وضعیت برای كودكان بسیار خطرناكتر است، چرا كه دستگاه عصبی بچهها در حال رشد است و ریزگردها باعث اختلال و حتی توقف رشد دستگاه عصبی كودكان میشود.در برخی مواقع نیز تظاهرات خطرات ناشی از آلودگی هوا تدریجی یا تأخیری است یعنی چند ماه یا چند سال بعد بروز میكند. مانند انواع سرطانها كه جبران ناپذیر هستند.بنابراین بررسی این موارد و خطرات، هشداری است به مقامات مسئول و حتی خود شهروندان كه عزم خود را بر كاهش آلودگی هوا جزم كرده و گامهای مؤثری در این راه بردارند.
از این رو یكی از راههایی كه مردم میتوانند بهخود و فرزندانشان كمك كنند این است كه باید بدانند زندگی در شهرهای كوچك هم از نظر جسمی و هم از بعد روانی با سلامت بیشتری همراه است. وقتی افراد برای زندگی در كلانشهرها ضرورتی نمیبینند به خاطر سلامتی خود و كودكانشان هم كه شده بهتر است عطای زندگی در شهرهای بزرگ را به لقایش بخشیده و بدانند آلودگی هوا خطرات جبران ناپذیری برای آنها و فرزندانشان به همراه دارد. با این وجود اگر مردم خودشان احساس خطر و احساس مسئولیت نكنند و مقامات هم راه چارهای اساسی برای مبارزه با آلودگی هوا پیدا نكنند ما شاهد فجایع غیر قابل جبرانی خواهیم بود. مردم باید بدانند ماندن در خانه برای كودكان و سالمندان بالای 65 سال الزامی است. اگر ما خودمان این پندورزی را به كار ببریم بدون نیاز به مداخله دولت شرایطی را میتوانیم فراهم كنیم كه در كاهش آلودگی هوا نیز بسیار مؤثر باشد.
علت جامعهشناختی آلودگی هوا، تراكم جمعیت در شهرهای بزرگ است. افزایش و تراكم جمعیت و استفاده بیش از حد از وسایط نقلیه بخصوص خودروهای فرسوده و دودزا و غیر استاندارد حاصلی جز افزایش آلودگی هوا به دنبال نخواهد داشت. از نظر جامعهشناختی همه اینها معلول تراكم جمعیت است. ابن خلدون- جامعهشناس و مورخ- 700 سال قبل به موضوع تراكم جمعیت و زیانهای ناشی از آن اشاره كرده و گفته «هر جا كه جمعیت زیاد شود هوا آلوده میشود»، پس آلودگی هوا و محیط زیست ناشی از تراكم جمعیت در شهرهای بزرگ است.
بهطور قطع آلودگی هوا ضررهای اجتماعی و اقتصادی بسیاری نیز بر جامعه تحمیل میكند.
وقتی مسئولان دو روز كلانشهرها و بخصوص پایتخت را تعطیل میكنند یعنی اینكه میلیاردها تومان ضرر به اقتصاد كشور وارد شده است. از سوی دیگر وزیر بهداشت خبر از احداث درمانگاههای سیار، استقرار آمبولانسهای اورژانس در خیابانها وآماده باش مراكز درمانی داده كه تمام اینها هزینه مالی فراوانی دارد. از سوی دیگر وقتی هوا آلوده میشود كارایی اجتماعی نیز پائین میآید و مردم نسبت به مسئولان بدبینمیشوند. یعنی با خود میگویند آیا مسئولان كشور قدرت كنترل و نظارت بر مشكلات جامعه و مردم را ندارند؟ مگر نمیگویند وجود وتردد خودروهای دودزا و فرسوده در شهرها یكی از عوامل اصلی آلودگی هواست پس چرا مسئولان و مقامات كشوری با این موضوع مبارزه نمیكنند. آیا قدرت جمعآوری خودروهای فرسوده و دودزا را ندارند؟ اینها سؤالاتی است كه مردم از مسئولان میپرسند و آنها باید به طور شفاف پاسخگو باشند؟ پس وقتی ما هر سال با این معضل در شروع فصل سرما روبه رو میشویم یعنی مسئولان مربوطه نتوانستهاند برای حل آن چارهای بیندیشند و این یعنی ایجاد بدبینی مردم و جامعه نسبت به متولیان مربوطه. باید توجه داشت كه متأسفانه در پس هیاهوی آلودگی هوا آنها كه بیشتر آسیب میبینند كودكان معصوم و نوجوانان در حال رشد هستند كه صدمات جبرانناپذیری را تحمل میكنند و تنها كسانی كه در این میان نادیده انگاشته میشوند مردم و بویژه كودكان هستند.
هرچند كه مسئولان خود و خانوادهشان نیز در این هوای آلوده نفس میكشند و زندگی میكنند ولی انگار این موضوع را فراموش كردهاند و فقط حرف میزنند. در كشور ما در برخی مواقع بین عمل و نظر تفاوت بسیار است و به جای اینكه فكر اساسی و چارهاندیشی جدی برای حل معضل آلودگی هوا داشته باشیم فقط حرف میزنیم.
بهعقیده من این معضل همگانی است كه با جان انسانها سرو كار دارد و سهل انگاری در این باره یعنی بازی با جان میلیونها انسان. پس تمام سازمانها و نهادها باید به طور جدی وارد عمل شوند چرا كه این یك پدیده و مشكل فردی نیست كه به دست یك نفر حل شود بلكه یك بسیج همگانی را طلب میكند. پس باید تصمیمات اصولی گرفته شود و قوه قضائیه و دادستان كل كشور نیز بهعنوان مدعیالعموم و به نمایندگی از مردم جامعه، نهادها و وزارتخانههای مرتبط را مورد بازخواست قرار دهند. همچنین مجلس نیز باید بر اجرای قوانین تصویب شده نظارت بیشتری داشته باشد و بر اجرای قوانین نیز نظارت شود زیرا تصویب قانون به تنهایی كفایت نمیكند، مهم اجرای قوانین است كه باید بهدرستی انجام شود و این انتظار حداقلی مردم از نمایندگان مجلس و مسئولان قضایی است.
» مشاهده ادامه مطلب
اهمیت و ضرورت اخلاق حرفه ای در روانشناسی و مشاوره
علم اخلاق در واقع با یک سری از سوالات گوناگون درباره اینکه چه چیز خوب است، درست است، فضیلت و حسن است یا ارزش و اهمیت دارد روبروست.
قانون ارسطو: حد وسط طلایی اخلاق راه گشای بسیاری از مسائل است .
تصمیم گیری اخلاقی در حد وسط پیوستار افراط و تفریط تعریف می شود.
اخلاق حرفه ای: عبارتست از مجموعه قوانین اخلاق حرفه ای که از ماهیت حرفه یا شغل بدست آمده است. اولین و مهمترین وظیفه آن رشد و توسعه قوانینی مبتنی بر اخلاق در شغل مورد نظر است که مشاوران و روان شناسان قوانین اخلاق حرفه ای از طریق نظام نامه ای اخلاقی و حرفه ای به اعضای نهادها یا انجمنهای مربوطه ابلاغ می شود.
اولین قانون تدوین شده ، سوگند نامه بقراط در یونان است درباره وظایف و مسئولیت های اخلاقی پزشکان
نظام نامه اخلاقی: عبارتست از مجموعه مدونی از معیارها یا استانداردهای اخلاقی برای متخصصانی که مسئولیت بهداشت روانی افراد را بر عهده دارند.
مهمترین وظیفه متخصصان بهداشت روانی: بالا بردن سطح سلامت مراجعان است. راهنما و راهگشای چالشهای اخلاقی است. راهنمای مشاوران در تصمیم گیری و مشخص کردن اصول، استاندارها و اهداف اخلاقی است.
عمل اخلاقی: انجام هر عملی که منجر به رفاه دیگران شود.
چهار مولفه رفتار اخلاقی از دیدگاه رست :
- حساسیت اخلاقی: فرایند تشخیص موقعیت زمانی که شخص بخواهد برای رفاه دیگران کاری کند.
- استدلال اخلاقی: زمانی که از بین چند گزینه، یک موقعیت که مناسب ترین است انتخاب کند.
- تصمیم برای انجام راه حلهای اخلاقی: پس از بررسی همه گزینه ها، ارزیابی می کند کدام بهتر است
- انجام عمل اخلاقی: یعنی تثبیت عمل اخلاقی که شخص باید واقعأ عمل اخلاقی را انجام دهد.
نظام نامه اخلاقی:
این نظام نامه ها اسامی گوناگونی دارند اما هدف آنها ارایه قوانینی است که هدایت اعضای انجمن های علمی را بر عهده دارند.
اگر نظام نامه به اندازه کافی جامع و یا مانع نباشد، باید برای حل مسئه به سراغ اصول اخلاقی رفت. این اصول برای تصمیم گیری درباره موضوعات اخلاقی است که همراه با یک دوراهی اخلاقی خاص هستند.
دو راهی اخلاقی: عبارتست از موقعیتی که در آن باید بین احکام اخلاقی متضاد و متناقض، یکی را انتخاب کرد. اصول اخلاقی، چهارچوبی را برای حل دو راهی ها و جهت دهی به تفکر اخلاقی آینده ارائه می دهد.
اساس بحث اخلاقی در روانشناسی و مشاوره، پنج اصل زیر است:
- خودمختاری: به استقلال و خودکفایی اشاره دارد. طبق این اصل، مشاوران، به آزادی مراجعان در انتخاب مسیر، اتخاذ تصمیم و کنترل زندگی خود احترام می گذارد.
- نیکوکاری: یعنی کمک به پیشرفت و ارتقای بهداشت روانی فرد.
- عدالت: یعنی در نظر گرفتن عواملی چون: کیفیت خدمات، تعیین زمان، مکان، حق الزحمه، دسترسی به خدمات مشاوره ای برای همگان است.
- عدم آسیب رسانی: عملکرد مشاور حتی بصورت سهوی، خطری برای مراجع نداشته باشد.
- وفاداری: یعنی صادقانهیمان ببندند و به تعهداتشان در قبال مراج احترام بگذارند.
فصل دوم: مسائل اخلاقی و قانونی
مشاوران باید از قوانین و عواقب انحراف از این موضوعات، آگاهی داشته باشند.
انواع ضوابط و رهنمودها:
- رهنمودهای اخلاقی: توسط سازمانهای حرفه ای و انجمن های علمی تدوین می شود و در واقع ضوابط پیشنهاد شده ای از رفتار هستند که بهترین عملکرد را به همراه دارند.
- رهنمودهای قانونی: توسط جامعه و دولت اعمال می شوند و شهروندان مجبور به اطاعت از آنها هستند و در صورت تخلف از این استانداردها مجازات می شوند.
مسائل اخلاقی:
سئوالات اخلاقی در هر شغلی، ریشه در اعتماد عموم دارد. اساسی ترین مسائل اخلاقی امروزه عبارتند از:
ارزشها تصمیم گیری
رازداری روابط دوگانه
حقوق مراجعین صلاحیت مشاور
آموزش مشاور نظارت مشاوره ای
مسائل قانونی:
جنسیت و سن طلاق و حضانت فرزند
حقوق بیکاری مراجعی که برای خود و دیگران خطر دارد
ارجاع دادگاه مراجعی که مورد سوء استفاده قرار گرفته
اقدام به جرم دادخواهی اشتباهی
رازداری
فصل سوم: ارزشها
ارزشها و عقاید شخصی در مشاوره دارای اهمیت است و می تواند بر تصمیم گیری اخلاقی اثر بگذارد. ارزش های مشاور بخشی از شخصیت اوست. ارزشها یک سری اولویتهایی هستند که منجر به گرایش به عمل به گونه ای خاص می شود.
اخلاقیات حرفه ای: اکثر افراد یک جامعه دارای ارزشهای متعدد مشابهی هستند از طریق این ارزشهای مشترک و اهداف یک حرفه خاص است که اخلاقیات حرفه ای شکل می گیرد.
اخلاقیات: بیانی است از انتظار جامعه از رفتار متناسب فرد، با توجه به کار حرفه ای که انجام می دهد. اولین مسئله اخلاقی این است که مراجعان نیز دارای ارزشهای خودشان هستند. وظیفه مشاور کمک به مراجع است برای یافتن پاسخهایی که با ارزشهای خودشان، بیشترین هم خوانی را داشته باشد.
ده ارزش مهم :
- درک کافی و بیان احساسات 6- بقای خود و تناسب فیزیکی
- مسئول بودن و آزاد بودن 7- داشتن هدف
- گسترش راهی برای کنترل فشار 8- عفو و گذشت
- آگاهی از خود و رشد خود 9- ارضای جنسی منظم
- تعهد به زناشویی و خانواده 10- معنویت و دینداری
مشاور حق آموزش مستقیم ارزشهای خود به مراجع را ندارد. مشاوران به دو نوع عمل می کنند:
- مشاور ارزشهای خود را از طریق اهداف درمانی و شیوه هایی که برای رسیدن به این اهداف بکار میگیرد، مطرح می کند. نقطه نظرات مشاور در مورد آنچه برای مراجعانش می خواهد، با کارکرد سالم و مطلوب، ارزشهای او را نمایان می کند.
- گروهی از مشاوران ارزشهای خود را کاملأ از کارشان دور نگه میدارند و مشاوره برایشان عاری از ارزشهای ایده آل است.
مشاوران چه بخواهند و چه نخواهند، آگاهانه و یا غیر آگاهانه ارزرشهای خود را به مراجع ارائه می دهند. موضوع اخلاقی در اینجاست که نباید ارزشهای خود را به مراجع تحمیل کنند و اصل خودمختاری و استقلال مراجع در هر روش مشاوره ای و ضوابط اخلاقی، قابل احترام است.
فصل چهارم : تصمیم گیری اخلاقی
لازمه حل مشکلات حرفه ای، مهارتهای تصمیم گیری مناسب است.
اخلاق: یک نظام فلسفی است که هدایت و تصمیم گیری معنوی انسانها را در بر دارد.
کینچر معتقد است تصمیم گیری مناسب، نیاز به استقلال و قضاوت اخلاقی دارد. وی به دو نوع قضاوت اخلاقی اشاره می کند:
- قضاوت شهودی: خودجوش و نا آگانانه است. بیشتر بر اساس احساس است تا منطق. بر اساس الگوی اخلاقی رست: فرد طوری عمل می کند که حساسیت اخلاقی آنی داشته، استدلال اخلاقی شهودی خوبی به کار گرفته و آنچه را که فکر می کرده صحیح است، انجام داده است.
- قضاوت انتقادی – ارزیابی: بررسی آگاهانه و عمیق از مسائل اخلاقی. بررسی معیارهای حرفه ای. حل سریع مسئله مبنی بر اصول اخلاقی. بررسی مبتنی بر تعهد به فضایلی که حرفه برای آن ارزش قائل است.
الگوی نه مرحله ای کیچنر برای تصمیم گیری اخلاقی: ( این الگو نیازمند وقت بسیار است)
- حساسیت اخلاقی
- شناسایی نوع مشکل و راه کارها
- مراجعه به نظام نامه اخلاقی و استانداردهای حرفه ای
- بررسی اطلاعات و ادبیات اخلاقی
- به کارگیری اصول اخلاقی مناسب با موقعیت
- مشورت با همکاران و ناظر
- تفکر و تعمق برای تصمیم گیری
- اطلاع به ناظر و اجرای تصمیم
- تفکر و تعمق در عمل
استفاده از این الگو برای مشاوران مدرسه، باعث می شود که درصورت وجود فشار زمانی، مسئولانه تر عمل کنند و فرآیند را تسریع کنند. همچنین این روش به مهار تنش در مواجهه با یک تنگنای اخلاقی کمک می کند.
مرحله اول: حساسیت اخلاقی
با توجه به مشکلات گوناگون حرفه مشاوره و نقش چندگانه ، مشاوران مسائل بسیار مهمی دارند تا درباره آن فکر کنند و مسائل اخلاقی فقط یکی از نگرانی های بیشمار آنهاست. مراجعان همیشه با پای خود به مشاور رجوع نمی کنند و معمولأ مشکلات بغرنجی را برای مشاوران مطرح می کنند. به همین دلیل اغلب مشکلات اخلاقی، آخرین چیزی است که در طی جلسه درمانی به ذهن مشاور خطور می کند. بهترین روش برای بالا بردن حساسیت اخلاقی مشاوران، آموزش رسمی در زمینه اخلاق است. ثبت نام در دوره هایی که هم با محتوای معیارهای حرفه ای و هم با فرآیند تصمیم گیری ارتباط دارد، امکان آگاهی مشاور از مسائل اخلاقی را افزایش می دهد. مشاوران، می توانند حساسیت اخلاقی خود را از طریق ادامه آموزش و تبادل نظر با همکاران رشد دهند.
مرحله دوم: تشخیص نوع مشکل و راهکارهای ممکن
روبرو شدن یک مشاور با موقعیت اخلاقی ایجاب می کند که همه اطلاعات ضروری را سازمان دهی کند. سپس به شناسایی مقوله گسترده مسئله اخلاقی بپردازد. سپس راه های عملی احتمالی که به ذهنش می رسد را فهرست کند. اساسأ بارش فکری مشاور درباره راههای احتمالی برخورد با این موقعیت گزینش بدون سانسور نامیده می شود. مشاوران از راههای موجود راهی را بطور شهودی انتخاب می کنند که در آن ارزشهای اخلاقی فردی شان تصمیم گیری حرفه ای را تحت تأثیر قرار دهد.
مرحله سوم : مراجعه به نظام نامه اخلاقی و استاندارهای حرفه ای
پس از انتخاب گزینه مورد نظر توسط مشاور، رجوع به نظام نامه اخلاقی برای تعیین کاربرد آن گزینه لازم است.
مرحله چهارم: بررسی اطلاعات و ادبیات اخلاقی مربوط به موضوع
مراجعه به کتب و مقالات متخصصان بهداشت روانی که درگیر همان موضوع مشاوره بوده اند. تا از کارهای مشاوران قبلی مطلع شود.
مرحله پنجم : به کارگیری اصول اخلاقی متناسب با موقعیت
نظم و انسجام بخشی به مطالب گذشتگان و آثاری که شباهت به مشکل مشاور داشته است و انتخاب بهترین راه حل . بر اساس کار بیوچمپ و چیلدرس، پنج اصل اخلاقی حاکم بر حرفه های خدمات انسانی:
- خودمختاری یا احترام به استقلال عمل: احترام به آزادی فطری و کرامت هر فرد با حفظ حریم خصوصی افراد.
- عدم آسیب رسانی : با اصول پزشکی مشترک است.
- نیکوکاری : نیکوکاری یا سودمندی به عنوان قبول مسئولیت برای انجام کار خوب است.
- عدالت : وظیفه ای سات برای منصفانه عمل کردن. عدم تبعیض.
- وفاداری : وظیفه شناسی به همکاران و حرفه را در بر می گیرد و ما را ملزم می کند آنچه را انجام دهیم که مورد توافق است.
اصل عدم آسیب به دیگران به گفته فلاسفه بیش از همه ضرورت دارد و در جایی که ایجاب می کند بر اصول اخلاقی دیگر اولویت دارد.
هدف نهایی مشاور یافتن راهی است برای پیروی از همه اصول اخلاقی اما وظیفه نخست او تعیین احتمال آسیب به مراجع است.
مرحله ششم : مشورت با همکاران و ناظر درباره مشکل
مشورت آرامش می آورد و انزوای عاطفی و اخلاقی را که اغلب مشاوران احساس می کنند کاهش می دهد. همکاران همیشه پاسخ های آسان ندارند ولی بینش، تجربه و دلسوزی برای مشارکت را دارند.
در مشورت کردن بجز در مواقع قانونی باید رازداری و حفظ هویت مراجع رعایت شود. اگر مشاور تحت بازآموزی است باید ناظر وی اظهار نظر کند و نظر وی بر نظر دیگر همکاران ارجحیت دارد. مشاورانی که هنوز مجوز خود را کسب نکرده اند باید از معیارهای حرفه ای پیروی کنند و در نهایت افرادی می توانند از طریق کمیته ها بصورت تلفنی مشکلات را بررسی کنند اگر چه آنها راهنمایی حرفه ای نمی کنند ولی مشاوران را در درک نظام نامه ها کمک می کنند.
مرحله هفتم : تفکر و تعمق برای تصمیم گیری
جمع آوری اطلاعات پایان می یابد و دسته بندی شروع می شود و بهترین راه حل اخلاقی انتخاب می شود. مشاوران باید بهای تصمیمات اخلاقی خود را که گاهی باعث استرس و اضطراب بیشتر می شود، بدانند. حتی اگر به قیمت مخالفت با ناظر و عواقب غیر منتظره باشد که در این صورت مشاور باید تمام نیروی خود را در رفع آن بسیج کند. اجرای نظام نامه های اخلاقی مشاوران را در بین همکاران خود فردی قابل احترام نشان می دهد و باعث رضایت آنها می شود.
مرحله هشتم : اطلاع به ناظر و افراد ذیربط جهت اجرای تصمیم
ناظر باید از هر تصمیم مشاور و دلیل آن مطلع باشد. در اجرای تصمیم گیری اخلاقی مشاور باید به یاد داشته باشد زمانی که با مقاومت مواجه می شود، از موارد زیر استفاده کند:
- مشورت با همکاران.
- بازخوانی معیارها یا تألیفات اخلاقی.
شهامت اخلاقی مشاور چنین منشأ دارد:
- ویژگی اخلاقی مشاور.
- سازمان دهی محیط برای کاهش وسوسه.
- عادات.
- اسناد رسمی ثبت شده، یاد داشتهای موردی، یا سایر پرونده ها.
بهترین وسیله حمایتی از مشاور، استفاده از اطلاعات کتبی درباره راه حل مورد قبول و دلیل منطقی برای آن تصمیم است. یادداشتها برداری از فرآیند باید در مرحله دوم با فهرستی از راه حلهای مورد نظر آغاز شود.
مرحله نهم : انعکاس تفکر و تعمق در عمل
تصمیم گیری اخلاقی بدون تفکر و تعمق به پایان نمی رسد. تفکر باعث می شود مشاوران شیوه مسئولانه را شناسایی و خطاهای افکار و اعمال خود را بررسی کنند. این تفکر و تعمق، حساسیت اخلاقی را افزایش می دهد.
معرفی الگوهای تصمیم گیری
نه الگوی متفاوت در تصمیم گیری توسط صاحبنظران ارائه شده است :
- کاربرد موارد اخلاقی با توجه به شرایط هر مراجع، منحصر به فرد است. ( کوری کوری کالانان)
- مبتنی بر بارش فکری مشاور درباره راه حلهای احتمالی در فرآیند تصمیم گیری است. ( فوستر میلر دیویس)
- دارای مراحلی است که در این مراحل عوامل زیر نقش دارند: ارزشهای مشاور، گرایش های نظریه ای، تجربیات درمانی او. ( کیت- اسپوچر کوچر)
- مربوط به کودکان و نیازهای خاص آنهاست که محیط و مسائل چندفرهنگی در آن نقش دارد. (رای، فورنیر و رابرتز)
- ده گام دارد و بر لزوم مشورت با دانش جویان کارآموزان و ایجاد چالش ذهنی برای آنها و ارزیابی تأثیر آن تأکید دارد. ( استدلر )
- شامل مبانی کمک به مشاوراتن برای تصمیم گیری اخلاقی است که این اصول شامل : محرمانه بودن، رفاه مراجع، نظارت، تحقیق، آموزش و مشورت متمرکز است. به افراد متفاوت به گونه ای متفاوت توجه می شود که مشاوران مهمترین گروه هستند. این الگو نقطهمقابل الگوی فوستر است که عدم آسیب رسانی را مهمترین الزام اخلاقی می داند. ( کوری، کیت، رای، استدلر و ولفل)
- به جنبه های روان شناختی اصول و سطوح تصمیم گیری که مشاور را هدایت می کند می پردازد. بر تفکر، احساس و زمینه های تصمیم گیری تأکید دارد. وی فرآیند تصمیم گیری را بر اساس اطلاعاتی که از مشکل بدست آمده است، بر اساس معیارهای خاص مراجع بررسی می کند و در نهایت مجموعه ای از راهکارها را که توسط ناظر و بر اساس مشورت با وی و همکاران بدست آورده است، انتخاب می کند. سپس به ارزشیابی تصمیمات گرفته شده می پردازد. ( تاروید )
- اولین گام ارزشیابی قضاوتهای انجام شده است که توسط مراجع، خانواده ، مشاور یا دیگران که بطور مستقیم تصمیم گیری بر آنها تأثیر دارد می پردازد. عدم آسیب رسانی اصل مهمی در این نظریه نیست و مدافع فرآیندی است که در آن تمام راه حلهای متصل همزمان با در نظر گرفتن دیگر الگوهای ارائه شده مورد توجه قرار گیرد. این الگو بر ارزشهای مستمر در فرآیند تصمیم گیری تأکید دارد. (تیم چاک)
- مشاور باید با اصول اخلاقی آشنا باشد تا بتواند تصمیم دقیق و کارآمد اتخاذ کند و باید با عالمان علم اخلاق مشورت کند. در این اصل، نظارت و مشورت دو رکن اساسی است که نقش مهمی در فرآیند اخلاقی مشاوره ایفا می کنند. تصمیم نهایی با سنجش دقیق مشاور اخذ می شود. فوستر، میلر و دیویس بر اهمیت مشورت در حین فرآیند تصمیم گیری ، تأکید می کنند. آنها مشورت را سنگ زیربنای تمام فرآیند مشاوره می دانند و مشورت مستمر در تسهیل تصمیم گیری حال و آینده را مفید ارزیابی می کنند.
فصل پنجم : رازداری
رازداری محور گسترش اعتماد و رابطه سازنده مشاور و مراجع است و مهمترین موضوع در روابط مشاوره ای محسوب می شود. زیرا مراجع با تکیه بر رازداری مشاور بدون هیچ ترسی از افشای بی دلیل راز خود، مشکلی را با مشاور در میان میگذارد.
رازداری وسیله است جهت امنیت و حفظ حریم شخصی مراجع و استقلال و خودمختاری مراجع را مورد حمایت قرار می دهد.
رازداری هم موضوعی قانونی به شمار میرود و هم موضوعی اخلاقی.
مراجع باید بداند رازداری همیشه مطلق نیست و بعضی اجبارها ممکن است مشاور را ملزم به نقض رازداری کند ولی باید اطمینان داشته باشد صحبت های او بجز مواردی که قانون اجازه داده، و یا ضرورت شغلی ایجاب می کند، هرگز فاش نخواهد شد.
پنج تفاوت در رازداری مشاور و دوست:
- در مشاوره هر موضوع بی اهمیتی نقش راز دارد و باید حفظ شود.
- در مشاوره مسائل کاملأ محرمانه گفته میشود که ممکن است به دوست گفته نشود.
- چون مراجع به مشاور اطمینان دارد بیان نمی کند که این مسائل را با کسی در میان نگذار.
- اگر دوست، نقض رازداری کند، رابطه دوستی خدشه دار می شود ولی در مشاوره عواقب قانونی و حرفه ای دارد.
- رازداری در مشاوره فقط مختص کلمات نیست بلکه شامل تمام رفتارها و هویت مراجعان است.
مشاوران باید راجع به تبادل نظر حرفه ای و درمانی با همکاران نیز مراجع را آگاه سازد.
مشاور نباید در حضور دیگران راجع به مراجعی که کسی او را نمی شناسد صحبت کند. زیرا به شأن خود لطمه می زند.
تأکید بر رازداری و بیان محدودیتها باید در آغاز رابطه صورت گیرد.
رازداری از اصول خودمختاری، وفاداری، نیکوکاری و عدم آسیب رسانی مشتق می شود.
محدودیت های رازداری
- درخواست مراجع برای افشای اطلاعات. اولین محدودیت رازداری بر پایه حق آزادی مراجع است مراجع در صورت تمایا حق افشاگری را نیز دارد. مگر اینکه قانون آن مورد را منع کرده باشد. مثال: بسیاری از مراجعان حق رازداریشان را برای استفاده از بیمه لغو می کنند.
- دستور دادگاه برای دریافت اطلاعات محرمانه.
- شکایت و دادخواهی مراجعان بر علیه مشاوران: اگر مراجع از مشاورش برای غفلت یا نقض قرارداد شکایت کند، به دلیل آغاز یک شکایت، از حق رازداری خود صرفنظر کرده است.
- دادخواهی مراجع بر علیه کسی که برای او مزاحمت ایجاد کرده است. مثلأ فردی که از کارفرما به علت آزار جنسی و صدمات روانی پیش آمده شکایت می کند از حق رازداری خود صرفنظر می کند
- محدودیت های مقرراتی-کشوری: بعضی موضوعات از لحاظ رازداری حرفه ای توسط مقررات ممنوع شده است. مانند: سوء استفاده از کودکان در قانون امریکا.
- مشاوره با مراجعان مبتلا به بیماری های مسری یا واگیردار مانند ایدز.
- مراجعان خطرناک و وظیفه هشدار و حفاظت از آنان: افرادی که برای خود و دیگران خطرناک هستند. در این حالت مشاور باید موقعیت را ارزیابی کند و ضوابط قانونی و اخلاقی را رعایت کند. در زمانی که دچار تردید هستند در صدد مشورت برآیند.
از مشاوران انتظار نمی رود که سلامت شخصی خود را به خطر بیندازند تا از قربانیان دفاع کنند. بلکه انتظار می رود بین مراجع و قربانی میانجی گری کنند.
در قانون هیچ استثنایی برای نقض رازداری در مورد خانواده مشاور نیست . پس حفظ رازداری در خانواده نیز ضروری است.
در مشاوره با کودکان و نوجوانان، افراد صغیر اجازه ندارند موارد پنهان از والدین یا قیمشان داشته باشند. ولی مشاور اصول رازداری با دیگران را کاملأ حفظ می کند.
در گروه درمانی، محدودیت های رازداری باید اعلام شود و بیان کنیم که رازداری تضمین شده نیست.
در خانواده درمانی، اختلاف نظر است . عده ای معتقدند اطلاعات شخصی به هیچ عنوان نباید در اختیار اعضای دیگر قرار گیرد و عده ای دیگر می گویند هیچ اطلاعاتی نباید بصورت خصوصی در خانواده باشد.
فصل ششم : رابطه دوگانه
رابطه دوگانه زمانی ایجاد می شود که مشاور علاوه بر رابطه مشاوره ای، رابطه دیگری با مراجع داشته باشد.
از آنجا که بخشی از مشاوره در گرو ایجاد فضای تعهد و بی طرفی است، خطر عمده ای که در روابط دوگانه ایجاد می شود، این است که روابط غیر حرفه ای در قضاوت حرفه ای مشاور و واکنش مراجع تأثیر بگذارد.
تفاوت زیاد بین نقشها، خطر نارضایتی از نتایج مشاوره را در پی دارد. نقشهای متفاوت، در بردارنده انتظارات متفاوت از فرد است. در نظام نامه بیان می شود مشاوران در حد امکان نباید رابطه دوگانه یا چندگانه با مراجعان داشته باشند. زیرا روابط آنها با مراجعان از لحاظ قدرت و موقعیت برابر نیست .
هرچند رابطه دوگانه ماهیتأ پرخطر است ولی همیشه غیرحرفه ای، غیر اخلاقی و مضر نیست. در برخی موارد ممکن است بجای داشتن خطر بالقوه، منفعت بالقوه داشته باشد.
سه عامل زیربنایی که میتواند به مشاوران در ارزیابی خطر رابطه دوگانه کمک کند:
- تعهد مشاور به افزایش رفاه مراجع: در رابطه دوگانه مشاور نسبت به تمایلاتی که با افزایش رفاه مراجع در تضاد است قرار می گیرد.
- ارزش و اهمیت مشاور و درمانگر برای مراجع: مشاور حداقل در طول تماس حرفه ای، تبدیل به فرد مهمی برای مراجع می شود.
- اختلاف قدرت بین مشاور و مراجع.
مشکلات مشاوره در مناطق روستایی:
- برای پرهیز از رابطه دوگانه امکان دوری محل سکونت و محل کار نیست.
- امکان ارجاع به متخصصین دیگر نیست.
- اگر مراجع و مشاور بطور تصادفی در محل عمومی یکدیگر را ببینند، نگرانی از اشاره به جلسه درمانی هست.
ترکیب روابط شخصی و حرفه ای نوع دیگری از روابط دوگانه است.
دو مبحث قابل تأمل در برقراری روابط شخصی با مراجعان عبارتست از: 1- وابستگی 2- نیاز مشاور
- وابستگی: در جریان مشاوره ، به آسانی و گاهی بصورت اجتناب ناپذیر، وابستگی ایجاد می شود. مراجعان به دلایل مختلفی به مشاور خود وابسته می شوند:
الف) ماهیت رابطه مشاوره ای به گونه ایست که مشاوران ت و اغلب ارتباط گرمی با مراجعان برقرار میکنند.
ب) مراجعان خصوصی ترین را به مشاور میگویند و از کودکی یاد میگیریم راز را شخصی که دوستش داریم در میان بگذاریم.
ج) بعضی از افرادی که به مشاور مراجعه می کنند در دنیا بسیارهستند و خویشاوند و دوستی ندارند که با او مشکلات و مسائلشان را مطرح کنند.
2- نیاز مشاور: مشاور مانند هر انسان دیگر دارای نیازهایی است که باید آنها را شناسایی کند. از جمله: نیاز به تأثیر گذاشتن روی دیگران، نیاز به مراقبت از دیگران، نیاز به قابل دسترس بودن، نیاز به پاداشهای مادی، نیاز به مقام و وجهه اجتماعی، نیاز به نصیحت کردن و پاسخ دادن و نیاز به کنترل کردن دیگران.
مهم اینست که یک مشاور نیازهای خود را بشناسد و بداند که نسبت به چه موضوع هایی آسیب پذیرتر است. اگر نیازهای افراطی مشاور کنترل نشود، جلسه درمان نه تنها سودمند نیست، بلکه ممکن است ضررهای جبران ناپذیری هم برای مشاور و هم برای مراجع داشته باشد.
قبول هدایا از مراجعان
گاهی اوقات مراجعان برای مشاوران هدایایی می اورند. میل یه هدیه دادن دلایل متفاوتی دارد:
- بدست آوردن جایگاه خاص نزد مشاورشان.
- عزت نفس پایین.
- رشوه برای گزارش مثبت.
- قدرشناسی از تجربه موفقیت آمیز.
- نشان دادن ناراحتی از پایان جلسات مشاوره.
اگر هدیه از ضوابط زیر برخوردار باشد، دریافت آن از نظر اخلاقی مانعی ندارد:
- افزایش رفاه مراجع بیش از در معرض خطر قراردادن او باشد.
- به بیطرفی درمانگر لطمه نزند.
- وقوع آن در جلسه مشاوره نادر باشد.
- به عنوان نشانه ای از حق شناسی باشد و از نظر مادی گران نباشد.
معامله و مبادله کالا در مشاوره
روانشناسان معمولأ از پذیرش خدمات، کالا یا سایر هدایای غیر نقدی از بیماران یا مراجعان در ازای خدمات روانشناسی، خودداری می کنند. زیرا چنین توافقاتی باعث ایجاد تعارضات بالقوه، سوء استفاده و تحریف رابطه حرفه ای می شود. صرفأ زمانی معامله می کند که :
- مراجع به لحاظ بالینی، مسئله ای نداشته باشد.
- رابطه سوء استفاده جویانه نباشد.
ممکن است مشاور بترسد اگر از معامله اظهار نارضایتی کند، مشاور، جلسه مشاوره را خاتمه دهد.
به دو دلیل احتمال معامله را بطور کامل حذف نمی کند:
- برای مراجعانی که خدمات رایگان را رد می کنند، معامله میتواند پیشنهاد خوبی باشد.
- در جوامع روستایی و بعضی از خرده فرهنگها، معامله کاملأ رایج است.
قبل از هر گونه معامله ای مشاور باید از انگیزه واقعی معامله مطلع شود.
در روابط دوگانه باید:
- مراجع حق دارد از خطرات احتمالی رابطه دوگانه مطلع باشد. جلب رضایت آگاهانه او لازم است.
- از مراجع بخواهد مرزهای روابط حرفه ای را مشخص کند و هدف از آمدن به جلسه مشاوره را معلوم کند.
- مشورت با همکاران برای اطلاع از مشکلات احتمالی بسیار مفید است.
- هنگامی که رابطه دوگانه مشکل ایجاد می کند و یا احتمال خطر و آسیب احتمالی باشد، بهتر است مشاور کار خود را با نظارت مشاور دیگر انجام دهد.
روابط جنسی با مراجع
در همه سازمانها آنرا محکوم کرده اند. مراجعان معمولأ آسیب پذیرتر از مشاوران هستند.
درمانگرانی که رابطه نامناسبی را با مراجعانی که درباره رازها، ترسها و ... صحبت کرده اند، آغاز می کنند، به اعتماد اولیه آنها آسیب می رسانند.
برقراری رابطه دوگانه در اغلب موارد منع شده و غیر اخلاقی است زیرا قدرت ناعادلانه بین مشاور و مراجع است و امکان سوء استفاده وجود دارد.
فصل هفتم : حقوق مراجعان
اصول اخلاقی برای مشاوران و درمانگران مسئولیت های خاصی ایجاد می کند و برای مراجعان حقوقی را در نظر می گیرد. لازم است جهت تضمین حقوق مراجعان، اطلاعات صحیحی از فرآیند مشاوره به مراجع داده شود این کار هم مشاور و هم مراجع را از انتظارات غیر واقعی حفظ می کند.
رضایت آگاهانه یعنی مراجع فرآیند مشاوره را درک می کند و با میل خود آن را می پذیرد.
مشاوره با تضمین موفقیت یا تسهیل تغییر، انجام نمی شود. مراجعان اغلب تغییراتی را در جلسات مشاوره احساس می کنند که ممکن است در دراز مدت به تغییرات مثبت منتهی شود.
رضایت آگاهانه دو جنبه اساسی دارد:
- مشاور تمام اطلاعات مورد نیاز مراجع را مشخص کند.
- رضایت آزادانه.
برای موافقت آزادانه، داشتن این دیدگاه که مراجع یک موجودی مستقل است که قادر به هدایت زندگی خود می باشد، لازم است.
اصول اخلاق زیر بنایی
استقلال فرد- یکی از اصول اخلاقی که زیربنای رضایت آگاهانه است، احترام به استقلال فرد است
عدالت- عدالت ایجاب می کند همه افراد برای اداره زندگی خود صاحب حق باشند. و عدالت حکم می کند که مشاور شایستگی همه افراد را بپذیرد مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
چگونگی دادن اطلاعات به مراجع : ( شفاهی، کتبی، سمعی یا نوار ویدئو )
این اطلاعات می تواند توسط مصاحبه شونده، مشاور یا درمانگر ارائه شود. میتوان حق الزحمه این جلسات را کاهش داد یا از آن صرفنظر کرد. بیشتر روانشناسان به بحث شفاهی برای رضایت آگاهانه اکتفا می کنند.
بحث شفاهی چند مزیت دارد:
- به مشاور اجازه می دهد عبارات رضایت آگاهانه را با نیازهای فرد، مرتبط و سازگار سازد و این فرآیند را شخصی و انسانی کند.
- شکل شفاهی ممکن است مراجع را بیشتر به پرسش و درگیری در بحث تحریک کند.
ضررهای بحث شفاهی:
- ممکن است شنونده در تمام آن اطلاعات غرق شود و مقدار زیادی از آنچه می شنود، جذب نکند و فراموش کند.
- اگر مراجع مدرک مکتوبی با خود نداشته باشد که به خانه ببرد راهی برای مرور اطلاعات نیست.
- مطالب مکتوب در پرونده مراجع باقی می ماند.
اشکالات فرم مکتوب:
- باید بصورت کاملأ اداری و قبل از ملاقات با مشاور داده شود و از او امضا گرفته شود.
- مراجع ممکن است سواد لازم برای خواندن آنرا نداشته باشد.
- چون فرمها برای همه ثابت است، ممکن است این پیام را برساند که نیازهای فرد نادیده گرفته شده.
درصد کمی از مشاوران به مراجع نوار صوتی و ویدئویی می دهند. بسیار مفید و قابل استفاده هستند. چون:
- مراجع می تواند آنرا به خانه ببرد و در زمان مناسب از آن استفاده کند.
- در مقایسه با فرمهای مکتوب شکل انسانی تری دارد.
- نوارها می توانند اضطراب مراجع را کاهش دهند. زیرا اطلاعاتی را از مشاوره قبل از جلسه میدهد.
کسب رضایت آگاهانه در مشاوره با کودک و مراجعان با ظرفیت شناختی کم:
از نظر قانونی نمی توان به کودک فرصت رضایت آگاهانه را داد و باید از والدین یا قیم آنها خواست. البته کودکانی که به دوره نوجوانی نزدیک می شوند ظرفیت شناختی بیشتری برای انتخاب دارند.
برای بزرگسالانی که ظرفیت شناختی کمتری دارند، یک فرد از خانواده این نقش را بر عهده می گیرد. یا دادگاه برای او قیم تعیین می کند.
بررسی نشان میدهد مراجعینی که فرآیند رضایت آگاهانه را مسئولانه تر تجربه کرده اند، خودآشکارسازی بیشتری دارند و انتظارات خوش بینانه تری از نتیجه مشاوره دارند.
مراجعین سالمند درمانگرانی را که رضایت آگاهانه را با دقت بیشتری انجام میدهند، قابل اعتماد تر و ماهرتر می دانند.
نقش قراردادها در حمایت از حقوق مراجعان:
قرارداد درمانی شیوه ای جهت حمایت از حقوق مراجع ، شرکت فعال او در درمان و ارتقای رابطه درمانی است. قرارداد مورد توافق، انتظارات و مرزهای درمانی را تعیین می کند. قرارداد از ایجاد درک اشتباه درباره مسئولیتها، روشها و درمان جلوگیری می کند.
قرارداد بهتر است پس از شروع جلسه مشاوره ای و توضیح مراجع درباره مشکل و انتظاراتی که از جلسه درمانی دارد مطرح شود.
اریک برن می گوید: قرارداد تعهدی دو طرفه است برای انجام یک رشته اقدامات تعریف شده.
برن سه سطح از قرارداد را معرفی کرد:
- قرارداد اجرایی.
- قرارداد حرفه ای یا تخصصی.
- قرارداد روانشناختی.
قرارداد اجرایی: در مورد تمام الزامات عملی مثل: زمان، مکان، طول مدت، هزینه ها، تغییرات، توافق با موسسات یا اشخاص، رازداری و محدودیتهای ان است.
زمان، مکان و طول مدت- وقتی جلسات مانند کلاس درس در زمان و مکان ثابتی باشد، مراجع احساس امنیت بیشتری می کند و میتواند احساسات عمیق خود را ابراز کند.
هزینه ها- هر بحثی در این خصوص باید قبل از اینکه مراجع متحمل هزینه شود باید انجام شود.
تغییر در قرارداد- این امر یا از قبل و یا بر حسب نیاز مراجع انجام می شود.
توافق با موسسات یا اشخاص- هر گونه مداخله با سازمان یا فرد باید به وضوح مورد توافق قرارگیرد.
رازداری-مراجع میتواند انتخاب کند مسائل حساس زندگی را بصورت خصوصی فقط با مشاور بیان کند.
قرارداد حرفه ای یا تخصصی: این قرارداد اهداف و وظایف را مشخص می کند و چگونگی سیر پیشرفت را نشان می دهد. مراجع و مشاور بر روی مشکل توافق کرده و بر کار متمرکز می شوند. ممکن است قرارداد اولیه با گذشت زمان توسعه یافته و یا تغییر کند. در قرارداد مشاور باید بپذیرد که مراجع فعال و مسئول است و نباید تمام مسئولت جلسه را بر عهده گیرد. برن قراردادهای درمانی را به دو نوع تقسیم کرد:
- قرارداد محکم و قاطع: هدف به وضوح در رفتار فرد تعریف می شود. تا شش ماه شغلی برمیگزینم
- قرارداد منعطف و ملایم: مشاور در قرارداد اولیه می پذیرد که موقعیت مراجع را "کشف" کند.
ممکن است مشاور و مراجع در قرارداد به این نتیجه برسد که در هر جلسه بر سر موضوع همان جلسه با هم به توافق می رسند.
قرارداد روان شناختی: مربوط به انتظارات گفته نشده و غالبأ ناخودآگاه است که منجر به نوعی توافق ضمنی می شود و پیامدهای مثبت و منفی ای به همراه دارد:
- قرارداد روانشناختی مثبت: مشاور در آغاز نمشاوره یک احترام معنوی و اعتماد متقابل برقرار میکند و به مراجع اطمینان می دهد که مطالب خود را آزادانه در میان گذارد و آنچه را که میگوید، شنیده شده و به آن توجه می گردد. این یک ارتباط یا پیوند ناگفته است که چشم انداز مثبتی روی مشاوره می گذارد.
- قرارداد روانشناختی منفی: دو حالت وجود دارد.
الف) اگر تشخیص داده نشود، میتواند بر مشاوره تأثیر منفی بگذارد و پیامدهای ناخواسته به دنبال داشته باشد. مثلأ مراجع ممکن است با این هدف بیان نشده به اتاق مشاوره بیاید که مشاور همسر او را از طلاق منصرف سازد.
ب) مشاور نه بر اساس هوشیاری خودآگاه خود بلکه بر اساس تجربیات گذشته خود و ارتباط فبلی عمل می کند. مثلأ مردی که از صمیمیت و نزدیکی وحشت دارد، ناخودآگاه میخواست و توقع داشت که مشاور او با تحکم و عصباتیت با وی برخورد کند.
فصل هشتم : صلاحیت مشاور
هرچند آموزش و تجربه میتواند راهنمای مفیدی برای تعیین صلاحیت مشاور باشد، با این حال یک مشاور با صلاحیت علاوه بر داشت مدرک تحصیلی قابل قبول، به کسب تجربه کافی، نیز برای اخذ پروانه اشتغال نیاز دارد. و برای بروز کردن صلاحیت خود باید مداوم در برنامه های جدید آموزشی و کسب مهارت شرکت کند. سه عامل در صلاحیت مشاور نقش دارد: 1) دانش 2) مهارت 3) پشتکار
دانش: دانش مستلزم برخورداری از اطلاعاتی است که هم فراگرفته شده است و هم مجموعه ای از استانداردها یا معیارهای عینی برای ارزیابی نظریه و پژوهش جدید است.
از آنجا که دانش در حالت سکون نیست و تحقیق بر رفتار بشر همیشه اطلاعات جدیدی را آشکار می سازد، یک مدرک فارق التحصیلی، حتی با یک برنامه معتبر فقط نقطه آغازی برای صلاحیت مشاور است. اکثر پژوهشگران معتقدند نیمی از اطلاعات متخصصان سلامت روان، بعد از یک دهه منسوخ و بلااستفاده می شود. لذا تداوم آموزش برای اعضا الزامی است.
مهارت: مهارت نه تنها با شناخت روش های درمانی، بلکه در مداخلات درمانی با مراجعان واقعی، کاربرد موفقیت آمیزی دارد. در یک مفهوم کلی مهارت یعنی صلاحیت قضاوت درباره مداخلاتی که در یک موقعیت خاص، مناسب ترین شیوه است.
دو نوع مهارت مطرح وجود دارد:
- مهارت بالینی: توانایی پرسیدن سئوالات باز و بررسی دقیق جنبه های ناخوشایند مشکل مراجع .
- مهارت فنی: توانایی حساست زدایی مراجع با استفاده از آزمون اضطراب یا نظارت بر آزمون هوش است.
چون دامنه نوسانات مسائل بشری که افراد را به مشاوره می کشاند بسیار متنوع است و ارائه صلاحیت در همه موارد غیر ممکن است . مشاوران باید کارشان را به زیر مجموعه ای از مشکلات و یا جمعیت ها محدود کنند.
پشتکار: پشتکار، توجه مداوم به نیازهای مراجع است و نیازهای مراجع را مقدم بر نیازها و علائق دیگران در در نظر بگیرد. این توجه تا پایان مشاوره تداوم می یابد. پشتکار به این معناست که متخصص تمایل دارد برای کمک به مراجع سخت کوشش کند و این آمادگی را دارد که اگر احساس کند قادر به کمک شایسته به مراجع نیست، او را به دیگری ارجاع دهد. این توجه در دانش فرد ریشه دارد و تنها مشاورانی که توانایی ها و محدودیت های خود را درک کرده اند می توانند واقعأ کوشا باشند.
پشتکار در رضایت مشاور از پرداختن به تحقیق و مطالعه بیشتر درباره مشکل و مشورت با همکاران درباره موضوع نیز آشکار می شود.
یک مشاور کوشا به پی گیری مشکل مراجعی که جلسات درمان او پایان یافته ، جهت بررسی اثرات طولانی مدت مداخلات علاقمند است. این اطلاعات می تواند به مراجعان قبلی و مراجعان آینده نیز کمک کند.
پشتکار به این معنی است که مراجع علاقمند است برای کمک به هر مراجع و نیز برای رشد و اصلاح مهارتهای خود با سرعت عمل بیشتری کار کند.
بنابراین صلاحیت حرفه ای انرژی عاطفی و منطقی زیادی میطلبد.
صلاحیت به عملکرد حرفه ای مشاور اشاره دارد نه به توانایی های او . یک فرد ممکن است توانایی ایفای یک وظیفه را بطور شایسته داشته باشد ولی صلاحیت لازم را در انجام وظیفه مشاوره نداشته باشد.
توانایی و قابلیت شرط لازم برای صلاحیت است ولی کافی نیست.
فرسودگی حواس پرتی استرس عواملی هستند که به صلاحیت مشاور لطمه میزنند.
فصل نهم : آموزش مشاور
برنامه های آموزشی مشاوران فقط به تحصیلات دانشگاهی محدود نمی شود بلکه آموزشهایی در جهت کسب مهارت و تجربه عملی و به روز رسانی معلومات لازم است.
حرفه مشاوره در علوم و رشته های زیر ریشه دارد:
راهنمایی شغلی، روان شناسی، سنجش و اندازه گیری، بهداشت روانی، نهضت اصلاحات اجتماعی.
پیشنهادات هولیس در زمینه کارهای عملی و کارآموزی:
- برنامه آموزشی نباید تنها به تخصص و اخذ مدرک محدود شود. دانشجو باید بطور عملی با مراجع درگیر شود و تجارب عملی بیاموزد.
- واحد های عملی و کارآموزی باید افزایش یابد.
- با توجه به تنوع درمان، مشاوران باید با استادان گوناگون، برنامه های بیشتری بیاموزند.
- دانشجو باید در صدد کسب مهارت عملی بیشتری در حرفه خود باشد.
- برنامه کلینیکی و تجربه بالینی باید بصورت چرخشی و نوبت کاری در ساعات مختلف و ایام تعطیل نیز دایر باشد.
ناظران و استادان باید به مسائل زیر توجه کنند:
- چندفرهنگی بودن.
- کار در مراکز کلینیکی و مراقبتی.
- پاسخگویی.
- فن آوری. استفاده از اینترنت و آموزشهای راه دور و ...
جهت کار در مراکز کلینیکی، برنامه های آموزشی زیر پیشنهاد می شود:
- آموزش شیوه های درمان کوتاه مدت.
- آموزش مهارتهای مدیریتی و اجرایی.
- آموزش برنامه های درمانی.
- آموزش خدمات در مراکز مراقبتی و کلینیکی.
- درمان گروهی.
به سه دلیل ممکن است دانشجو از برنامه آموزشی اخراج شود:
- دانشجو دچار مشکلات روانی شود. به گونه ای که رفاه او به خطر افتد.
- مردودی مرتب در دروس دانشگاهی. هنوز هم اعتقاد بر این است که امتحانات کتبی عینیت بیشتری از مشاهدات بالینی دارد.
- دانشجو مسائل اخلاقی و ضوابط حرفه ای را اعایت نکرده باشد و منجر به ایجاد مشکلاتی برای مراجعان شود.
نقشها و کارکردهای مربوط به حرفه مشاوره:
- مشاوره با گرایش مدرسه: به نیازهای دانش آموزان در مراکز و مقاطع مختلف می پردازند.
- مشاوره با گرایش شغلی: در صنایع و سازمانهای دولتی. آموزش کارکنان، بازآموزی و نگهداری شغل
- مشاوره در محیط های نظامی جهت پیشرفت شغلی و یا انتخاب شغل مجدد.
- در محیط های بیمارستانی و کلینیکهای خصوصی و دولتی.
- مشاوره کودکان، نوجوانان و بزرگسالان.
فصل دهم : نظارت مشاوره ای
ناظر، فردی است که به مشاور کمک می کند ابعاد بسیار مهم مشکل مراجعش را طبقه بندی کند و روشهای مناسبی را جایگزین روشهای سابق کند. مشاور، مراجع و ناظر، بر رفتار یکدیگر تأثیر می گذارند.
نظارت مشاوره ای اصطلاحی است که در سرتاسر متون مشاوره یافت می شود. از دو واژه Super به معنای "برتر" و Vision به معنای "دید" تشکیل میشود. این واژه به معنای سرپرستی ، بازدید و نظارت است و اشاره به این امر دارد که نظارت، فرآیندی است که در آن یک شخص مجرب (ناظر) با آموزشهای خاص و متناسب، به مشاوران تحت نظر خود، رسیدگی می کند.
نظارت یک فرآیند رشد شخصی و حرفه ای است که در آن ناظر، مشاور را به چالش وامیدارد و تشویق میکند که به سطوح بالاتری از شایستگی و صلاحیت دست یابد. ناظر علاوه بر تشویق، رشد حرفه ای و آموزش مشاوران، به عنوان ابزار ارزیابی صلاحیت و توانمندی مشاور نیز هست.
تفاوت نظارت اداری و نظارت بالینی:
این تفاوت مربوط به وظایفی است که انجام می دهند و نقشهایی که برمیگزینند.
نظارت اداری در سازمان های اداری یا اجرایی صورت میگیرد که ناظر به فرد تحت نظارت کمک می کند تا بطور موثر به عنوان بخشی از سازمان انجام وظیفه کند. که معمولأ بر مسئولیتهای سازمانی، ثبت موردی، ارجاع ها و ارزیابی های انجام شده نظارت دارد.
نظارت بالینی مشاوره ای در ارتباط با خدماتی است که مراجع دریافت می کند. در نظارت بالینی ناظر بر اموری چون: رفاه و سعادت مراجع، رابطه مشاوره ای، ارزیابی سنجش ، تشخیص و مداخلات درمانی، پیش آگهی و فنون ارجاع تأکید دارد.
ویژگی های نظارت
- نظارت مشاوره ای، توسط مشاوران موفق و باتجربه صورت می گیرد.
- نظارت مشاوره ای به گونه ای انجام می شود که منجر به رشد و ترقی حرفه ای شود.
- نظارت مشاوره ای بر کار دانشجویان مشاور و یا مشاوران فعال از طریق مجموعه ای از فعالیتهای نظارتی که شامل مشورت، آموزش و ارزیابی است صورت میگیرد.
نقش ناظر
ناظر، متخصص ماهری است که می تواند همکاران کم تجربه تر و کارآموزان را هدایت کند. کارآموزان را توسط ارتقای دانش، انتقال یادگیری از محیط های آموزشی به محیط های واقعی که حرفه در آنجا تجربه می شود، هدایت می کنند.
ویژگی های ناظر
دارای درجه دکترا و تحصیل کرده دانشگاه هستند. در محیط های تخصصی به تبحر رسیده اند. به عقیده برادلی و لادانی، یک ناظر حرفه ای باید شرایط زیر را دارا باشد:
- متخصص متعهد و جدی باشد که مشاوره و نظارت شغل دائمی او باشد.
- فعال و پرانرژی و دارای اهداف عالی باشد. در امر نظارت خودخواه عمل نکند و نسبت به توسعه و تداوم خدمات یاورانه، متعهد باشد.
- دارای ویژگی همدلی، احترام، عینیت و عمل گرایی باشد و خصوصیاتی نظیر اصالت، مواجهه و فوریت را داشته باشد.
- نگران رشد و رفاه فرد نظارت شونده (کارآموز) باشد و نیز رفاه و سلامت مراجع را درنظر بگیرد.
- صداقت، جرأت و ش » مشاهده ادامه مطلب
ویژگیهای یک ازدواج سالم
جامعهشناسان و روانشناسان مختلفی در بررسی ازدواجهای سالم، ویژگیها و مهارتهایی را برای کسانیکه میتوانند روابطی موفق و رضایتبخش داشته باشند، مشخص کردند.
این افراد:
1. فلسفهای سالم از زندگی با ایدآلهای مشخص دارند.
2. دوستی، احترام ، عشق بین آنها هر روز بیشتر میشود.
3. علایق و فعالیتهای مشترک زیادی دارند.
4. از همراهی یکدیگر لذت می برند.
5. اعتمادپذیر هستند و میتوانند اعتماد کنند، صادق و در عین حال موقعیتشناس هستند.
6. به یکدیگر وابسته اند.
7. از موفقیتهای همدیگر احساس غرور کرده و همدیگر را از ته دل تحسین میکنند.
8. به کار یکدیگر علاقهمند بوده و به آن احترام میگذارند.
9. در تصمیمگیریها مشارکت میکنند.
10. سعی میکنند کارهای خستهکننده و یکنواختی مثل کارهای خانه را با هم تقسیم کرده و آن را برای هم جذاب کنند.
11. امید و آرزوهایی واقعبینانه مرتبط با اهدافی قابل دستیابی دارند.
12. مسئولیت تصمیمات و رفتارهای خود را میپذیرند.
13. اگر لازمه رسیدن به اهدافشان ادامه تحصیل است، صبورانه ازدواجشان را برای این منظور عقب میندازند.
14. مشکلات را چالشهایی می بینند که باید بر آن فائق آیند.
15. قبل از تصمیمگیری نهایی برای انتخاب همسر، حداقل سه مورد دیگر را نیز بررسی و به طرق غیرمخرب برهم خوردن روابط را تجربه کرده اند.
16. میتوانند با وضعیت مالی موجود خود زندگی کنند.
17. از ضعفهای خود مطلع بوده و برای تغییر تلاش موثر نشان میدهند.
18. از انتقاد به طور هوشمندانهای استفاده میکنند اما تعادل را اینطور برقرار میکنند که تحسینها بیشتر از انتقادات باشد.
19. انسانهایی «واقعی» هستند.
20. میدانند که روابط رو به رشد به افراد کمک میکند به خود مطمئنتر شوند.
21. در فعالیتهای سالم فیزیکی شرکت میکنند--خوب غذا می خورند، ورزش میکنند و به اندازه کافی می خوابند.
22. کمتر از طعنه و کنایه استفاده میکنند، کمتر غر میزنند و شکایت میکنند.
23. از حرف زدن و گوش دادن به هم لذت میبرند، حتی اگر در مورد موضوعاتی باشد که باهم اختلافنظر دارند.
24. عشقشان جنونآمیز و عجلهای نیست (بیش از ۶۰ درصد از طلاقهای زودهنگام به علت ازدواج عجلهای است که در آن زوج بسیار جوان بوده، آشنایی زیادی با هم نداشته و مدت زمان نامزدی کوتاه بوده است.
25. همدل هستند و برای برآوردن نیازهای همدیگر تلاش میکنند.
26. با هم فرار نکرده اند (80 درصد زوجهایی که با هم فرار میکنند، طلاق میگیرند.
27. به همان اندازه که دوست دارند در رابطه دریافتکننده باشند، دهنده هستند.
28. از دوران نامزدی خود برای آشنایی کامل و رشد هرچه بیشتر عشقشان استفاده میکنند.
29. به دقت مشکلات و مسائلی که برایشان پیش میآید را بررسی میکنند، معایب و مزایای همه انتخابها را در نظر میگیرند. میگنا دات آی آر.سعی نمیکنند درمورد مسائل مهم رابطهشان، با عجله نتیجهگیری کنند.
30. با احترام و محبت ازدواج میکنند نه از روی دلسوزی.
31. خانوادههای همدیگر را باوجود اشکالاتشان، دوست دارند.
32. در طول دوران نامزدی درمورد مسائل مختلف جنسی بحث میکنند.
33. از شوخی و شوخطبعی به صورتی درست و غیرمخرب استفاده میکنند.
34. از میزان محبت ارائه شده در رابطهشان راضی هستند.
35. سعی میکنند خصوصیات اخلاقی که برای همسرشان آزاردهنده است را تغییر داده و اصلاح کنند.
36. سعی نمیکنند بیش از حد به اشتباهات گذشته بپردازند، نگاهشان به آینده است تا چنین مواردی دیگر پیش نیاید.
37. قدرت بخشیدن دارند و از طرف همسرشان نیز بخشوده میشوند.
فوايد اجتماعی ازدواج سالم
مزاياي ازدواج براي كودكان و نوجوانان:
تحقيقات نشان ميدهد كه كودكاني كه در آغوش گرم خانواده بزرگ مي شوند برتريهاي بيشتري نسبت به سايرين دارند كه از جمله آنها ميتوان به موارد زير اشاره كرد: احتمال ورود آنها به دانشگاه بالاتر است.
از نظر آكادميك بچههاي موفقتري هستند.
از نظر جسمي سالمتر هستند.
از نظر عاطفي سالمتر هستند.
احتمال خودكشي در آنها كمتر است.
ناآرامي ها و ناهنجاريهاي كمتري را در مدرسه از خود نشان ميدهند.
احتمال كمتري وجود دارد كه قرباني سوءاستفادههاي جنسي شوند.
كمتر از مواد مخدر استفاده ميكنند.
كمتر مرتكب جنايت ميشوند.
ارتباط بهتري با پدر و مادر خود دارند.
وقتي ازدواج كردند احتمال طلاق كمتر است.
پيش از ازدواج حامله نميشوند و يا كسي را بارور نميكنند.
كمتر مبتلا به بيماريهاي جنسي ميشوند.
در زمان نوجواني از نظر جنسي فعال نميباشند.
در فقر بزرگ نميشوند.
مزاياي ازدواج سالم براي خانمها:
تحقيقات نشان ميدهد كه خانمهايي كه در يك ازدواج سالم هستند نسبت به خانمهايي كه در ازدواجهاي ناموفق هستند، مزاياي بيشتري دارند، از جمله:
از ارتباط خود راضيتر هستند
از نظر احساسي سالمتر هستند
از نظر مالي غنيتر هستند
كمتر قرباني خشونت، سوءاستفادههاي جنسي و يا ساير جرمها ميشوند
تلاش كمتري براي خودكشي انجام ميدهند
از موادمخدر استفاده نميكنند
كمتر دچار بيماريهاي آميزشي ميشوند
زيرخط فقر به سر نميبرند
با فرزندان خود ارتباط بهتري برقرار ميكنند
از نظر جسماني سالمتر هستند
مزاياي ازدواج سالم براي مردها:
تحقيقات مزاياي بسيار زيادي را در مورد مرداني كه در يك ازدواج سالم هستند نسبت به ساير آقايان يافته است. به نمونههاي زير توجه كنيد:
عمر طولانيتر
سلامت جسماني
تامين مالي
اشتغال بلندمدت
دستمزد بالاتر
داشتن ارتباط بهتر با فرزندان
ريسك كمتر در روي آوردن به موادمخدر و مشروبات الكلي
داشتن ارتباط جنسي رضايتبخشتر
احتمال كمتر در ارتكاب به جرم و جنايت
احتمال كمتر در ابتلا به بيماريهاي آميزشي
احتمال كمتر در خودكشي
مزاياي ازدواج سالم براي اجتماع:
زماني كه در جامعه درصد افرادي كه در يك ازدواج سالم هستند، بيشتر شود، مزاياي بيشماري نيز به همراه آن به اجتماع وارد ميشود. موارد زير از نمونههاي آن ميباشد،
داشتن شهروندان سالم از نظر فيزيكي
دارا بودن شهروندان سالم از نظر احساسي
بالا رفتن درصد افراد تحصيلكرده
كاهش خشونتهاي خانوادگي
كاهش آمار جرم و جنايت
كاهش بارداري در نوجوانان
كاهش ميزان ارتكاب به جرم در جوانان و نوجوانان
بالا رفتن ميزان مالكيت ملكي
كاهش ميزان مهاجرت
افزايش ارزش داراييهاي افراد
كاهش نياز به خدمات مشاوره خانوادگي.
آشنایی با 10 شاخص برای ازدواج سالم
یک ازدواج سالم و مستحکم به بخت و اقبال یا عشق مربوط نیست، بلکه نیاز به تلاش و سازگاری دارد.
برخی از عواملی که در یک ارتباط سالم نقش دارند، ثابت هستند، یعنی چیزهایی که شما نمیتوانید آنها را تغییر دهید. اما عوامل دیگری هستند که میتوانید با کار کردن بر روی آنها رابطهتان را بهبود بخشید. شناختن این عوامل برای هر کسی که ازدواج کرده یا قصد ازدواج دارد، مهم است.
این عوامل در این 10 شاخص ازدواج سالم فهرست شدهاند:
1 برقرار ارتباط درست: زوجهای خوشبخت با یکدیگر صحبت میکنند و به حرف یکدیگر گوش میدهند. این زوجها میدانند که عوامل بیرونی که باعث حواسپرتی میشوند یا عواطف فرد اثر میگذارند، مانع ارتباط درست میشوند، و راههایی را پیدا میکنند تا هنگامی که خودشان و همسرشان آماده هستند، بر این عوامل غلبه کنند.
2برخورد با تعارضها و اختلافات به شیوه مثبت: پرهیز از بیان اختلافات و تعارضها عامل شماره یک طلاق است. روابط مستحکم زن و شهر به توانایی آنها بر غلبه بر این اختلافات به شیوهای مثبت بستگی دارد.
3داشتن انتظارات واقعی: هنگامی دو نفر برای اولین بار دیدار میکنند، حداکثر تلاششان را میکنند تا خطاهایشان را بپوشانند. این شیوهای عادی است، اما زن وشوهر باید بدانند با گذشت زمان، خود "واقعی" شخص بروز خواهد کرد.
روابط بین دو فرد در طول زمان تکامل پیدا میکند، اما داشتن انتظارات غیرواقعی از همسر، یا از رابطه با او، باعث ایجاد استرس غیرضروری میشود.
4 توجه کردن به جزئیات زندگی همسر: افرادی که ازدواجهای پایداری دارند به خوبی همسرشان را میشناسند.میگنا دات آی آر. آنها از وقایع عمده زندگی گذشته همسرشان خبر دارند، و از چیزهای دلخواه و چیزهای مورد تنفر او، امیدها و نگرانیهایشان آگاهی دارند. و این اطلاعات را با تغییرات دنیای همسرشان به روز میکنند.
5تجربه کردن واکنشهای دوجانبه مثبت بیشتر نسبت به واکنشهای منفی: برخی از پژوهشها نشان دادهاند در ازدواجهای موفق تعداد واکنشهای مثبت 5 برابر بیش از واکنشهای منفی است. دادن پاسخ مثبت به خواسته همسر برای توجه کردن به او - چه سوالی داشته باشد، چه دست کمک به سوی شما دراز کند، چه تنها یک نگاه به شما باشد- رابطه شما را مستحکمتر میکند.
6ایجاد اعتماد: اعتماد به تدریج ساخته میشود، اما برقرار روابط صادقانه و عمل کردن به وعدهها باعث تسریع ایجاد اعتماد میشود.
7 گذراندن وقت با یکدیگر: داشتن تجربههای مشترک راهی خوبی برای تقویت رابطه با همسرتان است. زوجهایی که به انجام کارهایی میپردازند که که هر دو از آن لذت میبرند یا وادار میشوند که کارهایی را با هم انجام دهند- رابطه سالمتر و قویتری دارند.
8 ارزشهای مشترک: زوجهایی در شروع زندگی طیف گستردهای از ارزشهای مشترک دارند- در مورد چیزهای مهم در زندگی توافق دارند- بخت بیشتری برای ایجاد رابطه مستحکم دارند.
9 مسئولیتهای مشترک: هم زن و هم شوهر برایی پرورشدادن رابطهشان، حفظ جریان آرام امور خانه و کار کردن برای رسیدن به اهداف مشترک متعهد هستند. اینکه تنها یکی از دو همسر بار این مسئولیتها را به دوش بکشد، باعث ایجاد نارضایی میشود.
10سازگاری با تغییر: افراد و رابطهها در طول زمان دگرگون میشوند. باید انتظار این تغییرات را داشته باشید، نه اینکه از انها بترسید. انتظارات افراد از رابطه دوجانبه ممکن است تغییر کند. همسران لازم است توانایی صحبت کردن در مورد این تغییرات و یافتن راههایی برای سازگار شدن با آنها را داشته باشند.
تاثیر آلودگی هوا بر مغز انسان
بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی در میان 20 شهر آلوده ی جهان (از نظر میزان ریزگرد) 7 شهر از ایران نیز حضور دارند. بنابراین جای تعجب ندارد که افراد نگران سلامتی خود و تاثیرات مخرب آلودگی هوا باشند. در مقاله ی پیش رو به بررسی تاثیرات نوروسایکالوژیک آلودگی هوا بر روی مغز انسان پرداخته شده است
مقدمه
محققان به خوبی از نقش آلودگی هوا در ایجاد بیماری های قلبی- عروقی، تنفسی و افزایش مرگ در سنین کودکی آگاهی دارند. با این حال تحقیقات بر روی تاثیر آلودگی هوا بر شناخت و سلامت روانی سابقه چندانی ندارد. امروزه تحقیقات بسیاری نشان داده اند که آلاینده ها می توانند تاثیرات بسیار مخربی بر روی مغز بگذارند. بر اساس گزارش WHO 7 شهر از ایران در میان 20 شهر آلوده ی جهان ( بر اساس میزان ریزگردها) حضور دارند. بر این اساس توجه به تاثیرات آلودگی هوا در کشورمان می تواند از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد
در تصویر بالا نمونه ای از شاخص آلودگی هوا، بر اساس استاندارد EPA را مشاهده می کنید. این استاندارد وضعیت آلودگی هوا را بر مبنای 6 آلاینده تبیین می کند که عبارتند از مونوکسید کربن، اوزون، دی اکسید نیتروژن، دی اکسید سولفور، ذرات با ابعاد کوچکتر از 5/2 میکرومتر و ذرات با ابعاد کوچکتر از 10 میکرومتر. تحقیقات در زمینه ی آلودگی هوا عموما بر اساس این شش آلاینده انجام می گیرند
نمونه ای از بررسی بر روی بزرگسالان
جنیفر رو دریافت که در سنین پیری خانم هایی که بیشتر در معرض آلودگی هوا قرار گرفته اند در مقایسه با خانم های همسال خود، دچار کاهش عملکرد شناختی بیشتری می شوند. او اطلاعات 19000 خانم 70 تا 80 ساله را از سراسر آمریکا جمع آوری کرد و بر اساس مکان زندگی آن ها در طول 14 سال گذشته میزان قرار گرفتن افراد در معرض آلاینده ها را تخمین زد. او به این نتیجه رسید که قرار گیری بلند مدت در معرض آلودگی هوا به طرز معناداری کاهش عملکرد شناختی افراد در سنین پیری را افزایش می دهد. در تحقیقی دیگر ملیندا پاور و همکارانش به بررسی رابطه ی کربن سیاه ( نوعی ریزگرد که ناشی از احتراق موتورهای دیزلی است) و توانایی شناختی در 850 مرد مسن در بوستون پرداختند. آن ها با توجه به محل زندگی افراد، میزان قرار گیری هر فرد در برابر کربن سیاه را تخمین زدند. نتایج نشان داد افرادی که در معرض کربن سیاه بیشتری بودند با کاهش توانایی های شناختی مواجه شده اند
نمونه ای از بررسی بر روی کودکان
تحقیقات همچنین نشان داده اند که آلودگی هوا می تواند بر روی شناخت در کودکان نیز تاثیر بگذارد. فرانکو ساگلیا و همکارانش به بررسی بیش از 200 کودک از تولد تا 10 سالگی پرداختند. آن ها دریافتند کودکانی که در معرض کربن سیاه بیشتری قرار می گیرند نمرات پایین تری در آزمون های حافظه و هوش کلامی کسب می کنند. اخیرا فردریکو فررا کودکان شهر نیویورک را از پیش از تولد تا 7 سالگی مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیقات او نشان می دهد که قرار گرفتن در معرض نوعی آلاینده به نام هیدروکربن آروماتیک چندحلقه ای می تواند سبب نقص در توجه و نشانگان اضطراب و افسردگی شود
نمونه ای از تحقیقات حیوانی
رندی نلسون با تحقیق بر روی موش ها به بررسی تاثیرات آلودگی هوا بر روی مغز پرداخت. او به همراه لورا فانکن موش ها را 5 بار در هفته به مدت 8 ساعت در معرض ریزگردها قرار داد. بعد از گذشت 10 ماه آن ها دریافتند که موش هایی که در معرض هوای آلوده قرار گرفته اند نسبت به سایر موش ها به زمان بیشتری برای یادگیری تکلیف ماز نیاز دارند. این موش ها همچنین نشانه های افسردگی از خود به نمایش می گذاشتند. به عنوان مثال در آزمون شنا از سریع شنا کردن ممانعت کرده و دیگر آب شیرین نمی نوشیدند، در حالی که در گذشته این کار برای آن ها جذاب بود. هر دو رفتار با استفاده از ضدافسردگی ها وارونه شد. همچنین موش هایی که در معرض هوای آلوده قرار گرفته بودند نمرات بالاتری در آزمون پاسخ های افسرده وار کسب کردند. برای درک دلیل این تغییرات نلسون مغز موش های دو گروه را به یکدیگر مقایسه کرد و به نتایج جالبی دست یافت. موش هایی که در معرض آلاینده ها بودند، مقادیر بیشتری از سیتوکین در مغرشان داشتند. سیتوکین ها ملکول های سیگنال دهنده ی سلولی هستند که پاسخ های التهابی بدن را تنظیم می کنند. طبیعی است که او با التهاب بسیار بیشتری در مغز این موش ها مواجه شد. همچنین او با تغییرات عجیبی در سلول های هیپوکامپ موش ها رو به رو شد، منطقه ای که نقش مهمی در حافظه ایفا می کند. این موش ها دارای پیچیدگی دندریتی کمتری در بخش هیپوکامپ بودند که این معنای حافظه ی ضعیف تر است
در جدول زیر برخی از آثار روانشناختی آلاینده ها ذکر شده است. در ادامه به صورت جزئی تر به نقش ریزگردها، اوزون و فلزات اکسید شونده خواهیم پرداخت
اوزون
کاهش نورون های دوپامینرژیک - کاهش فعالیت حرکتی - افزایش رفتار های منجمدانه - کاهش رفتار های جستجوگرانه - افزایش پروکسید لیپید - تباهی نورونی - آسیب به پیاز بویایی - آسیب به حافظه
مونوکسید کربن (CO)
کاهش میزان اکسیژن سلول های بدن - افزایش مشکلات قلبی
دی اکسید سولفور (SO2)
ایجاد مشکلات تنفسی - دخیل در اختلالات نورودژنراتیو و استرس اکسیداتیو
سرب
کاهش توانایی های شناختی - افزایش زمان واکنش - عملکرد ضعیف تر در تفکر منطقی - پرخاشگری - رفتارهای افسرده وار
آهن، مس و روی
دخیل در اختلالات نورودژنراتیو و استرس اکسیداتیو - محل تشکیل پلاک های بتا آمیلوئید - کاهش عملکرد حافظه و یادگیری
آلودگی هوا و سکته ی مغزی
سکته ی مغزی یکی از شایع ترین اختلالات دستگاه اعصاب مرکزی است که می تواند در اثر آلودگی هوا ایجاد شود. رابطه ی بین آلودگی هوا و سکته، ابتدا بعد از مه بزرگ لندن گزارش شده است، ولی داده های بسیاری از کشورهای مختلف این رابطه را تایید کرده اند. مهم ترین دلیل این ارتباط به نقش ریزگردها مربوط است که سبب انعقاد خون می شوند و به همین دلیل می توانند منجر به سکته ی مغزی شوند
آلودگی هوا و رشد عصبی
رشد طبیعی نورون ها فرایندی پیچیده است که شامل تکثیر کنترل شده ی سلول ها، مهاجرت نورونی از مکان تولد آن ها به مکان نهایی و استقرار ارتباطات میان نورون ها و بافت های هدف می شود. تمامی این فرایندها به خوبی کنترل می شوند ولی ممکن است تحت تاثیر شرایط محیطی قرار گیرند. آلاینده های هوا می توانند در هر سنی مغز را تحت تاثیر قرار دهند ولی در سنین پایین، مغز در حال رشد به دلیل تکثیر شدید نورونی، متابولیسم نابالغ آن و ناقص بودن سد خونی مغزی آسیب پذیرتر است. اختلال در فرایندهای مغز می تواند منجر به اختلالات دائمی شود. جفت به عنوان سدی در برابر ترکیبات خطرناک محیطی عمل می کند، ولی نمی تواند جلوی تمامی آلاینده ها را بگیرد. تاثیر اوزون بیش از سایر آلاینده ها بر روی جنین بررسی شده است. قرار گرفتن جنین در معرض اوزون سبب آسیب به مخچه و سیستم مونوآمینرژیک مخچه می شود. به علاوه قرار گرفتن بلند مدت در معرض اوزون سبب تغییر در سطح فاکتورهای نوروتراپیک می شود. انسان ها و حیواناتی که در معرض اوزون قرار می گیرند، با کاهش فاکتورهای رشد نورونی در هیپوکامپ و افزایش فاکتورهای نوروتراپیک در استریاتوم مواجه می شوند
همچنین تحقیقات نشان داده اند که قرارگرفتن پیش از تولد در معرض دود ناشی از احتراق دیزل نیز می تواند رشد عصبی مغز را تحت تاثیر قرار دهد. دوز پایین آن (1mg/m3) منجر به کاهش دوپامین در استریاتوم و فعالیت حرکتی می شود. به علاوه ریزگردهای دی اکسید تیتانیوم و سیلیکا در مغز جنین مشاهده شده اند که این بدان معناست که ریزگردها می تواند از سد maternal-fetal عبور کرده و منجر به مسمومیت جنین شوند. در تحقیقی دیگر کودکانی که پیش از تولد در معرض هیدروکربن های آروماتیک چندحلقه ای قرار گرفته بودند در سن 3 سالگی بررسی کردند. این کودکان در مقایسه با کودکان عادی از رشد ذهنی کمتری برخوردار بودند. تحقیقات الکتروفیزیولوژیک نیز اختلال در رشد مغز در اثر آلاینده های هوا را تایید کرده اند. BAEP[2] در دو گروه از کودکان که یکی در معرض آلودگی هوا قرار گرفته و گروه دیگر در هوای پاک تر بوده اند، مورد مقایسه قرار گرفت. کودکان محیط آلایندگی بالا تاخیر معناداری در زمان انتقال مرکزی BAEP نشان داد و این بدان معناست که آلودگی هوا می تواند منجر به آسیب بخش شنوایی شود
از دیگر مواردی که می توان به آن اشاره کرد، رابطه ی قرار گرفتن پیش از تولد در معرض ریزگردها و دو اختلال اسکیزوفرنی و اوتیسم است. البته تا به امروز مکانیزم های جداگانه و متفاوتی برای نحوه ی این تاثیرگذاری در کودکان نسبت به بزرگسالان یافت نشده است
آلودگی هوا و اختلالات نورودژنراتیو
آلزایمر شایع ترین اختلال نورودژنراتیو است و با رسوب بیرون سلولی فیبریل های پپتید بتا آمیلوئید ( پلاک های آمیلوئیدی) و تجمع پروتئین درون سلول مشخص می شود. پارکینسون دومین اختلال شایع نورودژنراتیو است و ناشی از تباهی نورون های دوپامینرژیک در عقده های پایه ای و کاهش انتقال دهنده ی دوپامین در هسته ی دمدار و پوتامن است. این اختلالات ناشی از عوامل محیطی و ژنتیکی هستند. قرار گرفتن در معرض فلزات، آلاینده های هوا و حشره کش ها خطر ابتلا به این اختلالات را به شدت افزایش می دهد. گرچه اختلالات نورودژنراتیو دارای علائم بالینی متفاوتی هستند ولی به طور کلی عموما مکانیزم های مشترکی در ابتلا به آن ها دخیلند. این مکانیزم ها شامل تجمع پروتئین، آسیب ناشی از استرس اکسیداتیو، التهاب عصبی، فعال سازی میکروگلیا و نقص عملکردی میتوکندری است که سبب از بین رفتن نورون ها می شوند. شواهد بسیاری نشان از آن دارد که قرار گرفتن در معرض هوای آلوده می تواند سبب راه اندازی این مکانیزم ها و ابتلا به اختلالات نورودژنراتیو شود
مکانیزم های سلولی و ملکولی آسیب به نورون ها در اثر آلودگی هوا
آلودگی هوا می تواند از طریق مکانیزم های سلولی و ملکولی مختلفی بر روی دستگاه اعصاب مرکزی تاثیر گذارد. با توجه به طبیعت پیچیده ی آلاینده ها، آسیب به دستگاه اعصاب مرکزی می تواند یکی از نتایج تعامل مسیرها و مکانیزم های مختلف باشد. آلودگی هوا سبب استرس اکسیداتیو، التهاب عصبی، آسیب مغزی- عروقی و مرگ سلول ها می شود که این آسیب ها از جمله مرسوم ترین عوامل اختلالات تباه کننده ی عصبی هستند
در ادامه ابتدا به معرفی و تشریح التهاب عصبی و استرس اکسیداتیو پرداخته خواهد شد و سپس مکانیزم های تاثیرگذاری آلاینده ها بر روی اختلالات نورودژنراتیو مطرح خواهند شد
رادیکال های آزاد
رادیکال های آزاد، اتم ها یا مولکول هایی هستند که حاوی یک یا چند الکترون جفت نشده هستند، این حالت فعالیت شیمیایی یک اتم یا مولکول را تغییر داده و آن را فعال تر می سازد. مهم ترین رادیکال های آزاد عبارتند از رادیکال های سوپر اکسید O2، هیدروکسیل (OH-) ، رادیکال های پروکسیل (RO2-) و اکسید های نیتروژن. رادیکال های آزاد به علت وجود الکترون تک دائما در بدن در حال گردشند و آسیب های فراوانی را به ماکرومولکول های بدن جانداران همانند DNA ، پروتئین ها، لیپید ها و کربوهیدرات ها وارد می سازند. البته رادیکال های آزاد همیشه بد نیستند و نقش های فیزیولوژیک مهمی را در بدن بر عهده دارند. به عنوان مثال در عمل فاگوسیتوز، گلبول های سفید از رادیکال آزاد استفاده می کنند و میکروب های بلعیده شده را از بین می برند. همچنین رادیکال های آزاد مهمی چون نیتریک اکسید که توسط سلول های اندوتلیال عروق تولید می شوند باعث گشادی عروق و در نتیجه کاهش فشار خون می شوند. واژه گونه های اکسیژن فعال (ROS) برای رادیکال های آزاد اکسیژنیو مولکول های غیر رادیکالی اکسید کننده که خیلی راحت می توانند به رادیکال های آزاد تبدیل شوند به کار می رود HOCl و O3مانند،
سیستم دفاع آنتی اکسیدانی
آنتی اکسیدان هر ماده ای است که در غلظت بسیار کم به طور قابل ملاحظه ای اکسیداسیون مواد قابل اکسید شدن را مهار کرده یا به تاخیر می اندازد. آنتی اکسیدان ها می توانند با مکانیزم های مختلفی عمل نمایند. مکانیزم هایی همانند برداشت اکسیژن یا کاهش غلظت موضعی اکسیژن، برداشت یون های فلزی کاتالیک مانند Cu2+ و Fe2+، برداشت گونه های فعال اکسیژن مانند سوپراکسید و هیدروژن پراکسید و قطع کردن واکنش های زنجیره ای. سلول ها سیستم های دفاعی مختلفی را بر علیه گونه های فعال اکسیژن و رادیکال های آزاد به عهده می گیرند که این ها در سطوح مختلف عمل نموده و صدمات ناشی از فعالیت عوامل اکسیداتیو مخرب را به حداقل می رسانند. برای مثال آنتی اکسیدان ها می توانند در سطوحی همانند جلوگیری از تشکیل رادیکال های آزاد، ترمیم صدمات ناشی از فعالیت رادیکال ها، افزایش دفع یا جذب مولکول های صدمه دیده و به حداقل رساندن موتاسیون عمل کنند
استرس اکسیداتیو
در سیستم های بیولوژیک تولید رادیکال های آزاد و گونه های فعال اکسیژن اجتناب ناپذیر است و بدن با طراحی مکانیزم های دفاع آنتی اکسیدانی، اثرات زیان بار آن ها را تا حدودی خنثی می نماید. اگرچه در صورت افزایش تولید رادیکال های آزاد و یا از طرف دیگر کاهش عوامل آنتی اکسیدان، صدمات ناشی از آن افزایش یافته که به این حالت استرس اکسیداتیو می گویند. به عبارت دیگر تعادل بین تولید رادیکال های آزاد و مواد پراکسیدان از یک طرف و سیستم دفاع آنتی اکسیدانی از طرف دیگر منجر به بروز استرس اکسیداتیو می شود
در صورت به وجود آمدن استرس اکسیداتیو خفیف یا ملایم، غالبا بافت ها با افزایش دفاع آنتی اکسیدانی اثر آن را خنثی می نمایند ولی در حال استرس اکسیداتیو شدید سلول ها صدمه دیده و ممکن است منجر به مرگ سلولی گردند. در نکروز و آپوپتوز یکی از عوامل مهم مرگ سلول ها، رادیکال های آزاد هستند.برخی از مواد از طریق تولید رادیکال های آزاد یا تهی سازی دفاع آنتی اکسیدانی و ایجاد استرس اکسیداتیو اثرات زیانباری را به وجود می آورند
التهاب عصبی و آستروسیت ها
التهاب عصبی واکنشی است که در آن مغز به عفونت ها، بیماری ها و آسیب های مخرب پاسخ می دهد. دو گروه از سلول های ایمنی در واکنش های التهاب عصبی درگیر هستند: گروه اول شامل لنفوسیت ها، مونوسیت ها و ماکروفاژها در سیستم خونی و گروه دوم شامل میکروگلیاها و آستروسیت ها در دستگاه اعصاب مرکزیمی باشد. در دستگاه اعصاب مرکزی میکروگلیاها مسئولیت اصلی ایمنی ذاتی و پاسخ به سیگنال های التهابی را بر عهده دارند، آن ها گیرنده هایی مانند TLRها را دارند که با کمک آن ها قادرند سیگنال های اخطاری را دریافت نموده و نسبت به عوامل مخرب آگاه شوند. التهاب عصبی باعث شکسته شدن سد خونی مغزی می گردد و اجازه می دهد که سلول های خونی از جریان خون خارج شوند و به نواحی آسیب دیده راه بیابند. سلول های ایمنی با حذف کردن بقایای ضایعات و تولید و فعال سازی موادی مانند کمپلمان ها، سیتوکین ها، کموکاین ها، گلوتامات، اینترلوکین ها، نیتریک اکسید، گونه های حاوی اکسیژن فعال (ROS)و فاکتورهای رشد به بیمار کمک می کنند تا بهبود یابد. این مواد آزاد شده هم اثر مفید و هم اثر مضریروی سایر سلول ها دارند و گاهی باعث آسیب بیشتر می گردند. آستروسیت ها در التهاب عصبی بدنبال آسیب دستگاه اعصاب مرکزیفعال می شوند که این فعالیتبرای پایداری و ادامه پاسخ های ایمنی و بازسازی سد خونی مغزی و تقلیل مرگ بیشتر نورون ها ضروری می باشد. همچنینآستروسیت ها گیرنده های TLRرا بیان می کنند که با تحریک آن ها قادر به تولید سیتوکینهای پیش التهابی بالقوه سیتوتوکسیک هستند. التهاب عصبی در بسیاری از بیماریهای نورودژنراتیو مانند آلزایمر،پارکینسون، هانتینگتون و تصلب چندگانه نیز وجود دارد. در این بیماری ها پروتئین هایی تجمع مییابند که می توانند سلول های ایمنی را فعال کنند مثلاً دربیماری آلزایمر این پروتئین ها می توانند از طریق سیگنال هاییکه به گیرنده های RAGEارسال می کنند، منجر به تولید طیفوسیعی از فاکتورهای پیش برنده التهاب از آستروسیت ها شوند. آستروسیت های فعال TGF-β1، TGF-β3، ILRANTES،TNF-α ، IL-1، MCP1 را تولید می کنند واین سلول ها در وضعیت های پاتولوژیکی و التهاب عصبی فعالیتخود را از یک سلول حامی به یک سلول ایمنی تغییر می دهندو نقش عمده ای در پاسخ التهاب عصبی دارند.TLRهاگیرنده های سطحی سلول هستند و برای القای پاسخایمنی ذاتی در مقابل اجزای غشای میکروبی عمل می کنند. خانواده TLRها دارای11 گیرنده می باشند ( TLR1-TLR11 ) و به محضفعال شدن، فرآیندهای شبه ایمنی مانند القاء آزادسازیسیتوکین های التهابی ( IL-1β، TNF-αو IL-6) و فاگوسیتوز را آغازمی کنند. سلول های میکروگلیا گیرنده های (TLR1-TLR9)را بیان می کنند که این گیرنده ها سلول های مذکور را در برابرهر نوعی از باکتری ها و ویروس ها حساس می کنند. TLRها در CNSارتباط نورون-گلیا را تنظیم می کنند
آستروسیت ها منبع سیتوکین ها و کموکین ها
سیتوکین ها و کموکاین ها پروتئین های ترشحی با نقش هایدخیل در رشد و فعالیت سلولی هستند که پاسخ هایایمنی ذاتی را تنظیم می کنند. سیتوکین ها در فعالیت های ایمنی و التهابی در گیر هستند و از نظر عملکردیبسته به تعادل اثرات آن ها در سیستم ایمنی به دو گروه عواملپیش التهابی و ضد التهابی تقسیم می گردند.سیتوکین ها و گیرنده های آن ها در هر دو حالتنرمال و پاتولوژیک بصورت دائم بیان می شوند اما بیان بیشاز حد سیتوکین ها در مغز یک فاکتور مهم در نورودژنراسیونبشمار می آید. از سیتوکین هایی که در CNSبیان می شوندمی توان به - IL-1, IL-5, IL-6، TNF-α، IFN-δ، TGF-βو M-CSFاشاره کرد. آستروسیت ها قادرندطیف وسیعی از سیتوکین ها و کموکین ها را بیان و تولید کنند. این سیتوکین ها و کموکین ها نقش بسیار مهمیدر پیشرفت التهاب و بیماریهای نورودژنراتیو در CNSدارند. آستروسیت های فعال شده قادرند سیتوکاین هایپیش التهابی و ROSرا تولید کنند، تولید رادیکال های آزادسمی توسط آن ها منجر به انباشته شدن ROSدر سلول وآسیب به DNAمیتوکندریایی، هسته، غشاء و پروتئین میتواند پروتئین ها را فعال یا غیرفعال کند. این تخریب اکسیداتیو توسط میتواند ROS پروتئین ها را فعال یا غیرفعال کند یتواند پروتئین ها را فعال یا غیرفعال کند
تعامل آلاینده های هوا با سلول ها و اجزای سلول
مکانیزم های موجودی که آلاینده های هوا می توانند از طریق آن ها با بافت های زیستی تعامل کنند به اندازه آن ها، ساختار، ترکیبات آلاینده ها و در نهایت میزان فعالیت ملکولی آن ها و مسیر نفوذشان بستگی دارد. ریزگردها می توانند به طرق مختلف وارد سلول ها شوندن که از جمله ی آن ها می توان به فاگوسیتوز، پینوسیتوز، اندوسیتوز، نفوذ مستقیم از غشای سلول و ترنسیتوز اشاره کرد. این که آلوده کننده ها از چه طریقی نفوذ کنند به ترکیب شیمی - فیزیک آن ها بستگی دارد. ریزگردهایی که نتوانند مستقیما به سلول نفوذ کنند می توانند با پروتئین های سطحی تعامل کرده و سیگنال دهی سلول را تغییر دهند. ذرات کوچکتر از 100میکرومتر را می توان در سلول های قرمز خونی که از لوب پیشانی مغز افراد پس از مرگ آن ها گرفته شده است مشاهده کرد. ریزگردها نسبت سطح به حجم بالایی دارند ( که به معنای واکنش پذیری زیاد است) و می توانند با پروتئین های درون سلولی و DNA واکنش دهند. این ذرات می توانند به بخش های مشخصی از سلول نظیر میتوکندری،، لیزوزوم ها و هسته ی سلول برسند و سبب احتراق اکسیداتیو شوند. آن ها همچنین باعث آزاد سازی تعدیل کننده های التهاب و سیتوکین توسط سلول می شوند. همچنین قرار گرفتن در معرض ریزگردها سبب آسیب به میتوکندری می شود. این آسیب می تواند باعث تغییر در تولید ROS شده و میزان ROS سلول را به شدت افزایش دهد و یا با مکانیزم های دفاعی آنتی اکسیدان سلول تداخل کرده و سبب استرس اکسیداتیو شود. به علاوه تعامل ریزگردها با پروتئین های سلولی سبب تخریب و افزایش نرخ فیبریل شدن پروتئین ها می شود که این فیبریل های پروتئین، از عوامل اختلالات نورودژنراتیو هستند
پاسخ های سلولی به استرس اکسیداتیو می تواند منجر به تغییر در میتوکندری و سایر اجزای سلول به خصوص شبکه ی اندوپلاسمی شده و سبب مرگ سلول شود. میتوکندری ها به عنوان تنظیم کننده های متابولسیم انرژی سلولی نقشی کلیدی در حیات سلول دارند. آسیب به شبکه ی اندوپلاسمی و سیستم تعادل حیاتی کلسیم می تواند منجر به نقص عملکردی نورون ها و تباهی در اختلالات نورودژنراتیو شود، چرا که نقش شبکه ی اندوپلاسمی برای بیوسنتز پروتئین بسیار کلیدی است. همان طور که پیش از این ذکر شد، اختلالات نورودژنراتیو معمولا با تجمع پروتئین های فیبریل شده شناخته می شوند
مرگ نورون ها و سلول های گلیا
تحقیقات پس از مرگ شواهد بسیاری درباره ی کاهش و مرگ سلول ها در نتیجه ی قرار گرفتن در معرض آلودگی هوا ارائه کرده اند. مرگ نورون ها می تواند در نتیجه ی فعال شدن میکروگلیا رخ دهد. لازم به ذکر است که انواع ریزگردها به خصوص ریزگردهای با ابعاد کوچکتر از 1/0 میکرومتر مستقیما میتوکندری را هدف قرار می دهند. این مسئله می تواند سبب اختلال در حلقه ی انتقال الکترون میتوکندری شده و باعث افزایش تولید رادیکال های سوپراکسید شود. به علاوه ریزگردها در نفوذپذیری مغناطیسی حفرات میتوکندری اختلال ایجاد کرده و سبب مرگ سلول می شوند. پایانه های پیش سیناپسی گلوتامرژیک نیز یکی از اهداف حضور ریزگردها بوده که می تواند موجب آسیب نورونی و تباهی نورونی شود
علاوه بر نورون ها سایر دستگاه های عصبی نیز می توانند هدف آلودگی هوا قرار گیرند. به عنوان مثال قرار گرفتن در معرض اوزون می تواند موجب مرگ آستروگلیاها شود. تحقیقات MRI بر روی کودکان در مکزیکوسیتی نشان می دهند که سلول های اولیگودندروگلیا تحت تاثیر آلودگی هوا قرار می گیرند. افزایش اتوفاژ نیز در اثر قرار گرفتن در مغرض ریزگردها مشاهده می شود. اتوفاژ فرایندی سلولی است که سبب دفع سلول های آسیب دیده و یا پروتئین های تغییر شکل یافته می شود. تداخل ایجاد شده توسط ریزگردها در فرایند اتوفاژ سبب تغییرات شدید ساختاری و مرگ سلول ها می شود. نقص در اتوفاژ از عوامل اختلالات نورودژنراتیو است
DNAبه استرس اکسیداتیو و آسیب
در شرایط غیرطبیعی نظیر آلودگی هوا ممکن است ROS به میزان بسیار زیادی تولید شده و موجب آسیب به اجزای سلول از جمله پروتئین ها، لیپیدها و DNA شود. اختلال در واکنش های اکسایش-کاهش بافت سلول می تواند سبب ایجاد پروکسید و رادیکال های آزاد شده و اثر مخرب داشته باشد. به طور کلی مغز به دلیل فعالیت سوخت و سازی زیاد، فعالیت کم آنزیم های آنتی اکسیدان و میزان کم ممانعت کننده های رادیکال های درونی، میزان بالای لیپیدها و پروتئین ها و میزان بالای فلزات اکسید شونده نظیر آهن و مس در برابر استرس اکسیداتیو آسیب پذیر است. استرس اکسیداتیو با اختلالات نورودژنراتیو مربوط به سن مرتبط است و سبب تولید پروکسید لیپید، پروتئین های کربنیلی و آسیب به DNA می شود. اوزون، دی اکسید سولفور و ریزگردها، اکسیدان هایی هستند که می توانند مستقیما بر اجزای سلول عمل کرده و عملکردهای روانشناختی را دچار اختلال کنند. سلول ها برای دفع این مواد دست به واکنش هایی سوخت و سازی می زنند تا حل شوندگی این ترکیبات افزایش یابد. با این حال در حین این واکنش ها ترکیباتی فعال تولید می شود. تحقیقات بسیاری رابطه ی میان استرس اکسیداتیو و آسیب ناشی از آلاینده های هوا را تایید کرده است
فعالسازی میکروگلیاها
میکروگلیاها نقشی کلیدی در پاسخ های ایمنی مغز دارند. سلول های میکروگلیا از بافت ها محافظت کرده و ایمنی بدن را از طریق فاگوسیتوز پروتئین های تجمع کرده ی ناشی از بیماری و پاتوژن ها و عوامل تغذیه ی نورونی تامین می کنند. میکروگلیاها در برابر اختلال در تعادل حیاتی سیستم عصبی به سرعت مورفولوژی خود را تغییر می دهند که به این تغییر شکل، فعالسازی می گویند. فعالسازی میکروگلیا رخداد اصلی سلول در واکنش به التهاب عصبی است. فعالسازی میکروگلیا سبب آزادسازی بی شمار تعدیل کننده ی التهاب شامل نیتریک اسید، کموکین ها، سیتوکین ها، ROS و نیتروژن های فعال می شود که برای دستگاه اعصاب مرکزی مضر است. دود ناشی از احتراق موتورهای دیزلی، ریزگردها و فلزات موجود در هوا می توانند سبب فعالسازی میکروگلیاها شوند
التهاب عصبی
همان طور که پیش از این ذکر شد التهاب عصبی پاسخ مغز به محرک های آسیب زا و آسیب سلولی است. تحقیقات نشان داده اند که ریزگردها، ذرات کربن، سبب التهاب عصبی می شوند TiO2 و SiO2
فعالسازی آستروگلیاها
آستروگلیاها سلول های گلیایی ستاره ای شکل هستند. آن ها عملکردهایی نظیر حمایت از سلول های اندوتلیال که سد خونی مغزی را می سازند، تولید مواد غذایی مورد نیاز برای بافت اعصاب، حفظ تعادل یونی خارج از سلول، کنترل جریان خونی مغزی و ترمیم آسیب های مغز و نخاع شوکی دارند. فعالسازی آستروسیت یکی از جنبه های شایع اختلالات دستگاه اعصاب مرکزی است. در مراحل بعدی اختلال، آستروسیت فعال شده و سبب التهاب و تباهی عصبی می شود. تحقیقات نشان داده اند که در افرادی که در معرض آلودگی هوا قرار می گیرند، آستروگلیا فعال می شود
تاثیر بر روی سد خونی مغزی
سد خونی مغزی مهم ترین عامل کنترل انتقال مواد از خون به مغز است. این سد فیزیکی دستگاه اعصاب مرکزی را از توکسین ها و پاتوژن ها محافظت می کند. سد خونی مغزی با کنترل سلولی ملکولی موادی که به مغز وارد می شوند، عاملی کلیدی برای حفظ عملکرد صحیح مغز است. سلول های اندوتلیال مهم ترین سازنده ی سد خونی مغزی هستند. سد خونی مغزی در بسیاری از اختلالات دستگاه اعصاب مرکزی نظیر آلزایمر، پارکینسون و سکته ی مغزی آسیب می بیند. التهاب ایجاد شده ناشی از آلاینده ها می تواند از طریق اثر سیتوکین ها بر روی اندوتلیال منجر به تخریب سد خونی مغزی شود
تاثیر بر روی انتقال دهنده های عصبی
در میان آلاینده های هوا بیشترین تحقیقات در مورد ریزگردها صورت گرفته است. تحقیقات نشان می دهند که قرار گرفتن در معرض ریزگردهای با ابعاد کوچکتر از 5/2 میکرومتر سبب کاهش دوپامین شده و منجر به کاهش فعالیت های حرکتی و رفتارهای جستجوگرانه می شود. به علاوه همان طور که پیشتر ذکر شد کاهش دوپامین از عوامل ایجاد اختلال پارکینسون است. همچنین ریزگردها بر روی انتقال دهنده ی نوراپی نفرین نیز تاثیر گذاشته و سبب افزایش آن می شوند که منجر به افزایش رفتارهای پرخاشگرانه می شود
NO یک انتقال دهنده و یک تعدیل کننده در دستگاه اعصاب مرکزی و پیرامونی است. فعالسازی گیرنده های NMDA سبب آزادسازی NO می شود. فعالیت های nNOS با ادراک درد، کنترل خواب، اشتها و تنظیم حرارت، رشد نورونی و پلاستیسیتی سیناپسی ارتباط دارد. گیرنده های NMDA سبب فعالسازی nNOS در بخش های مختلف مغزی از جمله هیپوکامپ، استریاتوم، هیپوتالاموس و لوکوس سرولئوس می شوند. تحقیقات نشان داده اند که NO سبب آزادسازی گلوتامات می شود. این مکانیزم نقش مهمی در فرایند حافظه دارد. همچنین NO سبب افرایش آزادسازی نوراپی نفرین در هیپوکامپ می شود. افزایش دهنده های NO سبب تحریک آزادسازی نوراپی نفرین می شوند NO سبب کاهش آزادسازی نوراپی نفرین می شوند
یکی دیگر از آلاینده هایی که بر روی انتقال دهنده های عصبی تاثیر می گذارد هیدروکربن های ناشی از احتراق بنزین هستند. این آلاینده سبب افزایش گلوتامات و آسپارتات و کاهش گابا و گلایسین می شود. به علاوه سرب موجود در هوا به عنوان آنتاگونیست در گیرنده های[3] شده و باعث نقص در حافظه و یادگیری می شود NMDA عمل کرده و سبب اختلال در فرایند LTP
تاثیر بر روی نواحی مغزی
یکی از مهم ترین تاثیراتی که آلودگی هوا و به خصوص ریزگردها بر روی مغز می گذارند، ایجاد ضایعه در لوب های پیشانی و آهیانه ای مغز است. تحقیقات نشان می دهند که افرادی که در بلند مدت در معرض ریزگردها قرار گرفته اند دچار ضایعاتی در لوب پیشانی و آهیانه ای می شوند. این ضایعات با کاهش توجه، کاهش حافظه ی کوتاه مدت، عملکرد ضعیف تر در تکمیل تصاویر(حافظه ی تصویری) و هوش عمومی پایین تر ارتباط دارد
منابع
Priya Balasubramanian , Madhu P. Sirivelu, Kathryn A. Weiss , James G. Wagner , Jack R. Harkema , Masako Morishita, P.S. MohanKumar, Sheba M.J. MohanKumar, Differential effects of inhalation exposure to PM2.5 on hypothalamic monoamines and corticotrophin releasing hormone in lean and obese rats, (2012) NeuroToxicology
LK Fonken, X Xu, ZM Weil, G Chen, Q Sun, S Rajagopalan, and RJ Nelson. Air pollution impairs cognition, provokes depressive-like behaviors and alters hippocampal cytokine expression and morphology. (2011), Mol Psychiatry. 16(10)
Sermin Genc,1 Zeynep Zadeoglulari,1 Stefan H. Fuss,2 and Kursad Genc1. The Adverse Effects of Air Pollution on the Nervous System,(2012). Journal of Toxicology. 50-75
Bale AS, Tu Y, Carpenter-Hyland EP, Chandler LJ, Woodward JJ. Alterations in gluta-matergic and gabaergic ion channel activity in hippocampal neurons following exposure to the abused inhalant toluene. Neuroscience 2005;130:197–206.
Kinawy AA, et al. Inhalation of air polluted with gasoline vapours alters the levels of amino acid neurotransmitters in the cerebral cortex, hippocampus, and hypothalamus of the rat. Exp Toxicol Pathol (2014)
Elise vanKempen, PaulFischer, NicoleJanssen, DannyHouthuijs, IrenevanKamp, Stephen Stansfeld, FlemmingCassee. Neurobehavioraleffectsofexposuretotraffic-relatedairpollution and transportationnoiseinprimaryschoolchildren, Environmental Research, 115 (2012) 18–25
Jiu-Chiuan Chen, Joel Schwartz, Neurobehavioral effects of ambient air pollution on cognitive performance in US adults, NeuroToxicology, 30 (2009) 231–239
Nicole M. Gatto , Victor W. Henderson, Howard N. Hodis, Jan A. St. John, Fred Lurmann, Jiu- Chiuan Chen, Wendy J. Mack , Components of air pollution and cognitive function in middle-aged and older adults in Los Angeles, NeuroToxicology, 40 (2014) 1–7
Michelle L. Blockand Lilian Caldero Garciduenas, Air pollution: mechanisms of neuroinflammation and CNS disease, Trends in Neurosciences(2012).32 .9
» مشاهده ادامه مطلبچند نکته برای افزایش قدرت مغز
بررسی های یک محقق هلندی از برخی مطالعات نشان داده است که افراد مسن با ورزش آیروبیک قدرت مغزشان افزایش می یابد.
1. اسیدهای چرب امگا 3 که درمواد غذایی چون گردو،ماهی های چرب مانند ماهی آزاد و ساردین موجودند. این اسیدها به افزایش قدرت مناطقی از مغز که برخلق وخو نظارت دارند ، منجر می شوند.
2. عصارۀ زغال اخته، کرنبری و توت فرنگی یا آب انگور قدرت مغز را تقویت می کنند .
3. آرامش ،انضباط ذهنی ومراقبه کردن عملکرد مغزرا بهبود می بخشند وانسان را به سطوح بالاتر هوشیاری می رسانند.
4. به گفتۀ روانشناسان دانشگاه ایالتی نیویورک در آلبانی، اندرووگوردونگالوپ، ما به این دلیل خمیازه می کشیم که جریان خون بیشتری به مغز برسانیم و با خنک کردن و روحی دوباره دمیدن در آن قدرتش را افزایش دهیم.
5. محققان با استفاده ازاسکن مغز12 تردست،نشان دادند که برخی از حقه های آنان موجب رشد مناطق خاصی ازمغزشان شده است.
6.موادی که معمولاً در ادویۀ کاری استفاده میشود (مثل زردچوبه که رنگ زرد را در غذا ایجاد می کند) ،به افزایش قدرت مغز افراد مسن کمک می کند.
7. باتوجه به تحقیق دوفیزیکدان ژاپنی،صداهای ناگهانی توانایی مغز انسان را برای پردازش اطلاعات، بهبود می بخشد.
8. سراتین که از مکملهای غذایی ورزشکاران برای افزایش عملکرد ورزشی است ،قدرت عملکرد مغز را تقویت می کند.
9. افرادی که دو وعده در روز یا بیشتر،سبزیجات مصرف می کنند 35 تا 40 درصد از کاهش توانایی قدرت تفکرشان پس ازشش سال، جلوگیری می کنند و در حقیقت مغزشان پنج سال جوان تراست.
10.بررسیهای یک محقق هلندی ازبرخی مطالعات نشان داده است که افراد مسن با ورزش آیروبیک قدرت مغزشان افزایش می یابد.
11. حل جدول و پازلهایی از این دست ، عملکردمغز را تقویت می کند.
» مشاهده ادامه مطلب
ده سوال ضروری که باید پیش از ازدواج از یکدیگر بپرسید
نحوه تصمیم گیری
ازدواج به نوعی، رسیدن به یک تفاهم مشترک است که طی گفتگو و صحبت های فی مابین حاصل می شود، در این تبادلات کلامی در عمل نیز باید متعادل باشید، بنابراین قبل از ازدواج، با مطرح کردن افکار و تصمیم های خود، دریابید که طرف مقابل نیز در این موارد با شما هم عقیده است یا خیر؟. البته با صحبت، گفتگو و از همه مهم تر دقّت در شنیدن صحبت های طرفین ، بسیاری از این اختلافات نمایان و شاید هم قابل حل باشد
وظایف در زندگی
در مورد نگاه خود به وظایف و زندگی مشترک، آشکارا صحبت کنید، بنا به وضعیت اجتماعی و اقتصادی متفاوت با دهه های گذشته، به نوعی شاید نتوان خیلی مرز مشخصی برای این وظایف و مسئولیتها تعیین کرد و ناخودآگاه باعث بروز مشکل در آینده می شود، بنابراین دیدگاه خود را قبل از ازدواج مشخص کنید
فرزند در زندگی
در مورد علاقه به بچه دار شدن و تعداد آن به توافق برسید؟ فرزند، بخشی از زندگی مشترک است، از آنجاییکه هر فردی در این مورد و نحوه ی تربیت فرزندان خود، نظری متفاوت دارد و این مسئله خود به نوعی یکی از دلایل ایجاد تنش در کانون خانواده است، بنابراین قبل از ازدواج دیدگاهها و افکار خود را دراین زمینه با یکدیگر مطرح کنید و به توافق برسید
عقاید و باورها
شاید با کمی آشنایی فکر کنید که گمشده ی خود را در زندگی پیدا کردید، امّا حقیقت این است که عدم شناخت عقاید دینی، باورها و ارزشهای طرفین، یکی از مهم ترین عوامل بروز چالش ها در زندگی زناشویی می باشد. صادقانه، قبل از ازدواج، عقاید، باورهای خود را بازگو و در عمل نشان دهید، چرا که با گذشت چندی از زندگی مشترک و به خصوص در تربیت فرزندان، عدم تفاهم در این مورد موجب بروز مشکلاتی می شود و شاید هم دیگر نتوانید یکدیگر را تحمّل کنید، البته همواره به یاد داشته باشید در زندگی مشترک انعطاف پذیری و گذشت امری ضروریست
حس مسئولیت و بودن در کنار خانواده
با خود کنار بیایید، یکی از پایه های لازم برای دوام زندگی زناشویی، وقت گذاشتن برای خانواده و بودن در کنارشان است. آیا به آن درجه رسیده اید که بتوانید تعطیلات آخر هفته را با همسر و فرزند خود سپری کنید؟ شاید از دید شما این مسئله خیلی مهم نباشد، امّا همسر و فرزندان آینده تان، از شما انتظار دارند که در تفریحات با آنها همراه باشید و حمایتشان کنید
انتظارات
البته انتظارات و توقعات هر انسانی، به مرور زمان تغییر می کند، امّا نکته ی اساسی این است که هر دو طرف نیاز به احترام و توجه متقابل دارند، با گذشت و درک متقابل می توانید زندگی خود را متدوام کنید
رابطه ی جنسی
شاید برایتان سخت باشد که با فرد مورد انتخاب خود قبل از ازدواج در مورد سکس و مسائل آن سر صحبت را باز کنید، امّا از جهت اهمیت فوق العاده این مطلب در زندگی زناشویی، به تدریج و با زمینه چینی و در نهایت ادب، می توانید نظر یکدیگر را جویا شوید، چرا که عدم رضایت در روابط جنسی، عاملی ویران کننده برای ثبات زندگیست
مسائل مالی
درمورد درآمد و هزینه های زندگی با یکدیگر مشورت کنید، چرا که چیزی نمی گذرد که با عدم توافق در این مسئله، کنترل زندگی از دستتان خارج شده و رو به زوال می رود. بنابراین درباره مخارج، کم کردن هزینه های غیر ضروری با یکدیگر برنامه ریزی کنید و افکار خود را بیان کنید
صرف زمان با یکدیگر
در مورد چگونگی با هم بودن در اوقات فراغت یا یکدیگر صحبت کنید، شاید شما دوست داشته باشید آخر هفته در بستری گرم همراه با همسرتان به تماشای فیلم بپردازید و از لحظات با هم بودن لذّت ببرید، امّا ممکن است وی نظری متفاوت داشته باشد، این مسائل جزئی را شوخی نگیرید و هیچ گاه نگویید:”هرچه تو بگویی!”، چرا که به مروز زمان به دلیل عدم رضایت حس درونیتان، افسردگی روح شما را دربر می گیرد. بنابراین قبل از ازدواج با یکدیگر به توافق برسید
اعتیاد، سیگار، الکل…
به عنوان آخرین مطلب ولی در عین حال مهم، به خاطر داشته باشید، دانستن و آگاهی از هر کدام از مصرف مواداعتیاد آور، سیگار، … در یکی از طرفین و با این آگاهی زندگی مشترک را شروع کردن، به معنای سر کردن و قبول وضعیت وی است. بنابراین قبل از ازدواج ضمن روراست بودن و تبادل نظر در این موارد، در صورت تصمیم قطعی برای ازدواج، باز هم با نگاهی عمقی به این مسئله فکر کنید تا بتوانید کنار بیایید
تاثیر هوش هیجانی بر رضایت شغلی
دکترحسن جرفی - محسن جرفی
دانشمندانی همچون (سایمون، شلدن، و همپتون) از دیر باز به اهمیت نقش مدیریت پی برده اند در دوران جدید هم دانشمندان همچون (تیلور، فایول و مینتزبرگ) به اهمیت این نقش در کشورهای پیشرفته صنعتی در سازمان ها (اعم از دولتی و خصوصی) پی برده اند . با مروری بر تحولات سازمانی در می یابیم که نوع مدیریت مدیران اهمیتی روزافزون در رضایت شغلی کارکنان دارد . در این راستا مقدار هوش هیجانی مدیران و دیگر کارکنان با توجه به نوع ارتباط آنها با دیگر پرسنل و ارباب رجوع بر رضایت شغلی آنها تاثیرگذار است و انجام مطلوب فرایندها ی مدیریت بدون برقراری ارتباط موثر امکان پذیر نیست (ظهوری ،1384) برخی مطالعات نشان داده اند که مولفه های هوش هیجانی یک پیش بینی عمده بر شاخص های بهزیستی روانی (از جمله رضایت شغلی) و عملکرد بین فردی محسوب می شوند. هوش هیجانی اولين بار در سال 1990 توسط روانشناسي بنام سالوي براي بيان كيفيت درک احساسات افراد همدردی احساسات دیگران و توانایی مطلوب خلق و خو به کاررفت. در این راستا بار- آن هوش هيجاني را مجموعه توانايي هاي غير شناختي , توانش ها و مهارتهايي تعريف مي کند که بر توانايي رويارويي موفقيت آميز با خواسته ها, مقتضيات و نشانه هاي محيطي تاثير مي گذارند. (بار-ان، 2009).
هوش هيجاني ما را قادر ميسازد تا بتوانيم احساسات خود را شناخته و آنرا به صورت مطلوبي ابراز و اداره كنيم. هوش هيجاني ما را نسبت به حالات هيجاني گروه و رويدادها و ارتباطات حساس ميسازد. هوش هيجاني موجب افزايش آگاهي و مهارتهاي ارتباطي ميشود و نتيجهاش اثربخشي كار گروهي و برقراري ارتباط با ديگران است.
تعریف هوش هیجانی از نظرگلمن عبارتست از توانایی بر انگیختگی خود ، پایداری در مواقع شکست ، توانایی کنترل انگیزه های ناگهانی و تمایلات ، به تاخیر انداختن و ارضاء تمایلات ، توانایی نظم بخشیدن به حالتهای روحی و توانایی اصرار ورزیدن و امیدواری می داند (گلمن، 2010). هوش هیجانی عبارتست از درک احساسات خود و درک احساسات طرف مقابل و ایجاد ارتباط متقابل بین ان دو بصورت موثر (بار - ان، 2009). همچنین هوش هیجانی نقش کلیدی را در اثربخش شدن سازمانها در دنیای امروزین ایفا می کند ( بارچارد و کریستین، 2009). هوش هیجانی عاملی جهت بالا بردن توانائیها فردی در کنترل احساسات و هیجانات و بررسی این احساسات جهت درک آنها می تواند باشد. ( گلروئیز و همکاران، 2008).
از طرفی دیگر؛ هوش هیجانی بالا باعث می شود افراد، مهارتهای حل مسئله – مقابله با فشارها و سازگاری تفکرات خاص ، خلاقیت بالا ، روحیه همکاری و کمک به دیگران و تشخیص موقعیت های خطرناک و عکس العمل در مقابل آنها را به خوبی انجام دهند .(دویس و کراس، 2003) ارتقاسطح تعاملات سرپرستان و کارکنان تا این سطوح باعث رسیدن به رضایت از شغل شده و عملکردها را افزایش می دهد. در ارتباط بین هوش هیجانی و رضایت شغلی وانگ ولاور[1] تاثیر مهارتهای مدیریت هوش هیجانی را در عملکرد شغلی و رضایت شغلی و ... بررسی کرده اند آنان دریافتند که هوش هیجانی با عملکرد شغلی و رضایت شغلی رابطه دارد . هوش هیجانی به ما کمک می کند که فرد مسئولیت پذیری در جامعه باشیم بالا بودن هوش هیجانی ، افراد را شادتر و از نتایج عملکرد خود راضی و خشنود می کند . دولویکس و هیکس[2]در حمایت از نظریه هوش هیجانی در تحقیقات علمی خود نشان دادند که هوش هیجانی با پیشرفت و موفقیت فردی در محیط سازمان و نیز با عملکرد فرد همبستگی زیادی دارد(گلمن، 2011).
به كار گرفتن هوش هيجاني چه تأثيري بر رضایت شغلی دارد؟ پاسخ كوتاه اين است: خيلي زياد به كار گرفتن هوش هيجاني روش بسيار خوبي است كه انرژي را در يك جهت متمركز ميكند و نتيجه بسيار عالي در پي دارد. محققان هوش هيجاني را در كنار سي و سه رفتار شغلي مهم آزمايش كردند و متوجه شدند كه هوش هيجاني، اكثر آنها را در درون خود جاي ميدهد و جزيي از وجود خودش ميكند، از جمله در مديريت زمان، انگيزه، بينش و ارتباط. شما ميتوانيد به شيوههاي مختلف از هوش هيجاني، براي بهبود عملكرد شغلي، استفاده كنيد. هوش هيجاني آنقدر براي رضایت شغلی ضروري است كه 60 درصد عملكرد در انواع شغلها را شامل ميشود. هوش هيجاني به تنهايي بزرگترين عامل براي پيشبيني عملكرد فرد در محيط كار و قويترين نيرو براي رهبري و موفقيت است. پژوهش انجام شده در دانشگاه كوئينزلند (Queensland) استراليا نشان ميدهد، كساني كه هوش هيجاني خود را رشد ميدهند، معمولاً در شغل خود موفقند و كساني كه هوش هيجاني و عملكرد شغلي ضعيفي دارند ميتوانند تنها با تلاش براي بهبود هوش هيجاني خود به پاي همكاراني كه در هر دو بسيار عالي هستند برسند. هوش هيجاني و رضایت شغلی دست در دست يكديگر دارند. اين يافتهها در كاركنان همه صنايع در همه سطوح و در همه جاي دنيا صدق ميكند. تاكنون شغلي پيدا نشده كه در آن عملكرد ربطي به هوش هيجاني نداشته باشد.
نخستين مطالعه روي رضايت شغلي توسط هوپاك[3] انجام شد. وي رضايت شغلي افراد را در يك محيط كوچك بررسي كرد و به اين نتيجه رسيد كه عواملي چون سطح شغلي، خستگي، يكنواختي، شرايط كار و هدف روي رضايت شغلي تأثير دارند. اين مطالعات با پژوهش هاي تجربي ديگري تعقيب شدند ومشخص گرديدكه عوامل ديگري هم مانند، سرپرستي و روش رهبري بر رضايت كاركنان نيز تأثير دارند (ظهوري،1384). بطور عام عبارت رضايت شغلي به "نگرش کلي فرد درباره شغلش اطلاق مي شود."کسي که رضايت شغلي اش درسطح بالائي باشد به کارش نگرش مثبت دارد، برعكس كسي كه از كارش ناراضي است نگرش وي نيز نسبت به كارش منفي خواهد بود(پارساييان و اعرابي،1378). لوك نيز، از رضايت شغلي تعريف جامعي ارائه مي دهدكه عبارت است از: حالت روحي مطلوب يا مثبت كه فرد از ارزيابي يا تجربه شغلي بدست مي آورد. رضايت شغلي نتيجه ادراك فرد از چيزهايي است كه شغل او فراهم مي آورد و براي او با اهميت تلقي مي شوند. بطوركلي در رفتار سازماني تأييد شده است كه رضايت شغلي مهمترين نگرشي است كه بطور مكرر مورد مطالعه قرار مي گيرد و توجه مديران به موضوع رضايت شغلي حول اثراتي است كه برعملكرد كاركنان دارد(لوتانز،1992).
ازعوامل مهم ثبات کارکنان و عدم ترک خدمت و ارائه عملکردهای قابل قبول ، رسیدن به نوعی رضایت در محیط کار است . لوکه رضایت شغلی را حالتی هیجانی خوشایند و مثبت دانست که ناشی از ارزشیابی شغلی یا تجربه های شغلی فرد است و همچنین اسمیت رضایت شغلی را گستره ای می داند که در آن محیط کاری تقاضا فردی را برآورده می کند. هالند در نظریه معروف خود (انطباق شخصیت – شغل) در زمینه ی اهمیت رضایت شغلی و تاثیر آن در شخصیت فرد و شغل وی یادآور می شود که هماهنگی یا انطباق مناسب بین شخصیت فرد و شغل به رضایت شغلی می انجامد . بطور مثال لازمه شغل معلمی یا پرستاری داشتن حوصله فراوان است یعنی اگر شغل با عامل روانی نوعی سازگاری عاطفی داشته باشد و شغل بر اساس قدرت و توانایی های درونی مورد لذت مطلوب را برای فرد تامین نماید. در این حالت فرد از شغلش راضی است (شفیع آبادی، 1375). هاپاک استاد تعلیم و تربیت دانشگاه نیویورک ، رضایت شغلی را مفهومی پیچیده و چندبعدی می داند و این مفهوم را با عوامل روانی (هوش هیجانی ) و جسمانی و اجتماعی مرتبط می داند. مسئله ای که در این تحقیق به مطالعه آن می پردازیم مسئله تاثیر داشتن هوش هیجانی و رضایت شغلی افراد است . هوش هیجانی بالا باعث می شود سطح بهره وری عملکرد کارکنان افزایش یافته و رضایت از محیط کار را برای آنها با توجه به ویژگی شخصیتی این افراد به همراه خواهد داشت . لذا لازم می آید که : در مصاحبه های استخدامی افرادی با هوش هیجانی بالا اولویتی در ورود به سازمانها داشته باشند تا باهوش هیجانی بالای خود سریعتر به ارتباطات موثر و به دنبال آن رضایت شغلی بالا برسند و از تحمیل هزینه های مستقیم و غیر مستقیم، عملکردهای ضعیف، عدم حضور موثر، بهره وری پایین و ترک خدمت در سازمانها جلوگیری کرد.