امروزه یکی از مسائل جدی و اساسی در حیطه ی علوم انسانی و از جمله علم ارتباطات، میزان انطباق این علوم با مبانی دینی و فرهنگ ایرانی- اسلامی ماست. این موضوع به عنوان چالشی اساسی پیش روی اندیشمندان مراکز علمی و دانشگاهی قرار دارد، از این رو بسیاری از اندیشمندان اسلامی قائلند میبایست تحولی در بنیان های این علوم ایجاد نموده و به سمت اسلامی کردن این علوم گام برداشت. مخالفان اظهار میدارند که علم ماهیتی مطلق دارد و نمیتوان آن را به دین و یا فرهنگی خواست مقید کرد و قید زدن علوم انسانی به دین خاصی هیچ ثمره علمی ندارد، چرا که علم آزاد از هر نوع ایدئولوژی است و طرح چنین مباحثی دست آوردی جز کلی گوییهای غیر کاربردی ندارد. از سوی دیگر مدافعان تحول در این حوزه میگویند به دلیل اینکه یکی از ویژگیهای علم این است که هیچ گاه در خلاء شکل نمیگیرد و لذا هر کدام از پارادایمهای فلسفی تاثیرات خاص خود را بر علوم انسانی دارند. در این مقاله سعی شده تا مبانی فلسفی پارادایم پراگماتیسم به عنوان یکی از جهان بینی های رایج در غرب از جنبه «هستی شناسی» ، « معرفت شناسی» و «روش شناسی» مورد مداقه قرار گیرد و میزان انطباق و یا عدم انطباق آن با مبانی دینی مشخص گردد.
کلید واژگان :پارادایم، پراگماتیسم، هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی
ارزش ریالی : 350000 ریال
با پرداخت الکترونیک