این نوشتار بر آن شده تا با مبنا قرار دادن نامة تنسر به کشف اندیشههای سیاسی عصر ساسانی نایل شود. این نامه حاوی مضامین مهمی در توضیح اندیشهها و عملکردهای اردشیر بابکان و به تبع آن گفتمان رایج عصر ساسانی میباشد. تنسر در این نامه با طراحی مرزبندی خود با دو الگوی مانویه که در اين مقاله در قالب گفتمان «دين محور» و مزدکیه که در قالب گفتمان «عدالت محور» قرار ميگيرند، به تفسیر و تبیین اندیشههایش می پردازد. دین دال مرکزی گفتمان دین محور است؛ اما در انشعاب شکل گرفته از این گفتمان که در ادامه به عنوان گفتمان عدالت محور از آن یاد خواهد شد، به دال شناوری تبدیل می شود که از مرکزیت تقلیل یافته و جای خود را به دال مرکزی عدالت و برابری طبقات اجتماعی می دهد و خود تبديل به دال درجه دو ميشود. در گفتمان نظم محور نيز، نظم بر گرفته از نظم کيهاني به عنوان دال مرکزي تلقي شده است و چارچوب گفتماني آن جزءبهجزء مورد بررسي قرار ميگيرد. روح حاکمِ نامه، اندیشة «نظم محور» است که منجر به یک شیوة حکومتی خاص به نام «شاهنشاهی» می شود. دایرمدار تمامی ساختارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، «شاهنشاهی» بوده و برای آن طراحی و تدارک شدهاند، و در عین حال ساختارهای مزبور قوام و دوام خود را ملهم از «نظم کیهانی» می دانند. نظم کیهانی منجر به اندیشة یک پیکره و یک سر می شود؛ که شاهنشاه نقش سر را برای پیکرة جامعه بازی می کند. روش این مقاله، تحليل گفتماني و مأخوذ از مقالة نظرية گفتمان ديويد هوارث است.
کلید واژگان :نظم کيهاني، دین، موبد، عدالت، گفتمان
ارزش ریالی : 350000 ریال
با پرداخت الکترونیک