چکیده :

سلولهاي كشنده طبيعي رحمي در محل تشكيل جفت، رسپتورهاي شبه ايمونوگلبوليني سلول كشنده موجود بر سطح سلولهاي ترفوبلاست متصل شوند. اين سيستمهاي ژني، بسيار پلي مورف HLA-C مي توانند به مولكولهاي هستند و ميان كنش بين اين مولكولها منجر به آزاد شدن سيتوكينها و كموكينهاي گوناگوني مي شود كه ارتباط جفتي بين مادر و جنيني، تأثير HLA-C مادري و KIR جنين را تنظيم مي كنند. بنابراين تصور مي شود ميان كنش هر كدام از تركيبات ژنوتيپي متفاوتي برموفقيت بارداري دارند. نود و دو زوج به علاوه هشت زن كه حداقل سه بارداري ناموفق منجر به سقط داشته و ضمناّ هيچ علتي براي عارضه آنها يافت نشده بود، مورد بررسي ژنتيكي قرار گرفتند و يكصد زن بارور نرمال نيز به عنوان گروه كنترل و HLA-C براي گروههاي PCR-SSP استخراج شده و با روش DNA ، انتخاب شدند. از تمامي نمونه هاي خون مورد مطالعه ژنوتيپي قرار گرفت. مطالعات آماري KIR (KIR2DL3 ، KIR2DL2 ، KIR2DS2 KIR2DL1، KIR2DS ژنهاي( 1 در زنان مبتلا نسبت به زنان كنترل از نظر آماري افزايش معني داري نشان مي HLA-C نتايج حاصل نشان داد كه فراواني گروه 2 هاي فعال كننده در شوهران زنان مبتلا مشابه گروه كنترل بود در صورتيكه فراواني اين رسپتورها در KIR دهد. ميزان فراواني زنان مبتلا نسبت به زنان كنترل از نظر آماري كاهش غير معني داري نشان داد. يافته هاي اين مطالعه اين عقيده را تأييد مي كند والديني بيان شده توسط سلولهاي ترفوبلاست، بر تشكيل HLA-C سلولهاي كشنده طبيعي مادري و KIR كه ميان كنش بين موفقيت آميز جفت مؤثر مي باشد.

کلید واژگان :

سقط جنين مكرر، سلول كشنده طبيعي رحمي، رسپتورهاي شبه ايمونوگلوبوليني، آنتي ژنهاي سازگاري بافتي جنيني



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک