چکیده :

آثار اغلب شعرا و نويسندگان برجسته ي ايراني از گذشته تا امروز ، آيينه ي تمام نماي محيط و روزگار زندگي آنان بوده است ؛ چنـانکه بـسياري ازآنان در تحـليل و تـبيين دشـواريهاي زندگي به مـراتب تيز بين تر و حسّـاس تر از سـاير دانشمندان اجتماعي بوده اند ؛ از خود مردم و در تـعامل با آنان بودند و در قبال مسايل و مشکلات جـامعه ، احساس مسـؤليت مي کردند ؛ در نتيجه با سـرودن اشعـار سيـاسي و اجـتماعي ، در بـرابـر نـاراستي هـا و کـجـرويـهاي هيئت حاکمـه عـکس الـعمل نـشـان مي دادند . چنين افرادي گاهي با لحن آشکار و با شجاعت تمام به بيان انتقادات خود مي پـرداختند ؛ گاهي نيز ترس از قتل و کشتار و چماق تکـفير ، آنها را وادار مي ساخت که از شيـوه ي غـير مستقيم استفاده کنند و با بهره گيري از زبان پنـد و انـدرز ، و يا از زبـان حيوانات ، پـيران ، و عقلاي مجـانـين ، و يا با استفاده از ابـزارهاي طنـز و هـجو ، رسالت خود را به انجام بـرسانند. هـدف ما در اين مـقاله بررسي کلي و نقل نمونه هايي از اين نوع اشعـار تا اوايل قرن هفتم است .

کلید واژگان :

انتقاد ، سياست ، شعر فارسی ، ادبیات سیاسی ، سنایی ، نظامی



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک