چکیده :

حصول موفقيت در يك خوشه صنعتي تابع متغيرها و عوامل گوناگون است. شايد بتوان به صراحت گفت كه يكي از مفاهيم اصلي قابل كندوكاو در اين زمينه، بررسي مفهوم ارزش از جنبه¬هاي گوناگون ‌باشد. بر همین اساس، هدف اين مطالعه شناسايي موانع ايجاد ارزش در صنعت قطعه سازي خودروی استان آذربايجان‌شرقي و بررسي آنها با استفاده از مدلسازي ساختاري تفسيري(ISM) می¬باشد. جامعه آماري تحقيق، رؤساي 220 شرکت قطعه¬ساز عضو انجمن قطعه سازان خودرو استان در نظر گرفته¬شده¬ که با استفاده از رابطه كوكران از ميان آنها، 71 نفر به¬طور تصادفي به عنوان اعضاي نمونه آماري مشخص شده است. براي جمع¬آوري داده¬ها، از دو پرسشنامه استفاده شده كه اولي براي شناسايي موانع ايجاد ارزش و دومي براي شناسايي ارتباطات دروني آنها تنظيم شده است. براي شناسايي موانع ايجاد ارزش در صنعت قطعه‌سازي خودرو از آزمونt-test استفاده شده است. از روش ISM نیز برای ساختاردهی موانع شناسایی شده بهره¬گیری بعمل آمده است. نتايج حاصل از تحلیل ISM بیانگر آن است که «نداشتن تجربه¬كافي»، «روابط ضعيف مابين کارکنان» و «تغييرات فناوري» جزء عوامل عمدتاً تاثیرگذار و «نبودن ایده¬های خلاق»، «کیفیت پائین تولید و عملیات» و «تفکر عادت گونه» نیز به‌عنوان اثرپذيرترين موانع ايجاد ارزش قطعات در صنعت قطعه سازي خودرو شناسايي شده‌اند. یافته¬ها بیانگر آن است که با تأكيد بر تقویت ارتباطات کاری در سازمان، بکارگیری کارشناسان با تجربۀ كافي و تقویت تحقیق و توسعه در ارتباط با پایش فناوري¬های نوین صنعت قطعه‌سازي خودرو می‌توان به صورت بهينه بر موانع ايجاد ارزش در این صنعت غلبه نمود.

کلید واژگان :

ارزش، الگو سازي ساختاري تفسيري، تجزيه و تحليل سيستمي قدرت هدایت- وابستگي



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک