زمینه: تحقیقات اندکی در رابطه با بررسی ساز و کارهایی که رهبری اخلاقی از طریق آنها منجر به نتایج مثبت عملکردی کارکنان میشود، وجود دارد. در این میان هویتیابی کارکنان و باورهای اخلاقی آنان از جمله متغیرهایی میباشند که میتوانند در رابطه رهبری اخلاقی با بسیاری از نتایج عملکردی نقش واسط و تعدیلکننده داشته باشند؛ بر همین اساس نیز هدف این مقاله بررسی نقش هویتیابی و باورهای اخلاقی کارکنان در نتایج عملکردی رهبری اخلاقی میباشد. روش: این تحقیق براساس روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این تحقیق 245 نفر از کارمندان یک شرکت داروسازی در شهر تبریز میباشد که با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه تعداد 181 نفر به عنوان حجم نمونه آماری مشخص گردیده است. برای جمعآوری دادهها از پنج پرسشنامۀ استاندارد استفاده شده است. برای آزمون فرضیهها نیز از رویکرد حداقل مربعات جزئی در مدلهای مسیری- ساختاری استفاده شده است. یافته ها: یافتههای تحقیق نشان میدهد که هویتیابی با دو بعد هویت سازمانی و هویت رابطهای نقش میانجی کننده در ارتباط میان رهبری اخلاقی با عملکرد کارکنان داشته است. باورهای اخلاقی کارکنان نیز دارای اثر تعدیلی قوی در شدت رابطه رهبری اخلاقی با هویتیابی رابطه ای و همچنین اثر تعدیلی متوسطی در شدت رابطه رهبری اخلاقی با هویتیابی سازمانی بوده است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان میدهد که برای اثربخشی رهبری اخلاقی بایستی نقش سایر متغیرهای اثرگذار بر رابطه رهبری اخلاقی و عملکرد مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان :هویتیابی، باورهای اخلاقی، رهبری اخلاقی
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک