چکیده :

کشور افغانستان دارای اقلیتهای قومی، نژادی، زبانی و مذهبی فراوانی است که، بسترساز گسستگی، شکاف، تنش و کشمکشهای فراوان در این کشور شده است. درواقع هر عضو جامعه ی افغانستان بیش از آنکه خود را در قالبی فراملی تعریف کند با تاکید بر عناصر فرو ملی به ویژه قومیت و مذهب؛ خود را یک پشتون، هزاره، تاجیک، ازبک حنفی و یا شیعه تعریف می‌کند. بی شک در چنین جامعه ای که از یک‌سو، بحران هویت تمامی سطوح جامعه را در برگرفته است و از سوی دیگر مردم با نظام سیاسی خود بیگانه اند؛ نمیتوان انتظاری جز دچار شدن این کشور به بحران و ناپایداری سیاسی داشت. این پژوهش با طرح این سوال که شکاف قومی و مذهبی در افغانستان چه تاثیری بر تداوم بحران سیاسی در این کشور داشته است؟ با روش توصیفی_ تحلیلی به ارزیابی این فرضیه میپردازد که وجود شکافهای قومی، مذهبی نقش تعیین‌کنندهای در تداوم بحران سیاسی در این کشور ایفا نموده است. یافته ها نیز صحت ادعای فوق را تایید نموده و مبین این است که شکاف های قومی_ مذهبی مهمترین عامل شکل گیری و تداوم بحران سیاسی در افغانستان است و این عامل در کنار ضعف ساختار اقتصادی موجب تضعیف دولت، ایجاد یک نوع حکومت ملوک‌الطوایفی و تقویت مخالفان آن شده است؛ که در آن به جای روح هویت ملی، روح هویت های جمعی و قومی حاکم است

کلید واژگان :

افغانستان، شکاف قومی، بحران هویت، ناپایداری سیاسی.



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک