چکیده :

مفاهیم و مجموعه¬ها در منطق ارسطویی دارای دو عضو صفر و یک است که در اصطلاح به آن منطق دو ارزشی می¬گویند. امّا بر اساس منطق فازی همان مفاهیم به مجموعه¬ای با بی¬نهایت عضو که دارای مقادیری از صفر تا یک هستند، تبدیل می¬شود؛ در واقع، این منطق به¬جای پرداختن به صفر و یک، از صفر تا یک را مورد بررسی و تحلیل قرار می¬دهد و لذا آن¬چه در فاصله¬ی پرداختنِ صفر تا یک نمود می¬یابد، وجود و حضور مرزهای خاکستری، هم¬پوشان یا بینابین است که در منطق ارسطویی هیچ تعریفی ندارند. این اتّفاق در جریان سنّت بلاغت و خاصه در بحث انواع استعاره-ها نیز افتاده¬است. استعاره¬ها بر اساس منطق دو ارزشی ارسطو، یا «مصرّحه»اند، یا «مکنیه». یعنی یا این هستند، یا آن؛ حد وسطی وجود ندارد، امّا بر اساس مؤلفه¬های منطق فازی می¬توان در بحث بررسی اجزای تصویرها به گونه¬ای استعاره دست یافت که در بین «مصرّحه» و «مکنیه» جای می¬گیرند. این مطالعه که به روش مقایسه¬ای ـ تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه¬ای نوشته شده¬است، بر اساس نظریه¬ی منطق فازی و غور در شعرهای منوچهری دامغانی به اثبات استعاره¬های دوسویه در تصویرهایی که این شاعر با واژه¬ی «ابر» آفریده است، ¬بپردازد.

کلید واژگان :

منطق فازی، استعاره¬ی مصرّحه، استعاره¬ی مکنیه، استعاره¬ی دوسویه.



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک