چکیده :

ازجمله شبهات مطرح در مورد دین اسلام، مصلحت‌گرایی مادی و سیاسی در احکام دین است که بر اساس آن، احکام دین اسلام پیرو منافع مادی و سیاسی می‌باشد. دراین‌باره به آیه هفتاد سوره یوسف استناد شده است؛ بااین‌بیان که حضرت یوسف احکام شرعی و اخلاقی را قربانی منافع مادی و سیاسی خود کرده، به برادرانش اتهام سرقت زده است. در مقاله حاضر کوشیده شده است با بررسی تفسیری آیه مذکور و نیز مبانی فقهی و قرآنی مصلحت به‌عنوان مهم‌ترین عنصر فقه سیاسی شیعه، به شبهه یادشده پاسخ داده شود. حاصل پژوهش نشان می‌دهد مصلحت در آیه یاد شده، نه‌تنها بر مادیات و منافع سیاسی مبتنی نیست، بلکه امری ضابطه‌مند است که مقتضای عدالت و حکمت الهی بوده، با حفظ اصول اخلاقی، قوانین شرعی و ضوابط عقلی و هم‌سو با غایت الهی صورت گرفته است. انتساب سرقت حضرت یوسف به برادرانش نیز ازباب «توریه» و بیانگر صفت حقیقی آنهاست، نه اتهام.

کلید واژگان :

مصلحت، نقد شبهات، فقه سیاسی، توریه.



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک