فهم هویت سیاسی در مواجهه قدرت سیاسی و نیروهای اجتماعی در ایران مسالهای است که منظری بر فهم تحولات سیاسی اجتماعی جامعه ایران میگشاید. با شکست مشروطه و خفقان سیاسی ناشی از حاکمیت پهلوی اول، دغدغه هویت سیاسی به محاق رفت. پس از استبداد رضاشاهی، دورهای از انعطاف سبب تحرک گروههای دینی و اجتماعی شد. با سقوط مصدق، پهلویدوم همه فعالیتهای سیاسی را ممنوع کرد؛ لذا حرکتهای اسلامی در قالبی مخفیانه فعالیتهای خود را ادامه دادند. این جریان که شامل گسترهای از گروههای دهه چهل بود با تعریف حداکثری از اسلام، تلاش داشتند هویتی اسلامی- ایرانی را در مقابل هویت باستانگرایانه پهلوی قرار دهند و این در سایه رهبری امام خمینی(ره) و گفتمان شریعتی ممکن گشت. در این پژوهش بناست تا با روش تاریخی تحلیلی و با اتکا به منطق درونی توماس اسپریگنز به این مساله بپردازیم که اساساً، گفتمان اسلام سیاسی در دوره پهلوی دوم چگونه شکل گرفت.
کلید واژگان :پهلوی، امام خمینی(ره)، اسلامسیاسی، هویت سیاسی
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک