چکیده :

این پژوهش با واکاوی مفهوم و رویکردهای آموزشی و ارتباط میان نحوه و سلسه مراتب آموزشی در هر یک از دوره های صفوی و قاجار با کالبد و ساختار شکلی مدارس، نقش هر یک از این عوامل اعم از شیوها، رشته ها و شرایط حاکم بر نظام آموزشی در تغییر کالبد مدارس ادوار مختلف را بررسی می نماید. در واقع واکاوی چگونگی تاثیر تغییرات در نحوه ی آموزش توانسته بر فرم مدارس تأثیر گذار باشد و همچنین ورود مدارس نوین چقدر همخوانی با ساختار کالبدی قدیم داشته از موارد تحلیل و بررسی است. اما برای دستیابی به این امر نیاز به استفاده از روش پژوهش به صورت کمی و کیفی است که در فرآیند بررسی کیفی از تحقیقات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده و در قسمت کمی، از رابطه ریاضی و هوش مصنوعی و برنامه نویسی به زبان پایتون و الگوریتم های پردازش تصویر تا دقت و فروانی نسبی در تحلیل اطلاعات رعایت گردد. اکنون نتایج به دست آمده در فرآیند تشابه سنجی، ابتدا بر این پایه استوار است که مدرسه نوریه صفوی تشابه فراوانی را از نظر شکلی و فرمی با مدارس قاجار دارد. اما این احتمال هم وجود دارد، مدارسی که در دوره قاجار دسته بندی گردیده، در حقیقت دوره صفوی بنا شده و ثبت آن در دوره قاجار بصورت قطعی قابل قبول نباشد. همچنین پلان مدرسه دارالفنون با ساختار پلان مدارس دوره های قبلی تفاوت آشکاری را دارد. تغییر در ساختار مدارس از این دوره به بعد و تفکیک مدارس دینی و علمی نشان می دهد که محتوای آموزشی توانسته در تغییر ساختار فرمی و شکلی پلان تاثیر بسزائی داشته باشد. اما این نکته قابل تامل است که اکنون الگوی شکلی رایج در مدارس کشور همان چیزی است که بالغ بر یک قرن پیش و در جوی آکنده از سراسیمگی و استیصال روشنفکران و تجدد خواهان، از ممالک اروپائی به عاریه گرفته شده و با تکرار آن در یک قرن گذشته آموزش را مورد تضعیف قرار داده است.

کلید واژگان :

مدرس تاریخی، کالبد، نظام آموزشی



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک