در هزاره سوم مزيت رقابتي سازمانها در ميزان هوش، دانايي، دانش خردمندانه و شايستگي نيروي انساني آنها نهفته است و ديگر منابع خدادادي مانند نفت براي بالندگي و رشد جوامع كافي نيست. در اقتصاد دانشي عصر كنوني نيز، داراييهاي فكري به خصوص سرمايههاي انساني جزء مهمترين داراييهايي سازماني محسوب ميشود و موفقيت بالقوه سازمانها ريشه در قابليتهاي فكري آنها دارد. هر جامعهاي كه علاقهمند است سهم موثري در هزارهي سوم و چالشهاي جهاني ايفا كند، بايد راه را براي كساني كه علاقهمند به بسط دانايي و رشد ظرفيت هوشي خود هستند بگشايد و اساساً احترام و علاقه به تعالي انساني را در برنامهريزيهاي كلان خود قرار دهد. از نگاهي ديگر بسياري از صاحب نظران مديريت معتقدند كه مزيتهاي رقابتي آينده به شكل توانايي سازمانها در مديريت دانش و اطلاعات جلوهگر خواهند شد. در اين راستا مديريت شايستگي يكي از مباحث مهم در حوزهي مديريت دانش و مديريت دانش نيز زير مجموعه مديريت منابع انساني است. در همين راستا به سبب نقشي كه اين متغير اثرگذار در موفقيت سازمانها ايفا ميكند در اين مقاله سعي بر آن است تا به صورت نظري مباحث مربوط به مديريت شايستگي مورد بررسي قرار گيرد. از آن جا كه كشور ما در دورهاي حساس از تحولات اقتصادي، اجتماعي، فنآوري و... قرار گرفته، لذا اين ضرورت بيش از پيش احساس ميشود كه براي رويارويي با فرصتها و كنترل تهديدهاي قرن حاضر، مديريت مبتني بر شايستگي به خوبي تعریف و سازوكارهاي بهبود آن شناخته شود و با تلاشي مضاعف، موجباتي فراهم گردد كه این عدم شايستهسالاري در نظام دولتی ما کمرنگ گردد. چنان كه سند چشم انداز 20 ساله در ترسيم نظام اداري مطلوب كشور تحقق يك نظام اداري شايستهسالار و دانشگرا را مورد تاكيد قرار ميدهد
کلید واژگان :مديريت شايستگي، شايستهسالاري، چرخه حيات شايستگي.
ارزش ریالی : 300000 ریال
با پرداخت الکترونیک