چکیده :

مهاجرت و رشد شهرنشيني، مشكلات عديده‌اي را براي محيط‌هاي مسكوني فراهم آورد و بافت‌هاي شهري را تبديل به محيط‌هاي خشك، پرمصرف، فاقد حريم و حس تعلق مكان و همسايگي و... كرده است. در اين فضاها انسان‌ها در جوار هم، همديگر را نمي‌شناسند و اصولاً اين آشنايي را مهم نمي‌دانند. حريم و عرصه‌هاي انساني و فضايي در مسكن امروزي از بين رفته است حتي خانواده‌ها از مسايل مختلف ديگري مثل محل بازي بچه‌ها، حريم محله، سايه‌اندازي و اشرافيت بصري و... اظهار نارضايتي مي‌كنند. بافت جديد با تركيب جمعيتي اغلب مهاجر از روستاها اطراف با خرده فرهنگ‌هاي متفاوت و گاه متضاد، طی نیم قرن گذشته به شدت در معرض تحولات کالبدی و فضايي ناشی از ناآگاهی مردم و مسئولان بوده است، در همین راستا براي بهبود و ارتقاي كيفيت و كميت فضاهاي شهري به خصوص مسكوني و تغيير نگرش مردم به مسكن، یکی از راهبردهای اساسی برای رفع این مهم، طراحي بر اساس اصول و معيارهاي اجتماعي و فرهنگي از جمله همسايگي است. به این منظور ضمن بررسی روند شكل‌گيري تغييرات در فضاهای مسکونی ایرانی، به شناخت عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر در ساخت کالبد این فضاها به عنوان بارز‌ه‌هاي هويتي پرداخته شده است تا با تکیه بر بازشناسی این عوامل بتوان راهکارهایی برای رجوع به فرهنگ غني اسلامی ايران در ساخت فضاهای مسکونی ارائه داد. از این‌رو به نظر می‌رسد، شناسايي ارزش‌ها، اندیشه‌ها و اصول شكل‌دهنده معماری ايراني با بهره‌گيري از متون، مستندات و شواهد تاريخي موجود درجهت تدوين اصول شكل‌دهنده فضاهای جمعی مسکونی امروزی اصلی‌ترین راهبرد نیل به سوی این هدف ‌باشد. روش تحقيق بر اساس هدف، از نوع كاربردي و بر اساس روش و ماهيت، توصيفي-تحليلي است در این پژوهش سعی بر آن است تا با آسیب‌شناسی وضع موجود بافت، از طریق مطالعات کتابخانه‌ای و میدانی عوامل مؤثر در طراحي و رضایت‌مندی ساکنین مجتمع‌های مسكوني مشخص کرده و به عنوان راهکاری براي طراحی فضاهاي مسكونی ارائه نماید.

کلید واژگان :

مسکن، مسکن ایرانی-اسلامی,معماری اسلامی ، مسکن معاصر



ارزش ریالی : 150000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک