چکیده :

این پژوهش به منظور تحلیل روابط بین توانمندسازی منابع انسانی با چابکی و یادگیری سازمانی انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی (همبستگی) و از نظر هدف، کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دبیران زن و مرد مقطع متوسطه شهر ری تشکیل داده‌اند. حجم نمونه بر مبنای فرمول «کوکران» 250 نفر تعیین و نمونه‌ها با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها، سه پرسشنامه بسته‌پاسخ در مقیاس پنج درجه¬ای لیکرت بوده است. پرسشنامه یادگیری سازمانی «نیفه» (2001) در هفت بُعد چشم‌انداز مشترک، فرهنگ سازمانی، کار و یادگیری تیمی، اشتراک دانش، تفکر سیستمی، رهبری مشارکتی و توسعه شایستگی‌های کارکنان با روایی (همگرا=727/0 و واگرا=852/0) و پایایی 81/0، پرسشنامه چابكي سازمانی «شریفی و ژانگ» (1999) در چهار بُعد قدرت پاسخگویی، شایستگی، انعطاف‌پذیری، سرعت با روایی (همگرا=706/0 و واگرا=840/0) و پایایی 86/0 و پرسشنامه توانمندسازی «اسپریتزر و میشرا» (1992) در پنج بُعد روانشناختی شامل احساس شایستگی، احساس خودمختاري، احساس موثر بودن، احساس معنادار بودن و احساس اعتماد با روایی (همگرا=589/0 و واگرا=767/0) و پایایی 84/0 بوده است. داده‌های گردآوری شده به کمک آزمون‌های میانگین وارﯾﺎﻧﺲ اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه (AVE)، جذر AVE، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره از طریق نرم‌افزارهای آماری SPSS و PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان داد که بین توانمندسازی منابع انسانی با چابکی و یادگیری سازمانی رابطه مثبت وجود دارد. بطوریکه 1/86 درصد تغييرات چابکی سازمانی و 6/68 درصد تغییرات یادگیری سازمانی از طریق ابعاد توانمندسازی به ویژه دو بُعد «احساس معنادار بودن» و «احساس موثر بودن» قابل تبيين است.

کلید واژگان :

توانمندسازی، چابکی سازمانی، یادگیری سازمانی



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک