عرفان، راه و روش کسب معرفت، بصیرت و سفری درونی از خود به خدا رسیدن است. عرفان اسلامی بر اساس تجربیات عارفانی چون: ابوسعید ابوالخیر، ابونصر سرّاج، مولوی و دیگر عرفا شکل گرفتهاست و معنویت سرخپوستی در بین سرخپوستان مکزیک، بر اساس تجربیات کارلوس کاستاندا، به جوامع معرفی شده است. این مقاله با هدف تطبیق احوال سالک در معنویت سرخپوستی با احوال سالک در عرفان اسلامی بر اساس احوالی که ابونصرسرّاج در کتاب« اللّمع» آورده است به روش توصیفی_ تحلیلی مورد مطالعۀ کتابخانهای قرار گرفته است. نتیجۀ تحقیق نشان میدهد، سالک سرخپوستی احوالاتی از قبیل: مراقبه، قرب، محبت، خوف، رجا، وجد، انس، طمأنینه، مشاهده و یقین، مراتب دهگانۀ احوال که در« الّلمع» آمده است، را تجربه میکند با این تفاوت که به دلیل نوظهور بودن این معنویت تقسیم بندی کلیشهای« احوال» صورت نگرفته است.
کلید واژگان :معنویت سرخپوستی، عرفان اسلامی، احوال، ابونصرسرّاج، کاستاندا
ارزش ریالی : 350000 ریال
با پرداخت الکترونیک