چکیده :

زمینه: امروزه تبادل نظر میان حوزه های علوم اعصاب و علوم انسانی امری اجتناب ناپذیر است. مسائل اخلاقی برآمده از پژوهش های حوزه علوم اعصاب منجر به پدید آمدن رشته ای تحت عنوان نورواخلاق شده است. در واقع این رشته همانند قاره ناشناخته¬ای توصیف شده است که در میان دو ساحل پرجمعیت اخلاق و علوم اعصاب قرار دارد. از سوی دیگر نورواخلاق یکی از زیرشاخه های نوروفلسفه است که در مورد شکاف¬ها سخن می گوید: شکاف بین علوم اعصاب و اخلاق، شکاف بین علم و فلسفه و از همه مهم¬تر شکاف عمیق میان ذهن و مغز. مقاله حاضر به بررسی ضرورت شکل گیری نورواخلاق و جایگاه این رشته در علوم اعصاب پرداخته و مباحث اصلی این حوزه مورد بررسی قرار می دهد. نتیجه گیری: یک دهه پیش، اصطلاح نورواخلاق توسط ویلیام سافایر مطرح شد. عمده تمرکز دانشمندان نورواخلاق بر نورواخلاق کاربردی بوده وکمتر نورواخلاق بنیادی را مورد توجه قرار داده¬اند. دغدغه اصلی محققان حوزه نورواخلاق بنیادی بررسی این مسئله است که چگونه علم ما در باب ساختار کارکردی مغز و تکامل آن می تواند درک ما را از هویت فردی، هشیاری و قصدمندی، ازجمله گسترش تفکر و قضاوت اخلاقی افزایش دهد. از سوی دیگر، پیشرفت فناوری از طریق کاربرد انواع روش¬ها و مداخلات تصویربرداری عصبی، امکان نظارت و دستکاری ذهن انسان به عنوان حریم خصوصی را با دقت بیشتری فراهم آورده است. در نتیجه، ابزارها و رویکردهای جدید در حوزه علوم اعصاب، سوالات جدیدی درباره حفظ حریم خصوصی ذهن افراد مطرح و موجب شکل گیری نورواخلاق شده است.

کلید واژگان :

نورواخلاق، نورواخلاق بنیادی، نورواخلاق کاربردی.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک