چکیده :

مولانا جلال الدين محمد بلخي، در ديوان کبير و يا کليات شمس به بيان حالات شخصي خود پرداخته است. در اين اشعار مولانا سخناني را به زبان آورده است که در حوزة شناخت ما قرار نمي‌گيرند و براي درک آنها، به تأويل و تفسير نياز داريم، زيرا مولانا کلام خود را به گونه‌اي بيان نموده، که از آن مي‌توان معاني متعددي را برداشت کرد. بر اين اساس، در پژوهش حاضر سعي شده، ابتدا به بررسي چند معنايي پرداخته مي‌شود، سپس دلايل استفاده کردن از شگردهاي چند معنايي، توسط عرفا و به خصوص مولانا بيان مي‌گردد. بعد از آن، مهمترين عوامل ايجاد معاني گوناگون در غزليات شمس بيان مي‌شود. به طور کلي، عوامل چند معنايي در غزليات شمس را، مي‌توان به دو دستة: عوامل درون‌متني و عوامل برون متني تقسيم نمود. منظور از عوامل درون‌متني همان صورخيال، نماد، اسطوره و.. است که نقش آن‌ها در ايجاد معاني دوگانه و چندگانه در غزليات شمس مورد بررسي قرار مي‌گيرد و منظور از عوامل برون متني، قدرت مکالمة غزليات شمس با نظريه‌هاي جديد ادبي، روانشناسي و غيره است. اشعار عارفانة مولانا به دليل ساختار ذهني او، قابليت گفتگو با نظرية روانشناسي يونگ را دارند. به همين دليل در بخش آخر اين پژوهش، به بررسي غزليات شمس بر اساس نظرات يونگ پرداخته شده است.اين گونه بررسي شعر مولانا باعث پي بردن به توان‌هاي زباني شعر او مي‌گردد و نوعي حيات و پويايي براي شعر او به ارمغان مي‌آورد و نشان مي‌دهند که شعر مولانا، محدود به عصر خود او نمي‌شود، بلکه براي همة عصرها است.

کلید واژگان :

چندمعنايي، غزليات شمس، ضمیرخودآگاه ، ضمیر ناخودآگاه، آرکی تایپ.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک