چکیده :

لغت استکبار از ریشه «ک- ب-ر» و به معنای برتری خواهی، امتناع از پذیرش حق از روی عناد و تکبّر است؛ اما در اصطلاح، این لغت بیش¬تر به سلطه¬جویی، استعمار و استثمار معنا می¬شود. این واژه با مشتقات آن، 48 بار در قرآن کریم آمده است. 4 مورد آن به «استکبار ابلیس» و بقیّه به استکبار انسان اشاره دارد. ماده «عُتُوّ» و برخی مشتقات آن نیز در قرآن کریم به معنای استکبار است. در منطق قرآن، بدترین نوع استکبار، نداشتن تمکین و تواضع در برابر فرمان خداوند و انبیای الهی است. این حالت، غالباً برای کسانی پیش می¬آید که دارای موقعیت برتری از لحاظ مالی، اجتماعی، سیاسی، علمی و ... باشند. از این¬رو در طول تاریخ، مشاهده شده که انسان¬ها یا کشورهایی که به برتریهای مختلفی می رسند، غالبا با رفتارهای مستکبرانه، به چپاول و تحت فرمان قرار دادن انسانها و کشورهای دیگر روی می آورند. ثروت و قدرت بدون ایمان زمینه ساز استکبار است. انسان کم ظرفیت و فاقد شخصیت، هنگامی که همه چیز بر وفق مراد او بشود، دچار غرور می¬شود و طغیان و سرکشی را آغاز می¬کند که نخستین مرحله اش، مرحله برتری¬جویی و استکبار بر دیگران است. اعتقاد به برتری در خلقت نیز از عوامل ایجاد استکبار است. حال آنکه برتری طلبی را می¬توان غفلت از قدرت برتر الهی دانست. بنابراین در مقاله حاضر سعی شده است تا با تشریح ابعاد استکبار و راه¬های مبارزه با مستکبران، روش مقابله پیامبر بزرگوار اسلام (ص) با مستکبران را به عنوان الگو معرفی می¬شود.

کلید واژگان :

استکبار، مستکبر، مقابله، قدرت، فقرفکری



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک