چکیده :

با آغاز فرآیند تجدید ساختار، صنعت برق که در دوره طولانی با شرکتهای یکپارچه با ساختار عمودی اداره شده بود، دچار تغییرات شگرفی شد و به صنعت رقابتی و توزیع‌شده تبدیل و موجب بوجود آمدن شرکتهای خردهفروش شد. شرکت خردهفروش برق، به‌عنوان واسط بین شرکتهای تولیدکننده انرژی الکتریکی و مشتریان عمل می‌کند. این شرکتها انرژی الکتریکی را از بازار عمدهفروشی خریداری کرده و به مشتریان می‌فروشند. با توجه به نقش واسط این نهادها، اتخاذ استراتژی مناسب حائز اهمیت بوده و تأثیر بسزایی در تأمین سود یا متحمل شدن ضرر دارد. در بازار عمده‌فروشی، قیمت برق توسط عرضه و تقاضا تأمین میشود. برای حداقل کردن ریسک قیمت لحظهای بازار، شرکت خرده‌فروش از قراردادهای موجود در بازار آتی میتواند استفاده کند که در آن توان ثابت با یک قیمت مشخص برای یک بازه زمانی مشخص صورت میگیرد. در سمت تقاضا، شرکت خرده‌فروش ملزم به تأمین تقاضای مشتریان خود است. خرده‌فروش با ایجاد انگیزه و تخفیف در قیمت فروش میتواند مشتریان را تشویق به شرکت در برنامه بارهای قابل قطع کند. ماهیت فعالیتهای شرکت خردهفروش ازلحاظ بازه زمانی متفاوت میباشند. خرید انرژی از بازار آتی و تعیین قیمت فروش انرژی به مصرفکنندگان در بازه زمانی میان‌مدت و خرید انرژی از بازار حوضچه و اجرای برنامه پاسخ تقاضا در بازه زمانی کوتاه‌مدت قابل‌اجرا هستند. بنابراین بهینهسازی برای تعیین استراتژی خرده‌فروش مسئله مهمی در این زمینه میباشد که باید با دقت به آن پرداخته شود و موضوع اصلی این مقاله میباشد.

کلید واژگان :

بازار برق، سود کوتاه‌مدت، سود میان‌مدت، خرده‌فروش، منابع گسترده انرژی



ارزش ریالی : 200000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک