تبیین شاخص های دانشگاه کارآفرین در آموزش عالی از طریق سیستم استنتاج فازی: مطالعه ای در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائمشهر

امروزه نقش يك دانشگاه كارآفرين در يك محيط پويا از اقتصاد دانش بنيان؛ حمايت از توسعة اقتصادي از طريق افزايش ميزان و كيفيت تحقيقات (بنيادي و كاربردي) است، و انتقال سريع چنين دانش جديدي به جامعه از طريق آموزش و كارآفريني محقق می¬گردد. از طرفی هدف از پژوهش حاضر تبیین و بررسی وضعیت کارآفرینی دانشگاهی و شاخص¬های دانشگاه کارآفرین، شامل: مؤلفه-های چشم¬انداز، مأموريت و استراتژي دانشگاه؛ حاكميت و ادارة دانشگاه؛ ساختار و طرح سازماني؛ چند رشته¬اي، فرا رشته¬اي؛ قدرت نفوذ و استفاده از منابع متنوع؛ مديريت ذينفعان و ارزش¬هاي جامعه؛ دانش¬آموختگان؛ انتقال دانش؛ مركز رُشد، تأمين مالي مخاطرات در شركت¬هاي مشتق از دانشگاه؛ بين-المللي¬سازي، و در نهایت، آموزش كارآفرينانه و آموزش سرمايه¬گذاري، در آموزش عالی از طریق سیستم استنتاج فازی می¬باشد. روش این پژوهش از نظر نحوه‌ گردآوری داده‌ها، روش پيمايشي و از نظر مقاصد پژوهش، کاربردی است. جامعه آماري اين پژوهش نیز اساتید، خبرگان و مسئولین دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائمشهر در امر کارآفرینی مي¬باشند. در تحقیق پیش روی، برای جمع¬آوري داده¬ها از پرسش¬نامه استاندارد دانشگاه کارآفرین گیب (2012)، و به¬منظور تجزيه و تحليل داده¬ها از آزمون فرضیه فازی استفاده شده است. یافته¬ها نشان داد که کارآفرینی دانشگاهی و ویژگی¬های دانشگاه کارآفرین در دانشگاه مورد مطالعه، در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. در نهایت باید اشاره کرد كه نظام علم اغلب کشورها در پاسخ¬گویی به نیاز فزاینده اجتماعی و اقتصادی به دانش و فناوری در حال تغییر و تحول هستند، و نظریه دانشگاه کارآفرین یکی از مدل¬های مطرح شده برای تبیین چهره جدید و متحول شدة دانشگاه¬ها است.

دانشگاه کارآفرین، آموزش عالی، كارآفريني، سیستم استنتاج فازی