چکیده :

علم یقینی به ذات و چیستی اشیاء در منطق و حوزه معرفت شناسی و علم یقینی به وجود و خواص موجودات در فلسفه و حوزه وجود شناسی، بر شالوده بدیهیات شکل گرفته است، به گونه ای که اگر بداهت تصوری و تصدیقی نداشته باشیم و هر شناختی را بر تصور و تصدیق پیش از خود نیازمند بدانیم، هیچ علم و شناختی برای انسان حاصل نمی شود؛ چرا که در چرخه دور می افتیم یا گرفتار سلسله ای از تصورات و تصدیقات بی پایان و بی حاصل می شویم. از این رو همانسان که در عینیت موجودات به ضرورت عقلی موجود بالذات اذعان داریم، در حوزه شناخت به ناچار باید معلوم بالذات را داشته باشیم تا بنای معرفت، علم و شناخت بر پایه ی آن حاصل گردد وگرنه برای بشر هیچ علمی به دست نمی آید و این عدم حصول، خود متناقض است. از سوی دیگر، وجود بدیهی و تعداد بدیهیات نیز در گونه و چگونگی علم حصولی نقش به سزایی دارد. در این نوشته پس از طرح مسأله بدیهیات، به چیستی آنها از چشم انداز سه فیلسوف بزرگ جهان اسلام ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا پرداخته و پس از بررسی و تحلیل دیدگاه هر یک از آنان، تشابه و تفاوت آنها را در سندیت بدیهیات و بداهت عام و خاص بودن و ملاک و مبنای حصول بدیهیات روشن نموده و آنچه را در نظر صواب می آید، در خلال بحث بیان خواهیم نمود.

کلید واژگان :

بدیهی، نظری، تصور، تصدیق، حسی، عقلی، ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک