چکیده :

اعتماد عموم به درست بودن اطلاعات نقشه، عيني بودن آن و انطباق دقيق با واقعيت هاي بيروني كاربرد نقشه را بسيار رايج ساخته است اما مسئله اين است كه اگر به نقشه با ديدي انتقادي و به عنوان رسانه انتقال دهنده پيام بنگريم، پديده اي خنثي نيست. از جمله كاربردهاي جانب دارانه نقشه مي توان به استفاده از آن به عنوان يك ابزار ژئوپليتيكي اشاره كرد كه براي نمايش و حمايت از ادعا در مورد سرزمين، مرزها، تابعين، منابع و مشروعيت بخشيدن به هويت هاي جغرافيايي به كار مي رود. باتوجه به اينكه طي دهه هاي گذشته سطوح متفاوتي از گرايش هاي جدايي طلبانه در بين اقوام ايراني آشكارشده است و نقشه هاي متعددي از محدوده فضايي اين اقوام منتشر شده است، هدف مقاله حاضر، بررسي نقشه هاي ترسيم شده توسط چهار قوم كرد، عرب، ترك و بلوچ از ديدگاهي انتقادي است. روش پژوهش توصيفي- تحليلي است و سوال اساسي تحقيق اين است كه نقشه هاي ترسيم شده توسط چهار قوم كرد، عرب، ترك و بلوچ از چه ويژگي هاي القائي برخوردارند. يافته هاي تحقيق نشان داده است اين نقشه ها به دليل مركزيت دادن به قلمرو اقوام مورد نظر، دستكاري موقعيت آنان، گسترده تر نشان دادن محدوده اقوام و امتداد آن تا مناطق استراتژيك سياسي و اقتصادي و كاربرد اسامي، رنگ ها و نمادهاي خاص ماهيتي القائي دارند و سعي در تحريف واقعيت برپايه اهداف و نيات خود دارند.

کلید واژگان :

نقشه، نقشه هاي القائي، قوميت، ايران



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک