چکیده :

بدون تردید عدالت اجتماعی شرط لازم و بدون اغماض تشکیل و نیز استمرار نظامی مردم سالار ، به ویژه از نوع دینی آن است و جامعه به واقع مردم سالاز نیز، آن هنگام به کیمیای عدالت اجتماعی و رفع تبعیض از گروه های مختلف دست خواهد یافت و قدرت، ثروت و فرصت ها را عادلانه میان اقشار گوناگون تقسیم خواهد کرد که آحاد جامعه و به ویژه کارگزاران و رهبرانش ، ضمن پرداختن به شعار عدالت گستری و اعلام برنامه های علمی برای تحقق آن ، از عدالت اخلاقی و شخصیتی که آرمان همه پیامبران الهی و کتب آسمانی بوده است بی نصیب ومحروم نباشند. امام علی (ع) که مردم سالاری منهای عدالت اجتماعی را شعاری میان تهی و ادعایی گزاف می دانست و فلسفه ای جز عدالت برای حکومت قائل نبود ، اگر در دوران خلافتش مهمترین اصل حکمرانی خود را عدالت گستری قرار داد و در عمل نیز جان خویش را بر سر این پیمان فدا کرد ، همه از آن روست که نخست با تربیت قرآنی و هدایت نبوی(ع) به اعتدال درونی و معنوی مطلوب دست یافته بود . عدالت علوی با همه اهمیت و اقتدار خود ، زائیده و محصول اعتدال علی (ع) است، یعنی اگر آن حضرت از اعتدال شخصیتی ، فردی و معنوی برخوردار نبود، هرگز در صحنه عمل و در گیر و دار فرمانروایی پرماجرای خویش قادر به طرح نظریه ی مردم سالاری دینی مبتنی بر عدالت اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی و استقامت و پایداری برای اجرای آن نمی گردید.

کلید واژگان :

عدالت اخلاقی و اعتدال فردی، عدالت اجتماعی ، مردم سالاری دینی، افراط و تفریط



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک