چکیده :

ارزش شناسي در معناي خاص آن داراي شعب بسياري نظير زيباشناسي(aesthetic) كه علمي درباره زشتي و زيبايي و هنرهاي زيبا است، علم اخلاق (ethic) علمي درباره ارزشهاي اخلاقي، بايدها و نبايدها، دين شناسي (Religionlogy) يا علم مطالعه ارزشهاي غايي زندگي همچون يک كل و اقتصاد (economic) علمي درباره ارزشهاي مالي در ارتباط و نسبتش با توليد، توزيع و مصرف اجناس و چيزهايي از اين است مثل علم تاريخ، علم جامعه شناسي، روانشناسي جملگي ارزشهايي را مورد مطالعه قرار مي دهند. يعني به نوعي هر چيزي داراي جنبه هاي خوبي يا خير، زشتي يا بد است و از اين منظر هر علمي به نوعي ارزش شناسي ارزشهاي موضوعي علم خودش است. و از همين جهت بايد گفت ارزش شناسي بسيار حائز اهميت است زيرا تمامي علوم از اين منظر بدان نيازمند است. ارزش شناسي(axiology) در نزد ارسطو به عنوان موضوعي جداگانه مورد مشاهده و دقت و تامل منظم قرار نگرفته است و سعي اين نوشته آن است که با قضاوت ارسطويي به اين موضوع بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل اسنادي است. از آنجائيکه فلسفه ارسطو نسبتي عميق با وجودشناسي دارد پس از اثبات علم ارزش شناسي، بخش مهمي از اين نوشته به بررسي ارزش از نظر وجود شناسي (ontology) پرداخته است. ساير مباحث مانند معرفت شناسي ارزشها و ارزش شناسي وجود و معرفت جزء بخش اول اين نوشته محسوب مي شود. بخش دوم اين نوشته تلاش مي کند ارزش در فلسفه ارسطو را با محور قرار دادن اخلاق به عنوان يکي از مهمترين ارزشها مورد بررسي قرار گيرد.در نهایت نشان داده خواهد شد که کمال مطلوب ارسطو در اخلاق کسی است که سعادت را همچون «فعاليت روحي منطبق بر عالي ترين و كامل ترين فضايل» انجام برساند و در اين كار با حاكمیت عقل بر اعمال نفس خود مراقب نمايد و با «ممارست و عادت» فضيلت ها را با چنان انجام برساند كه نه در حد افراط باشد و نه در حد تفريط و زيور تمام فضايل اخلاقي را با«اعتماد به قابليت هاي خود دارا گردد».

کلید واژگان :

ارسطو،ارزشناسی،معرفت شناسی،وجودشناسی



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک