هدف: در این مقاله هدف نویسندگان ارائه پاسخی مستدل به این سؤال است که عبدالفتاح السیسی رئیسجمهور مصر چگونه ماهیت قدرت در این کشور را به سمت یک نظام اقتدارگرا سوق داده است و این مسئله چه پیامدهایی برای مصر به همراه خواهد داشت؟ روش: در این مقاله، روش مورد استفاده از نوع تحلیلی- توصیفی است. یافتهها: کشور مصر پس از سقوط حکومت افسران جوان در کشاکش بیداری اسلامی هیچگاه نتوانست به یک الگوی دولت مبتنی بر دموکراسی در جهان عرب دست یابد. گذشته از پراتوریانیسم حاکم بر نظام سیاسی از دوران ناصر تا سقوط زودهنگام دولت اخوانی محمد مرسی، کشور مصر در عرصههای سیاسی و اقتصادی نیز دستاوردهای قابلتوجهی نداشته است. نتیجهگیری: احیای سنت افسران در سرکوب اسلامگرایان بهویژه اخوان¬المسلمین، اصلاح قانون اساسی این کشور، برگزاری انتخابات مهندسیشده در راستای ابقا در قدرت، فساد مالی گسترده در دستگاه دولتی سیسی، افول چشمگیر اقتصاد مصر و کلان بدهیهای این کشور، زوال جایگاه سیاسی مصر در جهان عرب و درنهایت نقض فاحش حقوق بشر مسائل کلانی هستند که دولت سیسی را به سمت و سوی شکلگیری در یک دولت استبدادی و بهنوعی بازگشت به دوران حکومت مبارک و پیشامرسی سوق داده است.
کلید واژگان :حکومت ناکارآمد، شبه دموکراسی، استبداد، ارتش، انقلاب، کودتا.
ارزش ریالی : 350000 ریال
با پرداخت الکترونیک